تیتر خبرهای این صفحه

«فال حافظ» چیست و چگونه است؟

«فال‌زدن» و مشورت‌خواستن از کتاب‌های مورداحترام و علاقه عامه؛ همچون کتاب‌های دینی و دیوان شاعران، سنتی دیرینه است. در قلمرو زبان فارسی (ایران فرهنگی)، غیر از «قرآن» که با آن استخاره می‌کنند، برای فال‌زدن بیش از هر کتاب دیگری، از «دیوان حافظ» استفاده می‌شود. در خود «دیوان حافظ» نیز بارها به‌اصطلاح «فال‌زدن» اشاره شده است. ظاهراً «فال‌گرفتن» از «دیوان حافظ»، از مدت کوتاهی پس از درگذشت او رایج شده (بنا بر قولی؛ شروع تفأل به دیوان حافظ، به ماجرای امتناع عده‌ای از نماز‌گزاردن بر جنازه او بازمی‌گردد). از حدود 70سال پس از درگذشت «حافظ»، گزارش‌هایی از «فال‌زدن» به دیوان او در متون رسمی تاریخی آمده است. از دوره «صفویه» به‌بعد، درباره تفأل به «دیوان حافظ»، حکایت‌های بسیار و بعضاً شگفت‌آوری پیوسته نقل می‌شده که برخی‌ازآن‌ها سخت مشهورند. «حسین کفوی» در اواخر قرن دهم، قریب به ۱۴۰ حکایت ازاین‌دست را در کتابی به‌ترکی گرد آورد و نویسندگان دیگر ترک، شرح‌هایی نیز بر آن‌ها نگاشتند. در رساله «لطیفه غیبی» اثر «محمد بن محمد دارابی» (از معاصران شاه‌عباس دوم صفوی) نیز حکایاتی ازاین‌دست آمده. باور عامیانه ایرانیان برآن‌بودکه «حافظ» از نیت و نیاز همگان خبر دارد و ازهمین‌روست که او را «لسان‌الغیب» خوانده‌اند. تفأل به «دیوان حافظ» امروزه نیز متداول است؛ هرچند جنبه سرگرمی و تفنن بر انگیزه‌های دیگر دراین‌کار غلبه دارد. «فال‌زدن» به «دیوان حافظ»، یا در هنگام برگزاری جشن‌ها؛ به‌ویژه در تیرماه سیزه‌شو (تیرگان)، چهارشنبه آخر صفر، شب یلدا، چهارشنبه‌سوری و ... انجام می‌شود؛ یا‌ آنکه عده‌ای به مناسبتی (مثلاً در شب‌نشینی‌های خانوادگی یا دوستانه) افراد دورهم جمع شده و «فال» می‌گیرند. بنا بر سُنت؛ «فال‌خوانی» کار هرکسی نیست؛ فال‌خوان (اصطلاح فال‌گیر دراین‌مورد به‌کار نمی‌رود)، غالباً فرد باسواد و محترمی‌ست که نزد حاضران در جمع، حائز ارج و اعتبار است. معمولاً در خانواده‌ها، «فال‌خواندن» برعهده بزرگ و ریش‌سفید خاندان نهاده می‌شود. «فال‌خوان» برای هریک‌از حاضران در مجلس؛ یا از سمت راست و به‌ترتیبی که افراد در مجلس نشسته‌اند؛ یا به‌ترتیب سن و موقعیت اجتماعی حاضران؛ یا برحسب قرعه فال می‌گیرد. البته گاه برای افراد غایب نیز فال می‌گیرند. «فال‌خوانی» و انتخاب غزل نیز آداب و شرایطی دارد: «فال‌خوان» دیوان حافظ را همچون کتابی مقدس در دست می‌گیرد و روبه‌قبله می‌نشیند. ابتدا صاحب «فال»، نیت می‌کند و سپس، «فال‌خوان» با سرانگشت و معمولاً با چشمان بسته، صفحه‌ای را نشان می‌کند و می‌گُشاید. غزلِ «فال»، اولین غزل درج‌شده در صفحه راست است و اگر شروع غزل از صفحه قبل باشد، «فال‌خوان» یک ورق به عقب برمی‌گردد و غزل را از مَطلع آن می‌خواند. غزلی را که پس از غزل «فال» قرار دارد، «شاهد فال» تلقی می‌کنند. بنا بر باور عامیانه؛ در «تفأل» به «دیوان حافظ» باید او را به« شاخ نبات» که معشوق وی بوده، قسم داد؛ وگرنه «فال»، وصف‌الحال نیت‌کننده درنخواهد آمد؛ هم‌چنین قَسَم‌های متنوع دیگر و نیز نذرهایی برای مزار «حافظ» دراین‌باره معمول بوده است. گفته شده عبارت رایج در این قَسَم‌ها (آینده مرا خوب بنواز)، حاکی‌ازآن‌است‌که «حافظ»، نوازنده و خواننده بوده و چون درآن‌روزگار «حافظ» لقب خوانندگان بوده، او را «حافظ» خوانده‌اند. تشخیص دلالتِ غزل «فال» و پذیرفتن آن، به فحوای غزل بستگی دارد که طبعاً فرد صاحب «فال»، آن‌را طبق وضع روحی و شرایط عاطفی و احساسی خود تعبیر می‌کند و معمولاً همواره بیت، مصرع یا عبارتی از غزل را وصف‌الحال خود یافته و به‌اصطلاح، از «خواجه» جواب می‌گیرد. نخستین پژوهش مستند درباره «فال‌زدن به دیوان حافظ» در سال ۱۳۶۷ به‌سرپرستی «محمود روح‌الامینی» با بررسی بیش از 2000 سند از سراسر ایران و تحلیل ۱۰۵ سند انجام؛ و در ۱۵۰ صفحه در سال ۱۳۶۹ در تهران منتشر شد.

ارسال دیدگاه شما

هفته‌نامه در یک نگاه
ویژه نامه
بالای صفحه