ارباب حلقه ها

افسانه‌ها و حماسه‌ها تنها چیزهایی هستند که انسان را از دنیای واقعیت دور کرده و امید را به زندگی برمی‌گردانند. با مطالعه داستان‌های خیالی و اسطوره‌ها چیزهایی یاد می‌گیریم که شاید هیچ‌گاه در دنیای حقیقی کسی آن‌ها را به ما آموزش ندهد. مطالعه این‌گونه آثار همیشه تأثیر عمیقی در روح و ذهن آدمیان گذاشته است. «ارباب حلقه‌ها» (The Lord of the Rings) یکی از این آثار است. با خواندنش می‌توانید به دنیای جادویی متفاوتی وارد شده و درس‌های عمیقی یاد بگیرید. شما در‌این‌داستان با «فرودو» (هابیتی جوان) هم‌سفر می‌شوید که درپی یافتن حقیقت، سرزمین‌های خاور دور را طی می‌کند. او امیدوار است با نابودی نیروی شر، امید و مهربانی را به دنیا بازگرداند و ابرهای تیره و تاریک خشم و بدی را از آسمان‌ها بزداید. «فرودو» و دوستانش مأموریت بزرگی به‌دوش دارند: آن‌ها باید «آخرین حلقه اسرارآمیز» را نابود کنند؛ زیرا «ساروئون» (نیروی پلید و سیاهی) که به‌دنبال آن‌هاست، خواهان این حلقه است. حلقه، نیرویی جادویی دارد و هرکسی که آن‌را به انگشت خود کند، ناپدید می‌شود. البته نابودی آن، کار بسیار‌دشواری‌ست؛ زیرا تنها جایی که می‌توان آن‌را از بین برد، مکانی‌ست که در آن ساخته شده و آنجا جایی نیست؛ جز «موردور» که محل اقامت شرورترین نیروی بشر؛ یعنی همان «ساروئون» است. این داستان، علاوه‌بر هیجان و تعلیقی که به همراه دارد؛ حاوی درس‌های مهمی در دل خویش است. مهم‌ترین و اصلی‌ترین پیام این داستان، داشتن «امید» است. امید به پیروزی و امید به بقا، نیکی و صلح را به‌همراه می‌آورد و نتیجه آن، چیزی جز نابودی شر و روشنی ابدی نیست. از کتاب «ارباب حلقه‌ها» سه‌گانه سینمایی فوق‌العاده‌ای به‌کارگردانی «پیتر جکسون» ساخته شده که بسیار‌جذاب و دیدنی‌ست. این‌مجموعه، طرفداران زیادی دارد و جوایز زیادی را از‌آن‌خود کرده است. این فانتزی اسرارآمیزِ طولانی، از زمان نگارش تابه‌حال چندین‌بار تجدید‌چاپ؛ و نیز به زبان‌های متعدد ترجمه و ارائه شده است.