بهمناسبت اعطای «جایزه چاپلین» به کارگردانی نامتعارف
«پدرو آلمودوار»؛ افتخار سینمای اسپانیا
«اتاق کناری» اولین اثرِ انگلیسیزبان «آلمودوار» است؛ اقتباسی از رمان «حالوروزت چطوره» بهقلمِ «سیگرید نونز» است. جایزه «شیر طلایی» بهترین فیلم «هشتادویکمین جشنواره ونیز» به این فیلم رسید. این، اولینباری بود که سینمای اسپانیا توانست «شیر طلایی (ونیز)» رابه ویترین افتخاراتش اضافه کند.
«پدرو آلمودوار»؛ کارگردان و نویسنده اسپانیایی که اخیراً با فیلم «اتاق کناری» برنده «شیر طلایی (ونیز)» شد و پیشبینی شده که حضور موفقی در فصل جوایز سینمایی پیشرو داشته باشد بهعنوان دریافتکننده «پنجاهمین جایزه چاپلین» ازسوی «مؤسسه فیلم لینکلن» در تاریخ ۲۸ آوریل ۲۰۲۵ معرفی شد. این جایزه افتخاری بهپاس داستانسرایی مشتاقانه و جسورانه با سبک بصری متمایز و رنگارنگ به «آلمودوار» اعطا میشود. این اثر، پیشازاین بهعنوان فیلم محوری در «جشنواره نیویورک» نیز انتخاب شده بود. «اتاق کناری» اولین فیلم انگلیسی وی نیز محسوب میشود؛ با بازی «جولیان مور» و «تیلدا سوینتون» در نقش دوستانی قدیمی که پس از تشخیص سرطان، در یک آپارتمان مجلل باهم وقت میگذرانند. بهگزارش اسکرین؛ «لزلی کلاینبرگ» رئیس بخش فیلم در مرکز لینکلن، گفت: «آلمودوار استاد داستانسراییست که هنر، خلاقیت و استعداد استثنایی او مخاطبان و فیلمسازان را مجذوب خود کرده است. او با آثارش ما را در دنیایی غنی ازلحاظ احساسی، پرجنبوجوش، پیچیده و همدلانه غرق کرده است». از دریافتکنندگان پیشین «جایزه دستاورد سینمایی چاپلین» میتوان به آلفرد هیچکاک، بیلی وایلدر، لاورنس اولویه، فدریکو فلینی، الیزابت تیلور، بتی دیویس، جیمز استوارت، رابرت آلتمن، مارتین اسکورسیزی، دایان کیتون، سیدنی پوآتیه، مریل استریپ، تام هنکس، باربارا استرایسند، رابرت ردفورد و رابرت دنیرو و هلن میرن اشاره کرد.
«پدرو آلمودوار کابایِرو» (زاده ۲۵ سپتامبر ۱۹۴۹) کارگردان، فیلمنامهنویس و تهیهکننده اسپانیاییست. مشهورترین آثارش: «همهچیز درباره مادرم» (۱۹۹۹)، «با او حرف بزن» (۲۰۰۲)، «تربیت بد» (۲۰۰۴)، «بازگشت» (۲۰۰۶)، «آغوشهای گسسته» (۲۰۰۹) «درد و شکوه» (۲۰۱۹) و «مادران موازی» (۲۰۲۱) نام دارند. «آلمودوار» پس از ساخت «همهچیز درباره مادرم» که جایزه اسکار و بفتای بهترین فیلم خارجی و کارگردانی را در سال ۱۹۹۹ بهدست آورده بود، به کارگردانی جهانی تبدیل شد. او به سال ۱۹۴۹ در دهستان کالسادا د کالاتراوا در نزدیکی سیوداد رئال در استان کاستیا-لا مانچا زاده شد. یکی از چهار فرزند (دو پسر و دو دختر) خانوادهای بزرگ و تهیدست روستایی بود. پدرش «آنتونیو آلمودوار» که اندکی سواد خواندن و نوشتن داشت، بیشتر عمرش را به حملونقل بشکههای شراب با قاطر مشغول بود. «آلمودوار» از بزرگترین کارگردانان سینمای معاصر اسپانیا، طی چنددهه فعالیت سینمایی جوایز جهانی متعددی کسب کرده است که از مهمترین آنها میتوان جایزه اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسی با فیلم «همهچیز درباره مادرم» (۱۹۹۹)، جایزه اسکار بهترین فیلمنامه با فیلم «با او حرف بزن» (۲۰۰۲)، جایزه بهترین فیلم اول جشنواره برلین (۱۹۸۷)، جایزه بهترین فیلمنامه، کارگردانی و بهترین فیلم معنوی جشنواره کن (۱۹۹۹)، دو جایزه بهترین فیلم خارجی و بهترین فیلم اتحادیه اروپا (۲۰۰۰) از جوایز سزار فرانسه، جایزه منتخب تماشاگران و بهترین فیلم از جوایز فیلم اروپا (۲۰۰۶)، جایزه بهترین فیلم خارجی از جوایز فیلم آلمان (۲۰۰۰)، دو جایزه بهترین کارگردانی (۲۰۰۷) و (۲۰۰۰) از جوایز گویا اسپانیا، جایزه بهترین فیلم خارجی لومیر فرانسه (۲۰۰۰) و دو جایزه بهترین فیلم سال از جشنواره سنسباستین (۱۹۹۹) و (۲۰۰۶) اشاره کرد. دراینجا نگاهی داریم به تعدادی از مهمترین آثار او. «انجمن تصاویر متحرک آمریکا»، به فیلم «تربیت بد»؛ این نمایش بهطرز وسوسهانگیز موحش در سال ۲۰۰۴ با یک محدودیت سنی (ممنوعیت تماشا برای افراد زیر۱۷سال)، ضربه زد و احتمالاً این بهترین چیزی بود که میتوانست درطولاینسالها برای «آلمودوار» اتفاق بیفتد چراکه این شاهکار سینمایی خیرهکننده و عجیب با کسبدرآمد بیش از ۴۰میلیوندلار در جهان و پنجمیلیوندلار در آمریکا به اکران خود پایان داد. این فیلم یکی از پرفروشترین فیلمهای با محدودیت سنی در تمام دوران است؛ درست پشتسر فیلمهای «دختران بازیگر»، «هنری و جون» و «آشپز، دزد، همسرش و عاشقش». فیلم «تربیت بد» تالاری روحزده از آینههاست؛ صریح، عمیقاً دردآور و بهطور غیرقابلتحملی درگیر موضوعات ممنوعه. باید گفت که اگر شما تحتتأثیر هیچیکاز نقشهای دوگانه «گائل گارسیا برنال» برآشفته نمیشوید، ضربان ندارید! «آلمودوار» هرگز از بازیکردن با ساختار داستان جلوگیری نمیکند و دراینجا تکنیک فراروایتی را میگستراند تا یک ولنتاین آغشته به سم و سوزن به این فیلمها خلق و برای خودش آرزو کند. این فیلمیست که میخواهید آنرا بنوشید و ببلعید و آنرا در ذهن خود دوره کنید. نکته کلیدی آن البته پیرامون کلیسای کاتولیک، مزاحمت، روانزخم و همه رویهها از شرایط وحشتناکی که عمیقاً بدبینانه هستند، حقیقت مییابد. «تربیت بد» نسبت به قدرت فیلمها خوشبین است؛ شما روی ابرها سیر کنید. «آلمودوار» بهدرستی جایزه اسکار بهترین فیلم خارجیزبان را در سال ۱۹۹۹ برای «همهچیز درباره مادرم»؛ این قصیده دلنواز خود به زنان و فیلمهایی که از آنها الهام گرفته بود، بهدست آورد. درواقع بهعنوان یک نوشته میانی توضیح میدهد: وقف به «بتی دیویس، جنا رولندز، رومی اشنایدر ... همه بازیگران زنیکه بازیگران زن را بازی کردهاند، به همه زنانیکه بازیگری کردهاند، به مردانیکه بازیگری میکنند و تبدیل به زنان میشوند، به همه انسانهایی که میخواهند مادر شوند، به مادرم». فیلم «همهچیز درباره مادرم» نمایش شور و اشتیاق «آلمودوار» به زنان بزرگ سینماست؛ با یکی از نقاط عطف مهم فیلم که واکنشی به درام پشتپرده جان کاساوتیس (شب افتتاح/ 1997) با درخشش جنا رولندز، بود. آیا حرف نگفتهای درمورد این فیلم دردناک و باشکوه باقی مانده است؟ این فیلم یک شاهکار پرحرارت و زیباست که باعث میشود، شما بهسمت خانه بدوید و مادرتان را در آغوش بکشید و احتمالاً مجموعه DVD خود را نیز بغل کنید. «آلمودوار» برای فیلم «با او حرف بزن»، اسکار بهترین فیلمنامه اوریجینال را در سال ۲۰۰۳ بهدست آورد؛ داستانی پراحساس و غیرعادی درباره دو مرد، یک پرستار و یک نویسنده که به عشق آنها نسبت به دو زن در «اغما» میپیوندد. این فیلم درواقع در آلمودواریترین مسیر حرکت میکند، سوسو میزند و منحرف میشود. فعالیت ادامهدار «آلمودوار» در قرن بیستویکم منجربهاین شد که او در اوج توانمندیهایش کار کند و «بازگشت» محصول سال ۲۰۰۶ نیز از این قاعده مستثنا نیست. پنهلوپه کروز در نقش ریموندا، پرده را بهآتش میکشد؛ زن خانهداری از طبقه متوسط روبهپایین که قبول میکند روی جنایت قتل همسرش سرپوش بگذارد و با روح مادرش (شاید) که مرده است (آیا واقعاً مرده؟) در آتش ارتباط برقرار میکند. این فیلم سخاوتمندانه با یک گروه از کاراکترهای غنی پر شده است (از آگوستینا سیگاری بلانکا پورتیو تا ایرِنه بدبین کارمن مائورا) و بهلطف فیلمبردار کاربلد خوزه لوئیس آلکائینه، با رنگهای اصلی خوشمزه شکفته شده است. «ماتادور» ساخته «پدرو آلمودوار» یک فیلم بیمار است. صحنه آغازین این فیلم مردی را بهنمایش میگذارد که درحالتماشای مونتاژی وحشتآور از زنی رو به موت از فیلم اسلشر جالو ۱۹۶۴ ماریو باوا، «شش زن برای قاتل» است. «آلمودوار» علناً در فیلمهای خود سفتوسخت بوده است و احتمالاً بهایندلیلاستکه او از آنچه موقعیت بههمریخته منحرفشده است، خجالتزده میشد؛ اما اشتباه نکنید. این فیلم تماماً درباره تلفیق رابطه و مرگ است. حرفهای زیادی درمورد چگونگی پایاندادن به آن دو نیروی محرکه میگوید و ما نیز از آنچه بهروی پرده سینما منتج میشود لذت میبریم. پایان فیلم بهاندازه هریکاز حزنانگیزترین تلاشهای «آلمودوار»، بهطرز تیرهوتار جگرسوز است. خودتان را برای چیزیکه قرار است، رخ دهد آماده کنید. «منو ببند!» تاریکترین فیلم خندهآور از تلاشهای اولیه «پدرو آلمودوار» بهعنوان یک کارگردان عجیبوغریب بوده که صحنه را منفجر میکند. آنتونیو باندراس نقش یک بیمار روانی جذاب را بازی میکند. او یک ستاره فیلمهای بزرگسالان (ویکتوریا آبریل) را بهامیداینکه با وی ازدواج کند، گروگان میگیرد! به فیلم «سلطان کمدی» مارتین اسکورسیزی فکر کنید (حتی بیشتر) اما برای این فرد که ازلحاظ روانی آسیب دیده است. بیشتر فیلم یک اجرای دونفره غیرعادی بین باندراس و آبریل است تاجاییکه کاملاً به چیز دیگری، چیزی عمیقاً ناراحتکننده، پیچوتاب میخورد. فیلم بهمدد پخشکننده میراماکس، در انتقال انجمن تصاویر متحرک آمریکا از رده X به NC-17 (ممنوعیت تماشا برای افراد زیر۱۷سال) سودمند و کارساز واقع شد؛ امتیازی که فیلم درنهایت دریافت کرد. ظاهراً الیا کازان یکی از طرفداران پروپاقرص صحنههای روابط گرافیکی این فیلم بود. «زنان درآستانه فروپاشی عصبی» فیلم مضحک و جنونآمیز «پدرو آلمودوار»، اوج و انتظار همه علایق کارگردان است. درحقیقت، «زنان درآستانه فروپاشی عصبی» ممکن است عنوانی برای فیلمشناسی کلی وی باشد. همچنین یکی از کاتارسیکترین آثار فروپاشی او تابهامروز بوده است. پپا (کارمن مائورا) یک بازیگر تلویزیونیست. او پسازآنکه دوستش ناگهان رهایش میکند، بهطرز هیستریایی پریشانحواس میشود. از یک تختخواب که بهوسیله سیگارهایی بهآتش کشیده میشود تا گاسپاچو (نوعی آبمیوه اسپانیایی) که با قرصهای خوابآور مخلوط شده است؛ این فیلم با تصاویری خشونتآمیز مملو گشته است و زمینه را برای علاقهمندی بعدی و بیپایان «آلمودوار» به زنان آسیبدیده مهیا میکند. فیلم ۱۹۹۷ «پدرو آلمودوار» باعنوان «جسم زنده»، تاریکِ تاریکِ تاریک است. ستاره فیلم (خاویر باردم) در نقش یک پلیس سابق فلج است که همسرش (با بازی فرانچسکا نری) هدف محبت ویکتور (با بازی لیبرتو رابال) قرار گرفته. (اگر «منو ببند!» و «قانون تمایل» را دیدهاید، آنرا در یک فیلم «آلمودوار» میشناسید). او یک عاشق سابق جفادیده بود که به یک مفتش تبدیل شد؛ کسیکه قطعاً لازم است از او دوری کنید. این فیلم مابین لحنها و ژانرها تلوتلو میخورد و مقاومتکردن در برابر غرابتش غیرممکن است. «آغوشهای گسسته» کاری میکند تا پنهلوپه کروز در یک ملودرام «آلمودوار» سوزانده شود؛ اثری که همه جذبههای کلیدی کارگردان را باهم درمیآمیزد. موسیقی برنارد هرمنوارِ «آلبرتو ایگلسیاس»، احتمالاً بهترین اثر اوست؛ و این درام پرزرقوبرق را تحتالشعاع قرار میدهد (و برای این رکورد، هر قطعه ایگلسیاس یک موسیقی نمادین است) و مانند «رنج و شکوه»، در «آغوشهای گسسته» نیز گذشته و حال با یکدیگر برخورد میکنند. لوئیس امار در نقش یک فیلمنامهنویس نابینا بازی میکند؛ او رابطه عاشقانه سوختهاش با یک بازیگر مرده (با بازی کروز) را بهیاد میآورد. اینرا هم اضافه کنیم؛ «پدرو آلمودوار» در مراسم اکران فیلم «اتاق مجاور» در جشنواره نیویورک به حضور «حامیان فلسطین و شعارهای آنها علیه نسلکشی اسرائیل در غزه» واکنش نشان داد. «آلمودوار» دراینمراسم حمایت خود از معترضین را نشان داد و گفت که آنها حق اعتراض دارند. این کارگردان اسپانیایی درباره کمک مالی به صهیونیسم گفت: «امروز نئولیبرالیسم و راست افراطی دستدردست یکدیگر دارند». او تصریح کرد که «فیلمهای من همه مشکلات دنیا را حل نخواهد کرد اما امیدوار است که کشورهای بزرگی مانند چین و هند بهاینسمت حرکت کنند». نکته مهم اینبودکه جشنواره نیویورک بهصورت غیررسمی سینمای اسرائیل را تحریم کرده و امسال بهجز «سرزمین دیگری نیست» که بهصورت مشترک توسط فیلمسازان اسرائیلی و فلسطینی ساخته شده و از دولت اسرائیل انتقاد میکند، هیچ فیلمی از کارگردانان اسرائیلی نمایش نداد. بلاگ نماوا