چگونه Keep Calm از جنگ جهانی وارد دنیای پوشش شد؟
آرام باش و از این مد بگذر!
سعید جمالی
چندبار با این منظره روبهرو شدهاید که نوشتهی روی لباس نفر مقابلتان در خیابان به اولین چیزی از او که نظرتان را بهخود جلب کرده، بدل شدهاست؟ دنیای مد پدیدهی غریبیست؛ در عین اینکه توصیهکنندگان خوشپوشی و کارشناسان پوششی میگویند یکی از موانع شیکپوشی وجود عناصری همچون نام و لوگوی برندها در ابعاد بزرگ یا استفاده از طرحهای به اصطلاح گلدرشت روی لباسهاست، تولیدکنندگانی در دنیا وجود دارند که خلاف جهت آب شنا میکنند و اتفاقا هواداران و مشتریان بسیاری هم دارند. این تولیدکنندگان با استفاده از نوشتهها، المانها و تصاویر که عموما وامگرفته از نام و نشان برندهای تجاری بزرگ است، کاربران خود را به یک مبلغ متحرک بدل میکنند و افرادی که سراغ اینگونه پوشاک یا ملزومات پوششی میروند، بیآنکه متوجه باشند، با فکر خوشبینانهی اینکه برای مثال، لباسی از فلان برند مطرح را به تن دارند، به یک مدل در حرکت آنهم بدون دریافت حق و حقوقی در ازای این کار، بدل میشوند. البته از آنجا که در کنار همهی عوامل اثرگذار بر پوشش افراد یک جامعه اعم از قوانین عرفی و فرهنگی و... بحث سلیقه همیشه یک ماجرای مهم و تعیینکننده بودهاست، نمیتوان به قاطعیت چیزی که باب میشود یا از گردونهی مد عمومی خارج میشود را خوب یا بد توصیف کرد. باینحال، نکاتی وجود دارند که توجه به آنها میتواند از رواج پدیدههای گذرا در جریان مدسازی بهعنوان نمادی فرهنگی جلوگیری کرد. شاید یکی از اولین گزینهها در این زمینهاستفاده از ترفند همسانسازی یا آداپته کردن پدیدههای جدید با ویژگیهای بومی و ملی هر منطقهایست؛ اما اگر این روش بهدرستی اجرا نشود، خودش به عاملی ضد فرهنگ بدل خواهد شد. در سالهای اخیر با گسترش رسانهها و دسترسی راحتتر به فرهنگهای عمومی بخشهای مختلف جهان و بهویژه در میان نسلهای جدید، شاهد سرعتگرفتن روال مدشدن چیزهای مختلف بودهایم که از یک نوع کنش اجتماعی تا استفاده از سبک زندگی را دربرمیگیرد. بیشک در این میان، رویآوردن به مدهای پوششی و دنبالکردن سبکهای آرایشی اولین موردیست که به چشم میآید و ازآنجاکه بخش مهمی از آنچه میپوشیم به حضورهای بیرون از خانه مربوط است، سریعتر از سایر پدیدههای مدگرایانه باب میشود یا مورد توجه یا نفی قرار میگیرد. در همین چند ماه اخیر و با شروع فصل گرما، حضور سریع مانتوهایی را در بازار و بین کاربران شاهد بودهایم که براساس یک ساختار ساده و کپیکردن یک جملهی معروف در اشکال مختلف، بهسرعتی باورنکردنی می رود تاهمهگیر شود و میتواند تا مدتی که نمونهی جذبکنندهی جدیدی وارد گود نشده، در صف اول انتخاب خریداران بایستد. مورد نظر این نوشتار در جزء، نمونههای بابشده با نوشتار Keep Calm است؛ نوشتهای که اولینبار توسط دولت بریتانیا بهعنوان جملهای انگیزشی و محرک در سال 1939 در بحبوحهی آمادهسازی جامعه برای وقوع جنگ دوم جهانی در قالب پوسترهایی قرمزرنگ مورد استفاده قرار گرفت. اولینجمله از ایندست بهصورتKeep Calm and Carry On (آرام باش و ادامه بده!) طراحی شد. این پوسترها بهعنوان نمادی فرهنگی با هدف روحیهدادن به مردم بهویژه در محیطهای روستایی در زمان وقوع احتمالی حملات هوایی طراحی شدهبودند. در همانسال بیشاز 2.45میلیون نسخه از آن چاپ شد. البته این پوسترها به رویت عموم نرسید تا اینکه در سال 2000 در یک کتابفروشی کشف و رونمایی شد. از آنزمان به دلیل علت خاصی که پشت پردهی طراحی این پوستر وجود داشت، شرکتهای مختلفی با تغییر بخش دوم این جمله دست به ابتکارهایی تبلیغاتی زدند تا همین امروز که حتی پای این پدیده به ایران هم کشیده شدهاست و عموم جوانها بیآنکه از چگونگی پیدایش آن خبر داشتهباشند، از آن در پستهای خود در فضای مجازی استفاده میکنند. گرچه حالا با طراحی زیرزمینی سر از مدهای پوششی هم درآوردهاست. پروفسور توبی ایزرایل در مقالهای در نشریهی Psychologytoday منتشره در دسامبر سال 2015 نوشت: «طراحی اولیهی این نماد هشدار که امروزه یک پدیدهی رواجیافته در مد و پوشش هم شدهاست، براساس ایجاد فضایی امن در بحرانی فجیع همچون جنگ بود. برای همین وجود آن نوشته بر روی زمینهای قرمزرنگ را میتوان حفظ خونسردی در شرایط حاد توصیف کرد. اما آنچه امروزه از ان برداشت میشود تنها تبدیل یک جملهی مثبت به یک لوگی تبلیغاتیست». مسئلهی مهم اینجاست که در رواج اینگونه فرهنگهای وارداتی همیشه سودجویانی هستند که با ارزانکردن و دست بردن به اصل مطلب، سعی دارند بازار درآمدهای خودشان را گرم کنند. اینکه در حال حاضر جملات تغییریافتهی باربط و بیربطی را با همین ساختار دستوری و نوشتاری در ادامهی عبارت Keep Calm میبینیم، نشانی از همین تفکر است. جالب آنکه در گزارشی از خبرگزاری ایرنا که به همین پدیده پرداختهاست، یکی از طراحان مد در پاسخ به اینکه در ایران چه کسی متولی ورود این طراحی به بازار بوده میگوید: «هیچیک از تولیدکنندگان مارک و برند در این حوزه ورود پیدا نمیکنند. آنها شان خود را حفظ میکنند؛ چراکه ذائقهی مشتری برای آنها از موجهای بازار لباس مهمتر است». وی در ادامه میگوید: «این نوع لباسنوشتارها و مانتوها از سوی کارگاههای خانگی یا تولیدکنندگان خرد و کوچک، تولید و روانهی بازار میشود و البته گاهی ممکن است لباسهای وارداتی ترک و چینی نیز این نوشتار را داشته باشد؛ اما برندهای مهم تولید لباس زیر بار ریسک این نوع البسه نمیروند و استانداردهای جهانی و پروتکلهای بینالمللی احترام به مشتری را حفظ میکنند. حتی در فشنشوهای بزرگ و معتبر نیز هیچیک از تولیدکنندگان مطرح لباس حاضر به ارائهی لباسهای نوشتاری نیستند؛ چون به واسطهی این عمل افزونبر آلودگی بصری و دیداری، متهم به تبلیغات خیابانی میشوند و باید به ازای آن جریمه پرداخت کنند».