بردهداری مدرن؛ لکه ننگی ابدی بر چهره انسان خردمند
شاید با دیدن عنوان این مطلب به اینمسئله فکر کنید که بردهداری دیگر تمام شده است. لااقل پس از تصویب قانون لغو بردهداری در آمریکا که آخرین دوران بردهداری در جهان بود و برپاشدن جنگ داخلی بهخاطر آن، دیگر هیچ بردهای در جهان نداریم؛ ولی باید بگوییم که متأسفانه هنوز بردهداری در جهان وجود دارد. بردهداری هیچگاه از بین نرفته؛ بلکه طی اینسالها شکل خود را تغییر داده و بهصورت بردهداری مدرن ظهور یافته است.
بردهداری؛ از گذشته تا همیشه
بردهداری، از آن ننگهای تاریخ بشریست که هیچوقت لکه آن از چهره انسان خردمند پاک نمیشود. بعید میدانم بتوانید برههای از تاریخ بشر را پیدا کنید که در آن زمانی بردهداری وجود نداشته است. ننگ بردهداری هم فقط مربوط به حافظه تاریخی و ثبتشدن در کتابها نیست که دوام آن بر جبین بشریت را ماندگار میکند؛ بلکه قضیه اقتصادیست؛ مثالهای آن فراواناند. نمیخواهم سراغ دوران باستان و زمان فرعون و پادشاهی ایران و احیاناً پادشاهان قدیم چین بروم. همین 200سالاخیر را میگویم. پیشازآنکه کشورهای اروپایی تصمیم بگیرند با یکدیگر نجنگند و از بهراهانداختن جنگ در آفریقا و آسیا و خاورمیانه سود کنند، زمانیکه هر امپراتوری در اروپا برای خود مستعمرهای در جهان داشت. طبق تخمینها درمجموع 40.3میلیون انسان در دنیا برده انسانهای خردمند هستند. بریتانیا که ایران و هند و بسیاری از کشورهای آفریقایی را مستعمره کرده بود یا عمیقاً تحتنفوذ و کنترل خود داشت؛ کشوری مثل بلژیک هم که امروزیان آنرا کشوری آرام میدانند؛ فرانسه؛ پادشاهی پروس و احتمالاً تزارهای روسی؛ همه مستعمره و بردههایی برای خود داشتهاند؛ اما مشهورترین مثال احتمالاً بردهداری در ایالات متحده است. تجار اروپایی و آمریکایی به آفریقا میآمدند، سیاهپوستان آفریقایی را در غلوزنجیر میکردند و در آمریکا به زمینداران و اربابان عموماً زشتطینت آمریکایی میفروختند.
مرگ در بردگی یا مرگ در فرار
این سیاهپوستان نگونبخت درآنشرایط میماندند و برای ارباب خود بیگاری میکردند. آنها نه راه پس داشتند و نه راه پیش. نه پولی داشتند که از آمریکا فرار کنند و نه میتوانستند. اگر فرار میکردند، کسی آنها را نمیشناخت. درواقع، آنها با نام اربابشان شناخته میشدند. داراییِ ارباب بهحساب میآمدند. جانشان ارزشی نداشت. حتی اگر فرار هم میکردند، هیچ سفیدپوستی کشتن آنها را غیراخلاقی و زشت نمیدانست. اگر دیگران میتوانستند او را بگیرند، وی را برده خود میکردند و به خیل بردههای دیگری که داشتند، میافزودند. اگر هم نمیتوانستند بگیرند، آمریکاییهای عاشق گلوله و تفنگ، عاری بر خود نمیدیدند که به یک هدف زنده شلیک کنند. در آنزمان ثروت اربابهای بسیاری از بردهها بهدست آمد. از بیگاریکشیدن و کشیدن شیره جان این بردههای نگونبخت تولید شد. مزرعههای بیانتهای پنبه در آمریکا همه با دستان و بدن بردهها کاشت، داشت و برداشت میشد؛ پنبهای که درآنروزها بخش بزرگی از اقتصاد آمریکا بود.
بردهدار پیر، بردهدار جوان
حکایت استعمار انگلیس را هم که بسیار میدانیم؛ یعنی راستش آنقدر تعداد مستعمرهها و افراد تحتظلم «بریتانیای کبیر» زیاد بود که نمیدانم از کدام بگویم. داستان ایران و هند را همه شنیدهام. مزارع بزرگ چای که در کنیا وجود داشتند و بهدست اربابان بلژیکی و انگلیسی کنترل میشدند، فقط یکیشان بود. ثروتی که از صادرات چای تولیدشده در مزارع کنیا بهدست سیاهپوستان نگونبخت کنیایی بهدست میآمد، همه به جیب گشاد بلژیک و انگلیس سرازیر میشد. از این حکایتها بسیار است. راستش بهجرئت میتوانیم بگوییم رفاه امروز در اروپا و آمریکا حاصل گوشت و خون بردههای سیاهپوست و دزدیدن منابع از آسیا، خاورمیانه و آفریقاست. اولین جنگ نفتی تاریخ را هم که بر سر چاههای نفت باکو توسط انگلیس بهراه افتاد، یادتان نرفته است؟ شاید روزی جهان و لااقل کشورهای توسعهیافته فراموش کنند که چه بر سر سیاهپوستان آفریقایی و منابع دیگر کشورها آوردهاند؛ اما آنها بههیچوجه نمیتوانند نانی را که امروز از همین ظلمها میخورند، انکار کنند؛ چه نسل امروز و چه نسلهای آینده.
پایان بردهداری با مرگ بردهها
بااینهمه مرارتی که بردههای نگونبخت متحمل میشدند، درنهایت خشمشان طغیان میکرد و علیه اربابان زشتطینت خود شورش میکردند. وقتی بردهها در آفریقا شورش کردند تا یوغ بردگی را پاره کنند، اربابان بریتانیایی و بلژیکی، آنها را تروریست خطاب کردند و برای خاموشکردنشان پیادهنظام از اروپا آوردند تا آنها را «بهتر» به گلوله ببندند. در آمریکا هم اربابان جنوبی بر سر حفظ چرخه ظلم خود بر بردههای نگونبخت، جنگ داخلی راه انداختند و چه خونهای سرخ، سیاه و سفیدی که ریخته نشد. بعدازآنهم تا سالها سیاهپوستان در آمریکا، بد شناخته میشدند و برایشان صندلیهای جدا و آبخوری جدا و دستشویی جدا درست میکردند؛ حتی در ناسا. تازه همین امروز هم این تبعیضها وجود دارد. کسانیکه اجدادشان روزی بهاجبار بهعنوان برده در آمریکا فروختهشدهاند، یکقرنبعد بهخاطر همینکه پدرشان بهاجبار به آمریکا آورده شده بود، از فرزندان کسانیکه با حاصل شیره جان همین جد و آبای آن فرد سیاهپوست به نان نوایی رسیده بود، ظلم میبینند.
بردهداری مدرن چست؟
بردهداری که آخرین آنها در همین آمریکا بود، دیگر وجود ندارد. قوانین سفتوسختی در دنیا وجود دارند که بردهداری را جرم میدانند؛ اما جرم تازمانیکه کشف نشود، ادامه مییابد. بههمیندلیل هنوز بردهداری وجود دارد؛ اما مثل قدیم همه این بردهداریها با زور بازو و شلاق اتفاق نمیافتند؛ بلکه ابزارهای پیچیدهتری وجود دارند. همه بردگان هم برای کارکردن بهبردگی گرفته نمیشوند؛ بلکه اشکال جدیدتری از بردهداری مخصوص عصر پیشرفته انسانها خردمند ساخته شده است. شکلهای جدیدتری که بردهداری مدرن نام دارند. بردهداری مدرن به حالتی گفته میشود که در آن فردی مجبور است بهازای درآمد بسیار پائین یا حتی رایگان و احتمالاً در شرایط بسیار بد، کارهایی را درراستای منافع فرد یا افراد دیگری انجام دهد و راه فراری هم برای گریز از این شرایط نداشته باشد. فرقی نمیکند که زنی مجبور به تنفروشی باشد یا مردی مجبور باشد در یک کارگاه ساختوساز یا کشاورزی بهاجبار کار کند و نتواند هم از آنجا فرار کند؛ اینها همه بردههای مدرنی هستند که گیر افتادهاند. لزوماً هم این گیرافتادن حاصل خطای خود آنها نیست؛ بلکه معمولاً حاصل شرایط اجتماعی، اقتصادی و فقدان آموزش است. فقر و گیرکردن در تله فقر، خود میتواند به افتادن فرد در دام بردهداری مدرن منجر شود؛ زیرا شرایط بد، خود به شرایط بد دیگری ختم میشود و دراینمیان بردهداری مدرن چاه عمیقتریست که پس از چاله تله فقر وجود دارد. بردهداری مدرن اما در کودکان بدتر است. کودکانی که مجبور میشوند در بیگارخانهها (Sweatshop) کار کنند یا دختربچههایی که بدون هیچ ارادهای به ازدواج یک مرد بزرگتر درمیآیند، همه برده میشوند. بردهداری مدرن دراینحالت بهاینمعناست که زندگی آنها توسط دیگران کنترل میشود، از آنها سوءاستفاده میشود، آزادی انتخاب ندارند و مجبور هستند هرچه به آنها گفته میشود، انجام دهند. بردهداری مدرن دیگر مثل زمان گذشته، مالکیت آدمها نیست (بااینکه حتی ایننوع از بردهداری هنوز وجود دارد!)؛ بلکه بیشتر مورد سوءاستفاده واقعشدن، تحتکنترل کامل فرد دیگری بودن و ناتوانی ترککردن آن شرایط است.
دستهبندی بردهداری مدرن
گفتیم بردهداری مدرن مثل بردهداری قدیم، مالکیت انسانها نیست. لااقل بهلحاظ قانونی و قراردادی چنینچیزی وجود ندارد؛ اما درعوض، قیدهای دیگری وجود دارند که فردی را برده فرد دیگری میکنند. میتوانیم انواع بردگی و بردهداری مدرن را اینگونه تعریف کنیم: کسی که مجبور است بهدلیل تهدید روانی، فیزیکی یا هر اجبار دیگری، برای دیگری کار و نتواند آنکار را ترک کند. کسیکه توسط یک کارفرما یا صاحبکار در دام افتاده و کنترل میشود و مورد سوءاستفاده فیزیکی و روانی یا تهدید به سوءاستفاده قرار میگیرد. کسیکه توسط افراد دیگری انسان بهحساب نمیآید و بهعنوان «دارایی» بین افراد خریدوفروش میشود. کسیکه قیود یا محدودیتهای فیزیکی دارد و نمیتواند آزادانه محل زندگی خود را تغییر دهد. باتوجهبه این طبقهبندیها میتوانیم انواع بردهداری مدرن را بدینشکل بیان کنیم:
کار اجباری: هر کار یا خدمتی که بهواسطه افرادیکه مجبور هستند و برخلاف میلشان و بهعلت تهدید به تنبیه، به انجام آنکار یا خدمت تن میدهند، گفته میشود.
بردهداری با بدهی: اینروش بردهداری مدرن، گستردهترین روشیست که در آن، آدمهای دنیای امروز برده فرد دیگری میشوند. ایننوع از بردهداری مدرن زمانی رخ میدهد که فرد، پولی از کسی قرض میگیرد که نمیتواند پس بدهد و مجبور است برای تسویه بدهیاش، برای کسیکه از او قرض گرفته کار کند؛ اما درادامه فرد کنترل شرایط کاری و وضعیت بدهیاش را از دست میدهد و برای همیشه در تله بردگی گرفتار میشود.
قاچاق انسان: شامل انتقال یا استخدام با اجبار، خشونت و تهدید بهمنظور سوءاستفاده از آنها است.
بردگی اجدادی: بردگی اجدادی یا بازتولید چرخه بردگی، به حالتی میگویند که در آن یک کودک از پدر و مادری برده بهدنیا میآید و درنتیجه، برده هم باقی میماند.
بردگی کودکان: بسیاریازافراد بردگی کودکان را با کار کودکان اشتباه میگیرند؛ اما بردگی کودکان بسیاربدتر از کار کودکان است. کار کودکان برای رشد و آموزش آنها مضر است؛ ولی بردگی کودکان زمانی رخ میدهد که یک کودک برای سود فرد دیگری مورد سوءاستفاده قرار میگیرد. بردگی کودکان میتواند شامل قاچاق کودکان، کودکسربازها، ازدواج کودکان و بهرهکشی از کودکان باشد.
ازدواج اجباری و زودهنگام: وقتی کسی مجبور است بهرغم میل خودش با کسی ازدواج کند و نتواند بهدلیل شرایط اجتماعی و قضایی طلاق بگیرد و ازدواج را ترک کند، در یک ازدواج اجباری گرفتار شده است. نکته اینجاست که بیشتر کودکانی که در سنین پائین مجبور میشوند ازدواج کنند هم گرفتار ایننوع بردگی هستند.
آمار بردهداری مدرن
تحقیقات نشان میدهد عمق بردهداری مدرن در دنیای ما بسیارزیاد است. طبق تخمینها؛ درمجموع 40.3میلیون انسان در دنیا برده انسانهای خردمند هستند. ازاینتعداد، 10میلیون کودک، 24.9میلیون درگیر کار اجباری، 15.4میلیون گیر ازدواج اجباری و 4.8میلیون نیز مورد سوءاستفاده جنسی دائمی هستند. آمار را که دقیقتر بررسی کنیم، اطلاعات جالبتری هم میتوانیم بهدست آوریم. اطلاعاتی ازایندست:
30.4میلیوننفر در آسیا و منطقه اقیانوسیه گرفتار کار اجباری هستند.
در آفریقا 9.1میلیوننفر در دام بردهداری مدرن بسر میبرند.
در قاره آمریکا 2.1میلیوننفر برده وجود دارد.
در کشورها و اقتصادهای توسعهیافته 1.5میلیوننفر در تله بردهداری مدرن گرفتار هستند.
16میلیوننفر برده مدرن در فعالیتهای اقتصادی مورداستفاده قرار میگیرند.
4.8میلیوننفر مجبور هستند به سوءاستفاده جنسی تن بدهند.
99درصد کسانیکه برای سوءاستفاده جنسی قاچاق میشوند، زنان و دختران هستند.
4.1میلیوننفر گرفتار در بردگی، مورد سوءاستفاده دولتها هستند.
در بخشهای خصوصی اقتصاد سالانه 150میلیارددلار بهواسطه بردههای مدرنی که گرفتار کار اجباری هستند، سود تولید میشود.
چگونه بردهداری مدرن ایجاد میشود؟
سؤال دقیقتر ایناستکه چگونه کسی در دام بردهداری مدرن گرفتار میآید؟ بردهداری مدرن میتواند بر سر هر فردی از هر سن و جنسیت و نژادی آوار شود؛ اما بااینهمه بردهداری مدرن، بیشتر مردم و جوامعی را تحتتأثیر خود قرار میدهد که آسیبپذیر هستند و راحتتر ممکن است مورد سوءاستفاده و امتیازگیری قرار گیرند.
1. فقر
باید گفت بردهداری مدرن میتواند برای کسی اتفاق بیفتد که در فقر زندگی میکند و هیچ آیندهای برای داشتن یک شغل معقول متصور نیست. براینمبنا؛ چنین فردی پیشنهادهای شغلی خارجازکشور محل زندگیاش را که جذاب بهنظر میآیند، بهراحتی میپذیرد و چون احتمالاً آموزش خوبی هم نداشته است، آنها را باور میکند؛ اما درنهایت وقتی وارد آنکار شد، متوجه میشود که اوضاع چیز دیگریست و چون پول کافی هم ندارد، نمیتواند آنجا را ترک کند. مثال چنین اتفاقی در جام جهانی قطر رخ داد؛ آنجا که کارفرماها کارگران فقیر را از کشورهای گوناگون میآوردند، پاسپورتشان را میگرفتند، حقوق چندانی به آنها نمیدادند و آنها را در خوابگاههای غیرانسانی نگهداری میکردند.
2. تبعیض
کسانیکه در یک گروه یا قومی که شدیداً مورد تبعیض قرار دارند نیز میتوانند در دام بردهداری مدرن گرفتار آیند. این افراد بهدلیل همین تبعیضها ممکن است نتوانند کار معقول و مثلاً بیمه درمانی خوبی داشته باشند و برای دریافت خدمات پزشکی مجبور باشند از یک کشاورز ثروتمند پول قرض کنند و دههاسال در دام یک بدهی بزرگی گرفتار شوند و درنهایت عملاً برده آن فرد شوند. وقتی هم فساد حکومتی یا قضایی در آن کشور وجود داشته باشد، عملاً دستشان بهجایی بند نخواهد بود و نخواهند توانست از بردگی فرار کنند.
3. فرار
دختربچه جوانی که در یک جامعه سنتی و بسته بزرگ شده باشد که در آن، ازدواج زودهنگام ارزش بهحساب بیاید، ممکن است مجبور شود با فردی بسیار بزرگتر از خود ازدواج کند و تا آخر عمر آن مرد گرفتار آن ازدواج ناخواسته شود. حتی این دختربچه ممکن است در آینده مادر هم بشود که فرار از دام بردگی مدرن را برایش سختتر هم بکند.
4. فساد
در جوامع و کشورهایی که قوانین ضعیف وجود دارند یا مجریان قانون فاسد هستند و فساد هم به چیزی عادی بدل شده است، بیشتر احتمال دارد افراد؛ خصوصاً افراد طبقه فقیر گرفتار دام بردگی مدرن شوند. کسانی هم که بهدلایلی دیگر تحت حفاظت قوانین نیستند، راحتتر ممکن است در تله بردهداری مدرن گرفتار شوند؛ مثلاً کسانیکه در جایی پناهنده شدهاند یا بدانجا مهاجرت کردهاند، بهدلیلاینکه وضعیت ویزا و اقامت آنها نامشخص است و چون از بازگرداندهشدن به کشور خود بیمناک هستند، در برابر تهدیدها آسیبپذیرتر هستند و بیشتر درمعرض بردهداری مدرن قرار میگیرند. نکته بدتر قضیه اینجاست که بردهداری مدرن، پدیدهای مخصوص کشورهای درحالتوسعه و کشورهای فقیر نیست؛ بلکه در کشورهای توسعهیافتهای مثل انگلستان هم همین امروز 10هزارنفر برده مدرن وجود دارد.
چگونه با بردهداری مدرن مقابله کنیم؟
همانطورکه در آمارهای بالا هم دیدید؛ سود اقتصادی حاصل از کار اجباری افرادیکه گرفتار بردگی هستند، سالانه 150میلیارددلار است. بههمیندلیل انگیزههای اقتصادی فراوانی برای ادامه بردهداری مدرن وجود دارد. تازه اینها فقط یکی از اعداد مشخصشده است. معلوم نیست که اگر کاوشهای بیشتری انجام شود، چه دادههای بدتری بهدست میآید. ما بهعنوان افرادیکه احتمالاً قدرت و تأثیرگذاری زیادی در جامعه خود و جامعه جهانی نداریم، میتوانیم کارهایی برای مقابله با بردهداری مدرن انجام دهیم. وقتی در بازار، لباس ارزان باکیفیتی دیدید، به این فکر کنید که احتمالاً این لباس بهدست کودکان یا کسانیکه مجبور هستند در کارگاههای وحشتناک کشورهای آسیای شرقی کار کنند، تولیدشده است؛ اما کاش فقط میشد با اینگونه کارها تأثیر زیادی در کاهش بردهداری مدرن داشت. نکته اینجاست فلزاتی مثل نیکل، کبالت و حتی لیتیومی که در همین لپتاپی که دارم این مقاله را تایپ میکنم و همین گوشی هوشمندی که احتمالاً شما بهدست گرفتهاید با آن این مقاله را میخوانید، استفاده شده، احتمالاً در کنگو بهدست کودکان از معدن استخراج شده؛ کودکانی که گرفتار نیروهای مسلحی شدهاند که مجبور هستند برایشان معدنکاری کنند. الماسها و سنگهای قیمتی که در جواهرسازی یا حتی صنعت بهکار میرود هم احتمالاً در جایی از آفریقا بهدست کودکان یا بزرگسالان گرفتار بردهداری مدرن استخراجشدهاند. راستش هرجایی هم نگاه کنید، شاید بتوانید آثاری از بردهداری مدرن بیابید. بردهداری مدرن درحالحاضر بزرگترین و شرمناکترین اتفاق جاری دنیای مدرن است. لکه ننگی بر جبین همه ما انسانهای خردمند که خواسته یا ناخواسته داریم به آن دامن میزنیم. راهحل نهایی برای رفع بردهداری مدرن نیز مثل بسیاری چیزهای دیگر دنیا، همکاری دولتها و اتحاد علیه آن است و متأسفانه بهدلیل منافع اقتصادی فراوانی که ازاینطریق نصیب بسیاری از مردم دنیا (لااقل خریداران گوشیهای هوشمند و لباسهای ارزان) میشود، ایجاد این همکاری گسترده، کار سختیست.
بهرام دولتی/ تجارتنیوز