مسیر موفقیتهای پیدرپی یک کتابفروش آنلاین!
جف بیزوس؛ ثروتمندترین فرد جهان
«مکنزی اسکات» (ٔ ۷ آوریل ۱۹۷۰) رماننویس و بشردوست اهل «ایالاتمتحده» همسر پیشین «جف بیزوس» است. او در سال ۱۹۹۳ با «جف» ازدواج کرد که بعداً بنیانگذار و مدیرعامل اجرایی «آمازون» شد؛ و آنها را به ثروتمندترین زوج جهان تبدیل کرد. این زوج در ژانویه ۲۰۱۹ اعلام کردند میخواهند از یکدیگر طلاق بگیرند. در ماه می سال ۲۰۱۹ «مکنزی» با ابتکارعمل، تعهد بخششی را امضا کرد تا دستکم نیمی از ثروت خود را به اهداف خیرخواهانه اهدا کند.
یکی از روشهای عالی برای پولسازی و رسیدن به ثروت، مطالعه زندگینامه ثروتمندان و درسگرفتن از روش و تجربههای آنهاست. یکی از بهترین الگوهای ثروتمندشدن در دنیای مدرن، «جف بیزوس» است که یکی از ثروتمندترین انسانهای جهان بوده و رهبری شرکت بزرگ «آمازون» را در دست دارد. او کسیستکه یک موقعیت عالی کارمندی با درآمد عالی را رها کرد تا رؤیای بزرگ خود را دنبال کند. او ازطریق فروش اینترنتی، به یکی از ثروتمندترین انسانهای جهان تبدیل شده است. «جف بیزوس» امسال و پس از بیش از دوسال باردیگر «ثروتمندترین فرد جهان» شد. طبق گزارش رسانه «بلومبرگ»؛ دارایی خالص او ۲۰۰میلیارددلار است. پس از او، «ایلان ماسک» با دارایی ۱۹۸میلیارددلار، در جایگاه دوم ثروتمندترینهای جهان قرار دارد. «برنارد اَرنو» (رئیس شرکت کالاهای لوکس فرانسوی الویاماچ) نیز با ثروت ۱۹۷میلیارددلاری در رتبه سوم قرار دارد. «بیزوس» قسمت زیادی از ثروت خود را از شرکت «آمازون» که در ۱۹۹۴ راهاندازی کرد، بهدست آورده است. او آخرینبار در پاییز ۲۰۲۱ در صدر شاخص میلیاردرهای «بلومبرگ» بود. اولشدن دوباره او باعث شد تا چهره اینهفته را به او اختصاص دهیم. نوشته «محمد زرینصدف» در «دیجیمگ» را درباره این پدیده میخوانیم.
«جف بیزوس» در سال ۱۹۶۴ در «ایالاتمتحده آمریکا» بهدنیا آمد. او از همان ابتدا عاشق کامپیوتر بود و در دانشگاه در رشتههای علوم کامپیوتر و مهندسی الکترونیک تحصیل کرد. بعد از اتمام درسش، در «والاستریت» مشغولبهکار شد. پس از گذشت چهارسال، شغل پرسودش را رها کرد و در ۳۰سالگی «آمازون» را راه انداخت. «آمازون» بهتدریج از یک کتابفروشی آنلاین به «بزرگترین فروشگاه اینترنتی دنیا» تبدیل شد؛ اما «بیزوس» که به این راضی نبود، وارد حوزههای جدیدی شد؛ مهمترین آنها شاید خرید روزنامه «واشنگتنپست» در سال ۲۰۱۳ باشد. «جف بیزوس» متولد «البوکرکی» در نیومکزیکوی آمریکاست. ازدواج پدرومادرش تنها یکسال دوام داشت و وقتی «جف» چهارساله بود، مادرش با یک مهاجر کوبایی ازدواج کرد. «جف»، نام خانوادگی «بیزوس» را از ناپدریاش گرفته است. از همان دوران کودکی، روحیه کنجکاوی داشت و گاراژ خانهشان را به آزمایشگاه تبدیل کرده بود. او خود را با قطعات الکترونیکی سرگرم میکرد. در نوجوانی بههمراه خانوادهاش به «میامی» مهاجرت کرد. درآنسالها به دنیای جذاب کامپیوترها دل بست. به دانشگاه «پرینستون» رفت و در رشته علوم کامپیوتر و مهندسی الکترونیک از آنجا فارغالتحصیل شد. پس از پایان تحصیل، در چند شرکت مختلف در «والاستریت» (Wall Street) ازجمله Fitel، Bankers Trust و شرکت سرمایهگذاری D.E. Shaw مشغولبهکار شد. او درطول چهارسال حضور در «بازار والاستریت» موفقیتهای زیادی بهدست آورد. درحالیکه همهچیز عالی بهنظر میرسید، «جف» بزرگترین تصمیم زندگیاش را گرفت: او در سال ۱۹۹۴ از شغلش استعفا داد، به «سیاتل» رفت و کسبوکار اینترنتی خود را راه انداخت. اینجا بود که داستان «آمازون» شروع شد. سال ۱۹۹۴ بود و «جف» ۳۰سال داشت. او مثل بسیاری از رهبران کنونی دنیای دیجیتال، پتانسیل نامحدود اینترنت را در بهترین زمان ممکن درک کرد و آنرا بنیان کسبوکار خود قرار داد. دفتر کار کوچکی را در گاراژ خانهاش برپا کرد. درابتدا فقط چند کارمند داشت. آنها کار روی نرمافزار سایت را شروع کردند. مدتیبعد دفتر کارشان را به خانهای دواتاقه منتقل کردند و پس از مدت کوتاهی نمونه آزمایشی وبسایت موردنظرشان را ساختند. تست بتای سایت با مشارکت ۳۰۰نفر باموفقیت انجام و در ۱۶ جولای ۱۹۹۵ سایت Amazon.com رسماً متولد شد. موفقیت اولیه «آمازون» حقیقتاً عجیب بود: در ۳۰روزاول، Amazon.com بدون هیچگونه تبلیغاتی در «ایالاتمتحده آمریکا» و ۴۵ کشور دیگر، کتاب فروخت. در عرض دوماه، فروش این وبسایت به ۲۰هزاردلار در هفته رسید. در سال ۱۹۹۷ و با تداوم موفقیتهای «آمازون»، بسیاری از تحلیلگران اقتصادی درمورد آینده آن دچار تردید شدند. خیلی از کتابفروشیهای سنتی کمکم سایتهای فروش خود را راه میانداختند؛ درآنشرایط، «آمازون» چه وضعیتی پیدا میکرد؟ دوسال گذشت و نهتنها «آمازون» متوقف نشد؛ بلکه از تمام رقبا پیشی گرفت و بهعنوان رهبر دنیای تجارت الکترونیکی شناخته شد. از سال ۱۹۹۸، «آمازون» محصولات دیگری را هم برای فروش روی سایت قرار داد: ابتدا با CD و ویدیو شروع شد و بهتدریج لباس، وسایل الکترونیکی، اسباببازی و چندین رسته دیگر هم روی «آمازون» قرار گرفت. اکثر مردم «جف بیزوس» را با فروشگاه اینترنتیاش یعنی «آمازون» میشناسند؛ اما بلندپروازیهای او حدومرزی ندارد. «آمازون» در سال ۱۹۹۸، وبسایت معروف IMDb را ازآنخود کرد. یکسالبعد، وبسایت Alexa را خرید که درزمینه ارائه دادهها و تحلیل صفحات وب فعالیت میکند. در سال ۲۰۰۷ هم وبسایت DPReview که به بررسی تخصصی دوربینهای دیجیتال میپردازد به زیرمجموعه «آمازون» تبدیل شد. «آمازون» در هزاره سوم سالبهسال اوضاع مالی بهتری پیدا میکرد. در سال ۲۰۰۷، «جف بیزوس» دستبهکار شد و سراغ تولید محصولات دیجیتالی رفت. دراینسال، او از اولین کتابخوان الکترونیک «آمازون» با نام «کیندل» (Kindle) رونمایی کرد. اینکه چیزی نیست! «جف» همانسال در Blue Origin هم سرمایهگذاری کرد؛ شرکتی که درزمینه فناوریهای مربوط به سفرهای فضایی فعالیت میکند. در سال ۲۰۱۱ و یکسال پس از معرفی اولین آیپد شرکت «اپل»، او هم اولین تبلت «آمازون» را معرفی کرد. این تبلت، «کیندل فایر» (Kindle Fire) نام داشت. «آمازون» تااینلحظه چندین مدل کتابخوان الکترونیک و تبلت را به بازار عرضه کرده است. در سال ۲۰۱۳ «جف بیزوس» باردیگر خبرساز شد: او به یک رسانه قدرتمند احتیاج داشت؛ ازاینرو، روزنامه «واشنگتنپست» (Washington Post) و تمام ناشران مرتبطباآن را خرید. برای انجام اینکار ۲۵۰میلیوندلار خرج کرد! که این خرید شخصاً مربوط به «جف» است و ارتباطی با شرکت «آمازون» ندارد. درهمانسال خبر جالب دیگری در رسانهها منتشر شد: «بیزوس» ایده ارسال کالا با پهپاد را مطرح کرد. «آمازون» روی اینطرح که با نام «آمازون پرایم ایر» (Amazon Prime Air) شناخته میشود، کار میکند. «جف» همچنین شرکتی بهنام ««بیزوس» اکسپدیشنز» (Bezos Expeditions) را ایجاد کرده است. سرمایهگذاریهای شخصی او ازطریق این شرکت انجام میشود. بسیاری از شرکتها، سرویسها و سایتهای مطرح امروزی، تمام یا بخشی از «سرمایه خود» را از «بیزوس اکسپدیشنز» دریافت کردهاند که ازآنمیان میتوانیم به وبسایت خبری معروف BusinessInsider.com اشاره کنیم. رسانهها «جف بیزوس» و همسرش (مکنزی) را «پولدارترین زوج تاریخ» میخواندند؛ آنها پیشازاینکه آمازونی درمیان باشد پیمان زناشویی بسته و قریب به ۲۵سال، به این پیمان وفادار بودند. این زوج میلیاردر اولینبار در ۱۹۹۲ سر یک مصاحبه شغلی یکدیگر را دیدند. «مکنزی توتل» (در بسیاری از جوامع غرب بانوان پسازازدواج نام خانوادگی شوهر را اختیار میکنند) دنبال شغل بود که ازقضا مصاحبهکننده شرکت، «جف بیزوس» بود! همانطورکه بالاتر خواندید؛ آنروزها «بیزوس» در بازار سرمایه کار میکرد و کارش را هم خوب میدانست. شاید همدانشگاهیبودن (هردو فارغالتحصیل پرینستون بودند) یا شاید هم «عشق دریکنگاه» «بیزوس» را به پذیرش همسر آیندهاش ترغیب کرد. خودش گفته بود: «از اول هم بهنظرم دختر بادستوپایی رسید؛ باهوش بود و خوشفکر و البته خیلی جذاب! تازه رزومهاش هم دست من بود و نمیتوانست معدل دیپلمش را بعداً از من مخفی کند!» بعد که همکار شدند دفترشان کنار هم افتاد و آنطورکه «مکنزی» گفته بود؛ خوشخندگی «جف» عامل اصلی معادله شد. «بیزوس» در مصاحبهای درآنروزها گفته بود: «تکلیفم از اول با خودم معلوم بود؛ همسری میخواستم که زیرک باشد و وقتیکه مکنزی را دیدم تقریباً تصمیمم قطعی بود». بااینحال، جسارت «مکنزی» بیشتر بود و برای دعوت «جف» به اولین ناهار دونفره پیشدستی کرد. کلاً سهماه نامزد بودند و ظرف ششماه در ۱۹۹۳ ازدواج کردند. خیلی از ازدواجشان نگذشته بود که روزی «جف» با کلی هیجان، ایده فروشگاه اینترنتی کتابش را به «مکنزی» گفت: «من اهل کاسبی نبودم؛ ولی از لحن صدایش میتوانستم اشتیاقش را متوجه شوم؛ و چهچیزی زیباتر از اینکه شاهد و همراه بالیدن همسرت باشی!» ۱۹۹۴ بیزوسها از شغلشان در «نیویورک» استعفا دادند و برای تأسیس «آمازون» به «سیاتل» رفتند. «مکنزی» تعریف کرده بود: «با ماشین شخصی رفتیم. کل راه را من راندم و جف با لپتاپ روی طرح تجاری ایدهاش کار میکرد. بعد هم به چندنفری که گمان میکرد ممکن است به سرمایهگذاری تمایل داشته باشند، زنگ زد». درادامه، «آمازون» که راه افتاد «مکنزی» اولین حسابدار شرکت شد. برای رایزنیهای مهم هم میرفت؛ قرارداد «آمازون» با کتابفروشی «بارنز و نابل» را او هدایت کرد و بهنتیجه رساند. آنوقتها یک خانه یکخوابه اجاره کرده بودند و فکرش را هم نمیکردند روزی چندین خانه اعیانی در چندجای آمریکا داشته باشند. «مکنزی» تا سال ۲۰۱۳ خودش چهار فرزندشان و حتی خود «جف» را به مدرسه و سر کار میرساند. اینماجرای رانندگی خانوادگی بیزوسها مثل یک خانواده عادی، برای رسانهها که بههرحال آنها را «عادی!» نمیدیدند، همیشه جلبتوجه میکرد؛ اما این چیزی بود که همهشان دوست داشتند؛ آنقدرکه «جف» هیچوقت صبح زود کار نمیکرد و صبحانه را با خانواده میخورد. «مکنزی» درایناثنا کتاب هم نوشت. جایی گفته: «فکر میکند جف بهترین خواننده کتابش است»؛ بااینحال جالب است که حاضر نشد برای نشر کتابش با «آمازون» قرارداد ببندد و مستقلاً آنرا منتشر کرد؛ بهقول «جف بیزوس» او «دم به تله نداد!» بهگفته «مکنزی»؛ آنها مکمل هم بودند: «جف یک آدم اجتماعیست. ملاقات با آدمها را دوست دارد. اهل میهمانی و حرفزدن است؛ اما من خیلی اهل اجتماعات بزرگ نیستم. حوصله جنجالهای دورهمیها را هم ندارم». ضمناً «جف» در کار خانه هم همیشه کمکحال «مکنزی» بود: ظرف میشست و خانهتکانی میکرد؛ باافتخار هم میگفت: «بهنظرم این عاشقانهترین کاریست که میکنم». همهچیز درظاهر خوب پیش میرفت؛ تااینکه در ژانویه ۲۰۱۹ «جف» در توئیتر اعلام کرد بعد از ۲۵سال زندگی مشترک تصمیم گرفتهاند از هم جدا شوند: «خانواده و دوستان نزدیکمان درجریان بودند؛ بعد از یکدوره طولانی عاشقانه، مدتی بهناچار از هم جدا شدیم و نهایتاً تصمیم به طلاق گرفتیم تا فقط دو دوست برای هم باقی بمانیم». چندسالپیش نیز کتابی درمورد زندگی و طرز فکر «جف بیزوس» منتشر شد: «جف بزوس؛ اعتبار یک برند» که «جونیور مکگراگور» آنرا نوشته است. یک مستند هم درمورد او تهیه شده. درواقع این اثر، در سلسله مستندهایی باعنوان «میلیاردرهای تکنولوژی» ساخته شده است.