تیتر خبرهای این صفحه

انیو موریکونه؛ اسطوره موسیقی سینما

خوب، بد، زشتِ نت‌های ماندگار


اِنیو موریکونه متولد ۱۰ نوامبر ۱۹۲۸‌؛ آهنگساز‌، تنظیم‌کننده و رهبر ارکستر ایتالیایی‌ست. انیو در خانواده‌ای هنری و اهل موسیقی در رم ایتالیا به دنیا آمد‌. پدر او نوازنده ترومپت بود و در کارهای مربوط به موسیقی همچون جاز و اپرا فعالیت می‌کرد‌، به‌همین‌خاطر انیو این شانس را داشت که در همان دوران کودکی با دنیای موسیقی آشنا شود‌. وی بدون شک یکی از معروف‌ترین و  پرکارترین آهنگسازان قرن اخیر به‌شمار می‌آید و در‌طول ۶۰‌سال فعالیت حرفه‌ای خود برای بیش از ۴۰۰ اثر سینمایی و تلوزیونی موسیقی نوشته است که برخی از آنان در شمار بهترین آثار موسیقی جهان به‌شمار می‌آیند. از جمله آثار سینمایی که انیو برای آنها موسیقی متن ساخته است، می‌توان به فیلم‌های‌ خوب بد زشت، روزی روزگاری در آمریکا، مأموریت، مالنا و هشت نفرت‌انگیز  اشاره کرد‌. از ۱۹۶۱، انیو موریکونه برای بیش از ۴۰۰ اثر سینمایی و تلویزیونی موسیقی نوشته‌است. علاوه بر این، افزون بر ۱۰۰ اثر مستقل در زمینه‌های دیگری چون موسیقی برای ارکسترهای بزرگ یا مجلسی، کنسرتوهایی برای پیانو و دیگر سازها، آثار کرال و قطعاتی برای باله از دیگر ساخته‌های اوست. وی با کارگردانان بسیاری چون سرجو لئونه، برناردو برتولوچی، رومن پولانسکی، فرانکو زفیرلی، الیور استون، کوئنتین تارانتینو، جوزپه تورناتوره، و پیر پائولو پازولینی همکاری داشته ‌است. موریکونه کار سینما را با ارکستراسیون برای چند اثر سینمایی چون مرگ یک دوست (۱۹۵۹) و باراباس (۱۹۶۱) آغاز کرد. فاشیست (۱۹۶۱) نخستین اثر او در مقام آهنگساز فیلم است. آثار او در حدود ۳۰ پارتیتور برای فیلم‌هایی با گونه وسترن را شامل می‌شود که یک مشت دلار (۱۹۶۴)، به‌خاطر چند دلار بیشتر (۱۹۶۵)، خوب بد زشت (۱۹۶۶)، و... از دیگر آثار اوست. انیو موریکونه از سوی دولت‌های ایتالیا، فرانسه و مقدونیه نشان لیاقت دریافت کرده‌ است. در سال ۲۰۰۷ آکادمی علوم و هنرهای سینمایی آمریکا یک عمر فعالیت هنری وی را «مشارکتی درخشان و چند وجهی در هنر موسیقی فیلم» تلقی کرد و اسکار افتخاری آکادمی را به او اهدا کرد. او که از ۱۹۷۹ تاکنون نامزد دریافت شش جایزه اسکار در بخش بهترین موسیقی فیلم بوده‌است در سال ۲۰۱۵ موفق به دریافت این جایزه برای موسیقی «هشت نفرت‌انگیز» در بخش رقابتی نیز گردید. وی نخستین آهنگساز سینما است که در سال ۲۰۱۰ برنده جایزه پولار مشهور به «نوبل موسیقی» در استکهلم سوئد شد. برخی منابع از انیو موریکونه به عنوان پرکارترین آهنگساز سینمای جهان یاد می‌کنند. روزنامه گاردین در فوریه سال ۲۰۰۱ در مقاله‌ای با عنوان «موتسارت موسیقی فیلم» به کارکرد آثار او در ارائه ژانرهای متفاوت موسیقی پرداخته و بر تعدد آثارش در همکاری با فیلم‌سازان برحسته سینما تاکید ورزیده است. در نوامبر ۲۰۱۲، نشریه ورایتی با کسب نظر از ۴۰ آهنگساز فعال سینمای جهان، موسیقی انیو موریکونه برای فیلم «مأموریت» را بهترین موسیقی نوشته شده برای یک اثر سینمایی تا به آن زمان اعلام کرد. از میان آثار وی که بالغ بر ۶۰‌میلیون نسخه از آن در جهان به فروش رفته‌است. «روزی روزگاری در غرب» با فروش تقریبی۱۰‌میلیون نسخه از پرفروش‌ترین آلبوم‌های اینسترومنتال موسیقی فیلم در تاریخ سینما به‌شمار می‌آید. از کلودیو مونته وردی، آنتونیو ویوالدی، جوزپه وردی تا جیاکومو پوچینی، و انیو موریکونه؛ این‌ها آهنگسازانی هستند که موسیقی در ایتالیا را معنا و مرتبت بخشیده‌اند. در گستره عملکرد آهنگسازان سینما از سده بیستم تا به اکنون، انیو موریکونه بیش از اغلب مصنفان گذشته و امروز، در سیر تحول و ترفیع هُنر موسیقی فیلم نقشی آشکار داشته و افراشته بر جای می‌ماند. اگرچه موریکونه یک آهنگساز فیلم است اما همواره موسیقی او از سلیقه و ویژگی‌های فردی او نشأت گرفته‌است. موریکونه در ساخته‌هایش غالباً تمایل به رومانتیسیسم با محوریت ملودیک داشته‌است و این زبان از موسیقی بیشتر در آثارش رخ داده‌است. موسیقی وی بیش از هر چیز وفادار به قواعد موسیقی تونال است، اگرچه او در آثارش از این مرز فراتر می‌رود و بارها تکنیک‌های مدرن را به کمک در خلق فضاها گسیل می‌کند. او گفته‌است: «من همواره در تلاش بوده‌ام تغییری را در عرصه موسیقی به وجود آورم. همواره در جستجوی تازه‌ها بوده‌ام و گاهی پیش می‌آید که در جریان این جستجو به کشف بزرگی می‌رسید. در فیلم، وظیفه آهنگساز است که بدعتی را در این عرصه ایجاد کند». گاردین به بیانی طنزآمیز می‌نویسد: «از او از ریشه‌های موسیقیش سؤال کنید. او کلاهش را به احترام آهنگسازان مستقل سده بیستم همچون پیر بولز، اشتوکهاوزن، لوچیانو بریو و لوئیجی نونو از سر بلند می‌کند». با آن که موسیقی موریکونه لحظه‌ای شکلی مدرن و دیسونانس به خود می‌گیرد اما باز از خصوصیات آثار تونال و مدال بی‌خود نمی‌شود. این مسئله درک موسیقی او را در بین شنوندگان متوسط موسیقی ممکن ساخته‌است. نیازی نیست کسی برای فهم این موسیقی مجبور به درک اِلمان‌های موسیقی مدرن باشد. موریکونه این دو را در ظرفی یکسان ارائه می‌کند. با وجود این که او به موفقیت‌های تجاری قابل توجهی در حرفه موسیقی دست یافته‌است اما او ارزش‌های هنری موسیقی که از گذشته با خود داشته‌است را حفظ کرده‌است. سرجو میشلی، پژوهشگر موسیقی می‌نویسد: «او دو وجه متمایز موسیقی را در آثارش در کنار هم گسترش می‌دهد. یکی از آن‌ها گرایش به مدرنیسم مانند سریالیسم و موسیقی تجربی است و دیگری موسیقی‌ای در سطح ادراک مردم؛ همان سطحی که او آن را از تنظیم ترانه‌ها و نمایش‌های رادیویی و تلویزیونی می‌شناخت». این دو صورت از موسیقی او به نظر همزیستی خوبی با هم یافته‌اند و یکدیگر را کامل می‌کنند. با آنکه موریکونه برای آن دسته از آثار تجاری‌اش بیشتر شناخته شده‌است اما وجه آوانگارد نگرش او که شامل سریالیسم و مینیمالیسم و دیگر سبک‌های موسیقی سده بیستم است نباید دست کم گرفته شود. موسیقی او برای کنسرت به خوبی در اروپا شناخته شده‌است و در این زمینه محبوبیت آثارش رو به فزونی بوده‌است؛ اما واقعیت این است که این بخش از آثار او در آمریکا ناشناخته باقی مانده‌است. خودش می‌گوید: «با آنکه من آهنگساز فیلم باقی مانده‌ام اما از دانسته‌هایم برای کار در زمینه موسیقی برای کنسرت همواره بهره برده‌ام و خود را آهنگساز کنسرت می‌دانم. بسیاری از کارهایم اینجا در اروپا برای ارکستر اجرا شده‌اند اما در ایالات متحده متأسفانه اینطور نیست». موریکونه در آثارش از «میکروسِل» که در واقع وصل یک موتیف کوتاه به موتیف دیگر است استفاده کرده و توجه شنونده را به خود جلب می‌کند. اما گاهی اوقات این اتفاق در آثارش شتاب‌زده است. این تکنیکی است که او در خوب بد زشت از آن بهره برده ‌است. در این تکنیک موریکونه از چیزی شبه سریال استفاده می‌کند. برخلاف آنچه در موسیقی دوازده صدایی شنیده شده‌است او دسته کوچکی از نت‌ها را به کار می‌برد که می‌تواند فضا را برای حضور موسیقی تونال و مدال هم فراهم کند. موریکونه تقریباً در تمام روز مشغول نوشتن موسیقی بوده‌است؛ از همان ساعات اول روز. او معمولاً بیش از آنچه یک فیلم نیاز دارد برای آن موسیقی نوشته و به کارگردان فرصت می‌دهد تا بخش‌هایی از نوشته‌های او را که برای فیلم بهتر است انتخاب کند و آنچه نمی‌پسندد را حذف کند. البته گاهی اوقات آن قسمت‌های کنار گذارده‌شده مورد پسند کارگردان دیگری واقع می‌شود و تبدیل به بخشی از یک موسیقی برای فیلم دیگر می‌شود. اگر بخواهیم شیوه کار موریکونه با دیگر آهنگسازان فیلم در هالیوود را با هم مقایسه کنیم، متوجه تفاوت‌هایی خواهیم شد. این تفاوت‌ها صرفاً در تکنیک آهنگسازی او برای فیلم خلاصه نمی‌شود بلکه در تفکر و نگاه او به هنر آهنگسازی نیز وجود دارد. مجموعه‌ای از دلایل که موریکونه را از برخی همکاران هالیوودیش متمایز ساخته‌است. موریکونه دانسته‌هایش را در موسیقی کلاسیک و تجربه‌های بسیاری را از موسیقی پاپ کسب کرده بود اما آنچه او را به دنیای موسیقی فیلم کشاند روحیه‌ای بود که او را هدایت می‌کرد. در هالیوود مراحل آهنگسازی، تنظیم برای ارکستر، رهبری و هر آنچه برای تهیه یک موسیقی فیلم نیاز است مقداری پیچیده‌است و در بسیاری موارد از هماهنگی بخش‌هایی مستقل تکامل یافته‌است. چیزی شبیه به یک خط تولید و سر هم کردن است. در حالی که یک رهبر ارکستر در حال ضبط یک موسیقی فیلم است تنظیم‌کننده همان اثر در حال تنظیم موسیقی برای فیلم دیگریست و آهنگساز آن نیز در حال نوشتن اثر بعدی خود است. این چیزی بیش از کار هنری است. آن‌ها شتابان کار می‌کنند. این چرخه‌ای کارآمد و سودآور است. موریکونه چنین شیوه‌ای را برای کار نپذیرفته و می‌گوید: «آهنگسازان در هر دوره‌ای صرف نظر از اینکه موسیقی برای کنسرت باشد یا برای هر چیز دیگر، موسیقیشان را خودشان می‌سازند. من متعجبم و درک نمی‌کنم چرا کسی که خود را آهنگساز می‌داند کارش را تمام نمی‌کند و عاقبت آن را به دست دیگری می‌دهد». انیو موریکونه که آخرین اسکارش مربوط به سال ۲۰۱۶ برای بهترین ترانه در فیلم «هشت نفرت‌انگیز» به کارگردانی کوئنتین تارانتینو بود، روز دوشنبه ۱۶ تیر‌ماه در سن ۹۱‌سالگی در رم درگذشت.

ارسال دیدگاه شما

هفته‌نامه در یک نگاه
ویژه نامه
بالای صفحه