پاسخ علمی به چند ادعای غیرعلمی!
سامانههای هشدار زودهنگام زلزله، از علم زمینلرزه و فناوری سامانههای نظارت برای هشداردادن به دستگاهها استفاده میکنند و انتظار میرود که امواج لرزهای ناشی از زمینلرزه به آنها برسد. ارسال هشدار اولیه بین چند تا دهها ثانیه میتواند به مردم و دولتها امکان دهد تا اقداماتی را برای محافظت از جان و اموال خود در برابر لرزش مخرب انجام دهند. پیشبینیهای زمینلرزه، احتمالاتیاند که در بازه زمانی کوتاهی صورت میگیرند. پس از یک زمینلرزه بزرگ، پسلرزههایی رخ میدهند که معمولاً بهمرورزمان کمتر میشوند. بیشتر پسلرزهها از یک الگو پیروی میکنند؛ بنابراین، احتمال وقوع پسلرزه در یک پنجره زمانی پس از زلزله را میتوان تعیین کرد. این احتمالات ممکن است «بزرگتر از ۱ در ۳۰» باشند. برای برخی از گسلها، رویدادهای تاریخی دردسترس نیستند اما میزان لغزش درطول گسل را میتوان تخمین زد. با فرض یک بزرگی خاص، میتوان تعداد سالهایی را که برای جمعآوری اطلاعات موردنیاز است، محاسبه کرد. از این محاسبه میتوان برای ارائه احتمالی یک نرخ سالانه استفاده کرد. این احتمالات ممکن است از «۱ در ۳۰۰» تا «۱ در ۳۰۰۰» متغیر باشند. هربار زلزلهای رخ میدهد، بازار شایعات و شبهعلمها در فضای مجازی داغ میشود و بسیاری از مردم نیز همینها را بهعنوان دانستههای زمینلرزهایِ خود به دیگران منتقل یا طبق آنها شروع به تحلیل میکنند.
اَبَرانسانهایی با توانِ پیشزلزلهای!
هیچ توضیح علمی درمورد نشانههایی که برخی ادعا میکنند پیش از زمینلرزه احساس کردهاند، وجود ندارد و اغلب پس از بروز این نشانهها، هیچ زمینلرزهای رخ نمیدهد. پیشبینی زمینلرزه باید سه مؤلفه زمان، مکان و بزرگی را تعریف کند. برخی باور دارند که میتوانند زلزله را پیشبینی کنند اما دلایل نادرستبودن اظهارات آنها دراینجا آمده است:
1. این پیشبینیها مبتنیبر شواهد علمی نیستند و زمینلرزه، بخشی از یک فرآیند علمیست.
2. این پیشبینیها هرسه مؤلفه موردنیاز برای یک پیشبینی را تعریف نمیکنند.
3. پیشبینیها آنها آنقدر کلیست که امکان دارد همیشه یک زمینلرزه رخ دهد؛ مثلاً میگویند که طی ۳۰روزآینده، یک زمینلرزه در یک منطقه از آمریکا رخ خواهد داد یا امروز یک زمینلرزه در سواحل غربی آمریکا رخ خواهد داد.
نه «سازمان زمینشناسی آمریکا (USGS)» و نه هیچ دانشمندی هرگز یک زلزله بزرگ را پیشبینی نکردهاند. ما نمیدانیم چگونه اینکار ممکن خواهد شد و انتظار نداریم که در آیندهای قابلپیشبینی چگونگی آنرا بدانیم. دانشمندان فقط میتوانند احتمال وقوع یک زمینلرزه مهم را در یک منطقه خاص و طی چندسال مشخص محاسبه کنند. اگر زمینلرزهای رخ دهد که کمی با پیشبینی دانشمندان مطابقت داشته باشد، آنها ادعای موفقیت میکنند؛ حتی اگر یک یا چند مؤلفه پیشبینیشده آنها شدیداً با آنچه واقعاً رخ داده، متفاوت باشد؛ بنابراین، نتیجه کار باز یک پیشبینی شکستخورده است. پیشبینیهای صورتگرفته توسط «غیردانشمندان» معمولاً وقتی ارائه شده و در رسانههای اجتماعی چرخیده که پیشگویی درمورد یک زلزله در آینده نزدیک باشد. بیشتر این پیشبینیها اغلب با وقوع زمینلرزه همراه نیستند؛ پس پیشبینی واقعی امکانپذیر نیست اما اگر یک مبنای علمی وجود داشته باشد، ممکن است پیشبینی در شرایط احتمالی انجام شود. پیشبینی زلزله در چین، چنددههپیش طبق زمینلرزههای کوچک و فعالیت غیرمعمول حیوانات انجام شد. بسیاری از مردم ترجیح دادند بیرون از خانههای خود بخوابند و درنتیجه، هنگام وقوع زمینلرزه اصلی و ایجاد ویرانیهای گسترده در امان ماندند. درهرحال، ایننوع فعالیتهای لرزهای بهندرت با یک زمینلرزه بزرگ همراه بوده و بیشتر زلزلهها هیچ رویداد اولیهای ندارند. زمینلرزه بزرگ بعدی در چین، هیچ پیشزمینهای نداشت و هزاراننفر جان باختند. به تازگی هم چین شاهد یک فاجعه زلزلهای بود که کسی نتوانسته بود پیشبینیاش کند.
افسانه جذابِ حیواناتِ پیشگو
اولین اشاره به رفتار غیرعادی حیوانات پیش از یک زلزله مهم، مربوط به یونان در سال ۳۷۳ پیشازمیلاد است. موشها، راسوها، مارها و لبپایان چندروز پیش از وقوع زمینلرزه مخرب، خانههای خود را ترک کردند و بهسوی مکانی امن رفتند. حکایتهای فراوانی درمورد حیوانات، ماهیها، پرندگان، خزندگان و حشرات وجود دارند که نشان میدهد آنها از هفتهها تا چندثانیه پیش از زمینلرزه، رفتارهای عجیبی از خود نشان میدهند. باوجوداین، رفتاری ثابت و قابلاعتماد پیش از وقوع زمینلرزه و مکانیسمی که کارکرد آنرا توضیح میدهد، هنوز از ما دور است. بیشتر دانشمندانی که این معما را دنبال میکنند (نه همه آنها) در چین یا ژاپن هستند. ما میتوانیم بهراحتی چندثانیه پیشازاینکه انسان زمینلرزه را احساس کند، علت رفتار غیرعادی حیوانات را توضیح دهیم. تعداد بسیارکمی از انسانها متوجه موج کوچکتری میشوند که زودترین حرکت را از منبع زلزله دارد و پیش از موج بزرگتر میرسد اما بسیاری از حیوانات با حواس دقیقترشان میتوانند موج کوچکتر را چندثانیه پیش از رسیدن موج بزرگتر احساس کنند. درمورد احساسکردن یک زمینلرزه قریبالوقوع بین چندروز یا چندهفتهقبل، این داستان متفاوت است. یک نظریه که زمانی محبوب بود، ادعا میکرد بین انتشار اخبار گمشدن حیوانات خانگی در «سن خوزه مرکوری نیوز» و تاریخ زمینلرزهها در منطقه «خلیج سانفرانسیسکو» همبستگی وجود دارد. یک تحلیل آماری کامل از این نظریه که در California Geology منتشر شد، بهایننتیجه رسید که چنین همبستگی وجود ندارد! باوجوداین، تحقیقات بسیاری باید درمورد اینموضوع انجام شوند. برخی از دانشمندان پیشنهاد کردهاند که یک الگوی رفتاری پایه ایجاد شود تا بتوان آنرا با واکنش محرکهای محیطی گوناگون مقایسه کرد و سپس محرکهای بالقوه را در آزمایشگاه موردبررسی قرار داد. وجود این محرکها هنوز نیاز به تحقیق درمورد پدیدههای پیشرو پیش از زلزله دارند زیرا اگر این سیگنالها پیش از زمینلرزه در محیط وجود نداشته باشند، چنین ارتباطی نامربوط است.
ارتباط زمینلرزه با تغییرات میدان ژئومغناطیسی
زمین توسط میدان مغناطیسی بزرگی بهناِمِ «مگنتوسفر» احاطه شده است. «مگنتوسفرِ» که توسط نیروهای قوی و پویا در مرکز آن ایجاد میشود، ما را در برابر فرسایش جَو توسط باد خورشیدی، تابش ذرات ناشی از خروج جِرم از تاج خورشیدی و پرتوهای کیهانی اعماق فضا محافظت میکند. این هاله که نقش یک دروازهبان را برعهده دارد، شکلهای انرژی را که برای حیات مضرند، دفع میکند و بیشترِ آنرا بهطور ایمن در سطح زمین بهدام میاندازد. ازآنجاییکه نیروهای شکلدهنده میدان مغناطیسی زمین دائماً درحالتغییرند، خود میدان نیز در جریان تغییرات پیدرپی بوده و قدرت آن بهمرورزمان افزایش و کاهش مییابد. بدینترتیب، میدان مغناطیسی اصلی زمین، بهطورمداوم و بهمرورزمان تغییر میکند. تغییرات الکترومغناطیسی پس از زلزله مشاهده شدهاند اما بهرغم دههها تلاش و پژوهش، شواهد قانعکنندهای درمورد تغییرات الکترومغناطیسی برای زلزله وجود ندارد. ژئوفیزیکدانان واقعاً دوست دارند که واقعیت چنین پیشبینیهایی را نشان دهند؛ بهویژه اگر بتوان از آنها برای پیشبینی قابلاطمینان زمینلرزه استفاده کرد.
نقش «هارپ» در وسط اینماجراها
«برنامه پژوهشی یونوسفر فعال با فرکانس بالا» یا «هارپ HAARP» یک تلاش علمی با هدف مطالعه ویژگیها و رفتارِ «یونوسفر» است. «یونوسفر» تقریباً در فاصله ۵۰ تا ۴۰۰مایل بالاتر از سطح زمین و درست در امتداد لبه فضا قرار گرفته؛ و بههمراه با جَو فوقانی خنثی، مرز بین جَو پایینی زمین که ما در آن زندگی میکنیم و خلأ فضا را تشکیل میدهد. عملیات تحقیقاتی در ۱۱ اوت ۲۰۱۵ از «نیروی هوایی آمریکا» به «دانشگاه آلاسکا» (در فربنکس) منتقل شد و به «هارپ» امکان داد تا ازطریق یک توافقنامه تحقیق و توسعه مشترک استفاده از زمین، به کاوش در «یونوسفر» ادامه دهد. «هارپ»، تواناترین فرستنده پرقدرت و فرکانسبالا در جهان برای مطالعه «یونوسفر» است. برنامه آن متعهد به توسعه مرکز تحقیقاتی «یونوسفر» در سطح جهانیست که باید اینموارد را دربرداشته باشد:
1. سازه پژوهشیِ «یونوسفر» که مرکز فرستنده با توان بالا بوده و در محدوده فرکانسبالا کار میکند.
2. دستگاه تحقیقاتی «یونوسفر» میتواند برای مطالعه علمی موقت ناحیه محدودی از «یونوسفر» استفاده شود.
مجموعهای پیچیده از دستگاههای علمی یا تشخیصی که میتوانند برای مشاهده فرآیندهای فیزیکی رخداده در منطقه موردنظر استفاده شوند. مشاهده فرآیند حاصل از کاربرد دستگاه بهصورت کنترلشده به دانشمندان امکان میدهد فرآیندهایی را که مداوم تحت تحریک طبیعی خورشید رخ میدهند، بهتر درک کنند. برخی نظریهپردازان، فجایعی مانند «زمینلرزه 2010 هائیتی»، «زمینلرزه و سونامی 2010 شیلی» و «زمینلرزه و سونامی 2011 ژاپن» را توطئهای ازسوی آمریکا میدانند که بااستفادهاز پروژه «هارپ» انجام شدهاند. «تئوری توطئه» این نظریهپردازان میگوید که میان ناکجاآباد، جنگلی از آنتنها قرار دارد که عامل وقوع زمینلرزه و سونامیست و هرجومرج و خرابی غیرقابلتصوری را بههمراه دارد! اینگونه تئوریهای توطئه فقط به برخی از رسانههای اینترنتی محدود نمیشوند؛ بلکه حتی برخی از شخصیتهای سیاسی جهان آشکارا این ادعاها را مطرح کردهاند. نظریهپردازان البته توضیح ندادهاند که چگونه برخی از آنتنها در آمریکا میتوانند باعث ایجاد زمینلرزه در هزارانکیلومتر دورتر شوند. آنها باور دارند که جزئیات اینکار تحت محافظت شدید دولت آمریکا قرار دارد. اگرچه مقامات پروژه «هارپ» بهطور ویژه به ادعاهای مبنیبر نقش آن در وقوع زمینلرزه و سونامی پاسخ ندادهاند اما پاسخهایی را دررابطهبا تئوریهای دستکاری آبوهوا مطرح کردهاند. دانشمندان «هارپ» اعلام کردهاند این مرکز نمیتواند آبوهوا را کنترل کند زیرا آبوهوای زمین در «تروپوسفر» و «استراتوسفر» تولید میشود و امواج رادیویی «هارپ» با این لایههای پایینتر جَو تعامل ندارند. آنها تأکید کردهاند که اگر طوفانهای یونوسفری ناشی از خورشید نتوانند بر آبوهوا تأثیر بگذارند، «هارپ» نیز قطعاً نمیتواند. درهرحال، اینبدانمعنانیستکه وقوع زمینلرزه مصنوعی غیرممکن است. حداقل دو راه وجود دارد که انسان با آنها میتواند باعث وقوع زمینلرزه شود: اول، شکستگی یا شکست هیدرولیکی که برای استخراج نفت و گاز طبیعی استفاده میشود. فاضلاب تولیدشده بااینروش به چاههای عمیق زیرزمینی پمپاژ میشود و این میتواند لرزش را درپی داشته باشد. دوم، ازطریق انفجارهای هستهای. زمینلرزههای ناشی از انفجارهای هستهای، بسیارکوچکتر از انفجار هستند و همه انفجارها باعث ایجاد زمینلرزه نمیشوند.
روجا تحریری نوری/ ایسنا