تن آدمی شریف است به جمال آدمیت؟
«عقل سالم در بدن سالم است»؛ این یعنی جسم همیشه اهمیت و وزن خودش را در زندگی افراد داشته؛ اما اکنون شرایط تغییر کرده و تنها سلامت مهم نیست؛ بلکه برای بسیاری، زیباییِ بدن هم وزنی بیسابقه پیدا کرده است. یکی از مسائلی که بهنظر میرسد در جامعه امروزی و در میان شمار قابلتوجهی از افراد نگرشها به آن تغییر یافته، جسمانیت و اهمیت بدن است؛ نهفقط ازمنظر سلامتی که ازنظر زیباییشناختی که البته بسیاری از معیارهای آن نیز در رسانههای جدید ترسیم و تبلیغ میشود. دراینفضا، افراد بهاشکال مختلف مانند استفاده از رژیمهای غذایی، ورزش، آرایش و عملهای جراحی زیبایی، سعی میکنند بدن خود را به آنچه ایدئالشان است، تبدیل کنند. اگر در گذشته عمل جراحی زیبایی، بیشتر معطوف به «جراحی بینی» میشد، امروزه شاهد انواع جراحی زیبایی مانند پلک، فک، معده و مواردی ازایندست هستیم. «ابراهیم رزمپا» (عضو هیئتمدیره انجمن علمی راینولوژی ایران) اخیراً گفته که سن جراحی زیبایی دختران، از ۱۸سال به ۱۴سال کاهش یافته و علاوهبر جوانان؛ مردان و کهنسالان هم به «مشتریان پروپاقرص» اینحوزه تبدیل شدهاند. اینکه چه عواملی سبب شده تا در جامعه امروز، «بدن» به مرکز توجه و تمرکز تبدیل شود، سبب شد با دونفر از جامعهشناسان «مهدی حسینزاده» (عضو هیئتعلمی پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی وزارت علوم) و «اباذر اشتری» (عضو هیئتعلمی گروه مطالعات علموفناوری این پژوهشگاه) بهگفتوگو بنشینیم.
حسینزاده درپاسخبهاینکه آیا واقعاً در جامعه توجه به بدن بیشتر شده یا نمودهای تمرکز بر بدن بیشتر بهچشم میآید، بیان میدارد: «قطعاً توجه و تمرکز بر بدن بیشتر شده است و اینامر بهدلایل شرایط عمومی جامعه اتفاق افتاده است. بهاینمعناکه جامعه از شرایط ۴۰ و ۵۰ساله جنگ و انقلاب عبور و از ملاحظاتی که درآنزمان از نوع فرازمینی بوده گذر کرده است؛ یعنی براثر گذر زمان، ارزشها و آرمانهای انسانها تغییر کرده. درآندوره اصلاً بدن اهمیت نداشت؛ یعنی وقتی فرد به این فکر میکرد که قرار است به جنگ رفته و شهید یا مجروح شود، برایهمین به ظاهر بدنش اهمیت نمیداد. زنان هم از خانوادههای آنها محسوب میشدند؛ یعنی بهتبع این ارزشها چندان توجهی بر بدن و ظواهر آن نداشتند. اتفاق دیگری که دراینسالها افتاد ایناستکه نگاه به پیری و بدن پیر تغییر کرده؛ یعنی اگر در گذشته پیری ارزش محسوب میشد، الآن جوانی اهمیت پیدا کرده؛ بهطوریکه افراد سالمند هم درمبارزهبا پیری یا پیر بهنظررسیدن هستند. درواقع سعی میکنند خود را جوانتر از آنچه هستند، نشان بدهند. نمودهای اینوضعیت را میتوان در نوع پوشش، آرایش یا جراحی زیبایی آنها دید». اشتری نیز دراینباره میگوید: «بهلحاظ جامعهشناختی و انسانشناختی، انسانها طی زمانها و دورههای مختلف ازنظر جسمی و ذهنی تحول و تکامل یافتهاند؛ یعنی در هر دوره انسانها بهگونهای راجع به بدن خود فکر و حاصل آنرا بر روی جسم خود نمایان کردهاند. طی دورهای، بدن ابزار تولید بود؛ چه برای تولیدمثل زنان و چه برای تولید غذا و کسبوکار مردان. در دورهای دیگر، بدن به ابزاری برای منزلت تبدیل میشود؛ یعنی بدن برای فرد، منزلت و هویت اجتماعی را بههمراه میآورد. دراینفضا آنهاکه بدن سالمی نداشتند یا نقصی در بدن داشتند، نمیتوانستند بهخوبی کار کنند و نهایتاً منزلت پایینتری نسبت به دیگران داشتند. در زمان حاضر اما بدن، نمایانگر منزلت اجتماعیست؛ یعنی بدن منزلت اجتماعی افراد را بهنمایش میگذارد. از ۱۹۲۰ بهاینسو در دنیا مفهومی بهنام مصرف منزلتی یا نمایشی وارد جامعهشناسی شده. گروهها و اقشار مختلف وقتی توانستند به درآمد و شغلی برسند، از موقعیت و طبقات قبلی خود فاصله گرفته و ازطریق بدن سعی کردند خود را شبیه افرادی از طبقات دیگر جامعه کنند؛ بهاینصورتکه افراد بهشکلهای مختلف سعی میکنند طوری رفتار کنند که نشان دهند به طبقات بالای جامعه تعلق و منزلت اجتماعی بالاتری دارند. یکی از راهها، پرداختن به بدن ازطریق عملهای جراحی زیبایی و مدیریت بدن است». حسینزاده پیرامون علل توجه افراد به زیبایی میگوید: «دسترسی به امکانات پزشکی برای جراحی زیبایی یا انواع داروها و وسایل آرایشی دراینسالها راحتتر شده. در گذشته دسترسیها بهاینآسانی و البته فراوانی نبود. الآن در بسیاری از شهرها مطب دکترهای پوست افزایش یافته و اینرشته نسبت به سایر رشتههای پزشکی ازنظر تعداد مراجع رتبه اول را کسب کرده. این تکنولوژیها، ابزار و لوازمآرایشی کاری کردهاند که توجهها به بدن بیشتر شود و اینامر اگر در گذشته بیشتر برای زنان اهمیت داشت، امروزه شاهد آن هستیم که برای هر دو جنس اهمیت پیدا کرده است». وی میافزاید: «یکیدیگر از عواملی که سبب شده تمرکز بر بدن افزایش پیدا کند، رسانهها و شبکههای اجتماعی هستند. دراینرسانهها افراد خود را نمایش میدهند و بازخورد این نمایشها را میبینند و نسبتبهآنها واکنشها نشان میدهند. اینوضع قاعدتاً در توجه به بدن تأثیر دارد و برای مثال، سبب میشود بیشازقبل به خود توجه کنند. عامل دینگرایی هم در شرایط امروز جامعه کمرنگ شده. اگر در گذشته دین اهمیت بیبدیل داشت و مطابقباآن، برخی ارزشها اهمیت مییافت، امروزه دین میان طیف زیادی از جوانان کمرنگ شده و نمونه بارز آنرا در این میتوان دید که برخی مردان ازطریق جراحی زیبایی، خود را شبیه زنان میکنند؛ زیرا برای آنها امر فرادینی یعنی لذت اهمیت یافته است». اشتری نیز دراینباره اظهار میکند: «همچنانکه اشاره شد؛ افراد بهدلایل مختلف مانند ژنتیک، موقعیت جغرافیایی و موقعیت مالی و اقتصادی به مدیریت بدن روی میآورند تا نشان دهند به طبقات بالای جامعه تعلق دارند. اینمسئله لزوماً مسئلهای اجتماعی نیست؛ یعنی بار ارزشی صرفاً منفی ندارد؛ زیرا همانطورکه طی زمان مسئله بدن و انسان تکامل یافته، مسئله مدیریت بر بدن هم طی زمان تکامل یافته و افراد آنرا دراختیار خود میانگارند و حتی بااینکه میدانند بسیاری از جراحیهای زیبایی ریسک دارد، باز به اینکار مبادرت میورزند تا نشان دهند اولاً این بدن به آنها تعلق دارد و اختیارش را دارند و دوماینکه خود را به یک منزلت اجتماعی بالا منتسب کنند». حسینزاده درخصوصاینکه آیا میتوان درباره توجه به بدن قضاوت کرد؟ میگوید: «چه با نگاه جامعهشناختی و چه با نگاه فردی نمیتوان نسبت به اینامر ارزشگذاری کرد و گفت که خوب است یا بد؛ زیرا کار جامعهشناس ارزشگذاری نیست. بهقول وِبِر (جامعهشناس)؛ نوعی بیطرفی ارزشی را اختیار میکند. ما با واقعیتی مواجه هستیم و واقعیت اجازه ارزشگذاری به ما نمیدهد. اگر ۵۰سالپیش جامعهشناسی دخترانی میدید که در سن ازدواج بوده و آرایشی ندارند، به خود اجازه نمیداد آنرا ناپسند بداند. اکنون هم من جامعهشناس به خود اجازه نمیدهم نسبت به دخترانیکه آرایش یا اقدام به جراحی زیبایی میکنند، نظر مطلوب یا نامطلوب داشته باشم. فضا و جریان اجتماعی به جامعهشناسان اجازه قضاوتکردن نمیدهد؛ اما کلاً افراط در پرداختن به بدن آسیب خواهد داشت؛ حالآنکه پرداختن به بدن در حالت معمول و متعارف نهتنها آسیب و پیامد منفی نخواهد داشت، بلکه حتی میتواند کیفیت زندگی افراد را نیز بالا ببرد. برای مثال، فردی ممکن است ازطریق توجه به بدن اعتمادبهنفس خود را در جامعه و در میان گروه دوستان بالا ببرد؛ اما افراط بهاینصورتکه فرد همه جای بدنش را تحت انواع جراحی زیبایی قرار داده مطلوب نیست و عواقب منفی نیز بههمراه خواهد داشت؛ خصوصاً در میان کودکان و افراد سالمند». اشتری اما دراینباره معتقد است میتوان نسبت بهاینموضوع ارزشگذاری و قضاوت کرد. او میگوید: «ازنظر منِ جامعهشناس، توجه به بدن در کل امری مثبت است. اینکه ما انسانها نسبت به درد، وزن، پوست و تغذیه خود توجه داشته باشیم، امری مثبت و مطلوب است. ازاینروی که امید به زندگی و سلامت عمومی ارتقا و هزینههای عمومی در حوزه شخصی و بهداشت کاهش مییابد». وی ادامه میدهد: «ازطرفی بهنظرم این وظیفه جامعه است که بار منفی موضوع را بکاهد. وقتی جامعه یعنی خانواده، مدرسه، دوستان و رسانه نقش خود را درست ایفا نمیکنند، افراد دچار بحران میشوند و این بحران را بهصورتی نظیر مدیریت بدن نشان میدهند؛ درواقع نتیجه بحران، رویآوردن افراد به عملهای زیباییست؛ یعنی فردیکه به مدیریت بدن نظیر عملهای زیبایی روی میآورد، خود مقصر اصلی نیست؛ مقصردانستن فرد چه ازنظر جسمی و چه ازنظر روانی نادرست است زیرا اجتماع هم دراینموضوع نقش دارد. بهعبارتی اعضای اجتماع باید به فرد بفهمانند که ظاهر زیبا نشانه منزلت نیست یا اگر کسی ظاهر ناقص داشت، تفاوت را بنگرد و آنرا منتقل کند نهاینکه الگوی خاصی را ترویج دهد و افراد برایاینکه به آن الگو برسند به عملهای زیبایی روی آورند. ازطرفی برای کاستن از میزان خطرات عملهای زیبایی لازم است نظام بهداشت کارش را خوب انجام دهد؛ یعنی فردیکه قرار است عمل زیبایی بینی یا چشم انجام دهد و دراینراه ممکن است جانش را از دست بدهد، مقصر آن فرد نیست، بلکه سیستم پزشکیست که این اشتباه و خطا را انجام داده است». درپایان، حسینزاده به راهکارهایی دراینزمینه اشاره کرده و میگوید: «مهمترین راهکار ارتقای اعتمادبهنفس افراد در جریان جامعهپذیری در خانواده، مدرسهها و دانشگاه است؛ یعنی اطرافیان آنقدر اعتمادبهنفس فرد را بالا ببرند که او فکر نکند تنها راه برای برجستهبودن میان همسالان زیبایی و پرداختن به بدن است زیرا جریان رسانهها و شبکههای اجتماعی را نمیتوان گرفت و حتی نمیتوان کنترل خاصی داشت؛ بنابراین بهترین راه برای محافظت افراد از صورت افراطی پرداختن بر بدن ایناستکه اعتمادبهنفس آنها را باتوجهبه داشتهها و دستاوردهایشان بالا برد».
مینا اینانلو/ ایرنا