پدر وی، «ارل» کشیشى جسور و بیپروا و حامى «مارکوس گاروى»؛ رهبر ملىگراى سیاهان بود. او بهواسطه فعالیتهاى گستردهاش در کسب حقوق پایمالشده سیاهان بارها ازسوی سازمانهاى سیاسى وابسته به سفیدپوستان به مرگ تهدید شده بود. سرانجام در سال ۱۹۲۹ خانه آنها در میشیگان سوزانده و به تلى از خاکستر بدل؛ و دوسالبعد نیز جسد بیجان «ارل» در کنار جادهاى در حومه شهر پیدا شد. با مرگ پدر، مادر «مالکوم» دچار افسردگى شدید شد و بهاتهام دیوانگی، به مؤسسه رواندرمانی منتقل شد و فرزندانش نیز به پرورشگاه و یتیمخانه رفتند. «مالکوم» از همان دوران کودکى باهوش و باپشتکار بود و در سال اول دبیرستان با معدل ممتاز فارغالتحصیل شد. وقتى درآندوران به معلمش گفت آرزوى وکالت را در سر میپروراند، در جواب شنید: «وکالت براى تو آرزوى دستیافتنی نیست کاکاسیاه!» چندیبعد او علاقه به تحصیل را از دست داد و از مدرسه اخراج شد. مدتى در «بوستون» بود و به مشاغلى موقتى مشغول شد و سپس به نیویورک نقلمکان کرد و در محله هارلم چندینبار مرتکب اعمال خلاف شد. در سال ۱۹۴۲ مسئول هماهنگى چندین باند خلافکار شده بود و در سال ۱۹۴۵ به بوستون بازگشت و یکسالبعد بهدست نیروهاى پلیس دستگیر و پس از محاکمه، به حبس محکوم شد. در دوران زندان بهیاد دوران دبیرستانش مجدداً به تحصیل روى آورد و این نقطهعطف را حاصل گفتوگویش با برادرش «رجینالد» که عضو یک جنبش مدنی بود، خواند. با آشنایى بیشتر با تعالیم رهبر آن سازمان؛ «الایجا محمد» بیشازپیش به آنها علاقهمند شد. دیرى نپایید که بهعنوان سخنگوى سازمان منصوب شد و بهدستور ریاست سازمان؛ امور ساخت مساجد متعددى در ایالتهاى دیترویت، میشیگان و هارلم را برعهده گرفت. او در راه نشر پیامهاى سازمان از روزنامه، رادیو و تلویزیون حداکثر بهره را مىبرد و موفق شد شمار اعضاى سازمان را از ۵۰۰نفر در سال ۱۹۵۲، به ۳۰هزارنفر در سال ۱۹۶۳ افزایش داد. هدف بلندی که «مالکوم» را در زندگی بهدنبال خود میکشید، چیزی نبود جز مبارزه با بردهداریِ نُوین در آمریکا. او میخواست به سیاهپوستان بفهماند کسانیکه امروز شما را بهدلیل پوست سیاهتان از سادهترین حقوق انسانی محروم میکنند، هرگز اجازه نخواهند داد آیندهای روشن و آباد به استقبالتان بیاید. او سازمانى بهنام «مسجد مسلمان» تأسیس و به مکه سفر کرد. با بازگشت به آمریکا و رنگوبوی متفاوت سخنرانیهایش مأموران FBI او را در لیست ترور خود قرار دادند. فوریه ۱۹۶۵ خانه او، در نیویورک بمبگذاری شد؛ اما خوشبختانه اعضاى خانواده بهموقع مطلع شده و گریختند. در ۲۱ فوریه آنسال مردانی مسلح «مالکوم» را ۱۵بار از فاصله نزدیک مورداصابت گلوله قرار دادند و به کام مرگ فرستادند. در مراسم خاکسپاری او بیش از ۱۵۰۰نفر شرکت کردند و پیکر او در قبرستان «فرن کلیف» در نیویورک بهخاک سپرده شد.
اینکه زمانی مجرم بودیم خجالتآور نیست؛ اینکه مجرم باقی بمونیم، خجالتآوره!
«مالکوم لیتل» که بیشتر با نام «مالکوم ایکس» شناخته میشود، اولین کسی بود که میگفت یک جنایتکار محکوم است؛ او هیچ شرمی در آن نمیدید.
زندگی او سخت بود؛ یک مرد سفیدپوست به مادربزرگش تجاوز کرد. نژادپرستان، خانهشان را بهآتش کشیدند. پدرش توسط «کو کلاکس کلن» کشته شد. مادرش را بهدروغ دیوانه خواندند و در تیمارستان بستری کردند. «مالکوم» در 13سالگی بهسرپرستی گرفته شد.
در مدرسه، فوقالعاده باهوش بود؛ اما موردتبعیض قرار میگرفت. کمکم وارد کارهای خلاف شد و در سال 1946 در سن 20سالگی بهجرم دزدی، به هشت تا 10سال زندان محکوم شد.
پس از زندان، بهعنوان سخنگوی «ملت مسلمان» فعال شد. صریح و رُک بود؛ و در سخنرانیهایش از جداییطلبی سیاهپوستان، دفاعازخود و غرور فرهنگی دفاع میکرد.
من سفیدپوستان را به اینکه جنایتکارترین انسانهای روی زمین هستند، متهم میکنم!
او در زندان، بهعضویت «ملت مسلمان» (یک گروه ملیگرای سیاهپوست) درآمد و مطالعاتش را آغاز کرد. بعداً نام خانوادگیاش را به X تغییر داد؛ زیرا معتقد بود که «لیتل» (بهمعنای کوچک و حقیر) توسط اربابان سفید به اجداد او که برده بودند، تحمیل شده بود.
در آوریل 1964، راهیِ سفر حج شد؛ اقدامی که جهانبینی او را تغییر داد و به برابریِ کامل انسانها ایمان آورد.
من دیگر به تحرکات خشونتآمیز با چاشنی نژادی معتقد نیستم.
الایجا محمد:
... 1964 سال تلخی بود ...
بااینحال، روابطش با گروه «ملت مسلمان» تیره شده بود و علناً رهبر اینگروه (الایجا محمد) را متهم به اقدامات خارجازعرف کرد و به افشاگری علیه او دست زد. از اینجا بود که جان وی در خطر افتاد.
احتمالاً موعد مرگم فرارسیده!
در 21 فوریه 1965 «مالکوم ایکس» بهضرب گلوله کشته شد. دونفر از سه فردِ محکوم، مرتبط با گروه
«ملت مسلمان» بعداً تبرئه شدند.
بااینکه با او اختلافنظر داشتیم؛ اما مرگش توانسته ما را باز دورهم جمع کند.
اگرچه رویکرد «مالکوم ایکس» اوایل فعالیتهایش مبتنیبر دوقطبیسازی بود؛ اما تابهامروز نیز زندگی و پیام او الهامبخش میلیونهانفر در مبارزه برای عدالت اجتماعی و برابریست.
گزارشها امروز حاکیازآناستکه تیراندازان پنجنفر بودند و FBI دراینزمینه متهم به «توطئه سکوت» شده است.