موج‌سواری حجاب‌استایل‌‌ها از معلوم‌آباد به‌سوی ناکجاآباد!

تاریخچه فعالیت حجاب‌استایل‌ها به قرن ۱۹ میلادی برمی‌گردد؛ آن‌هم عمدتاً در جوامع سکولار پیگیری می‌شد یا در کشورهایی که رعایت حجاب اسلامی در آن‌ها اجباری نبود. دراین‌میان، نام کشورهایی مانند ترکیه، اندونزی و مالزی به‌چشم می‌خورد. هرچند درابتدا هدف حجاب‌استایل‌ها دراین‌کشورها این‌بودکه بااستفاده‌از عناصر جذاب در پوشش حجاب دیگران را به حجاب دعوت کنند؛ اما به‌مرورزمان با ایجاد به‌ظاهر «مُد اسلامی» و تغییر ذائقه جامعه مذهبی، مروجِ ترویج سبکی از حجاب شدند که از اساس، فلسفه حجاب را زیرسؤال برد. این پدیده ناهنجار فرهنگی چندصباحی‌ست در فضای مجازی و به‌خصوص در اینستاگرام ازسوی بلاگرها و حجاب‌استایل‌ها در ایران اسلامی پیگیری می‌شود. مهم اینکه اکثر این بلاگرها خودشان اصلاً اعتقادی به حجاب ندارند و با سوءاستفاده از باورهای مذهبی جامعه فقط به درآمدزایی فکر می‌کنند؛ به‌عبارتی ساده‌تر، نانشان را با «بی‌اثرکردن حجاب در جامعه» درمی‌آورند. این‌مورد را تصور کنید: یک‌روز صبح حجاب‌استایلی در یکی از واحدهای اقتصادی با حجاب کامل و چادرهای پوشیده جلوی دوربین حاضر می‌شود و چندساعت‌بعد با تغییر پوشش؛ آن‌هم با شومیز و شلوار برای تبلیغ یک کالای دیگر جلوی دوربین می‌رود! تناقض اصلی وقتی نمایان می‌شود که حجاب‌استایل با آرایش غلیظ،‌ لاک جیغ و ناخن کاشته‌شده، برای مخاطبش می‌خواهد از «پوشاک اسلامی» سخن بگوید. برای شناخت بیش‌تر درباره ماهیت فعالیت حجاب‌استایل‌ها در ایران با «فاطمه میری‌طایفه‌فرد» (فعال و کارشناس فرهنگی) گفت‌وگو کردیم.

فعالیت حجاب‌استایل‌ها در تغییر نگرش بانوان چادری به‌چه‌صورت بوده است؟
ابتدا برای تبیین بحث به‌نظر می‌رسد این سؤال را مطرح کنم که هدف حجاب و غایت آن قرار است چه باشد؟ اگر هدف آن ستر و پوشش است، پس با نمایشِ آن، منافات دارد. درواقع، به‌نوعی اجتماع نقیضین است. اگر مبنا، حیا و عفت است؛ پس هر‌چه پوشیده‌تر بهتر است. بسیاری از بلاگرها در اول صفحه خود می‌نویسند «می‌شود با حجاب زیباتر بود»؛ این همان پارادوکس کار است؛ چراکه از کلمات اراده جدی می‌کنیم. پس این جمله که «با حجاب زیباتر می‌شوی» درست نیست. شکی نیست که موی زن زیباست؛ اصلاً زن، آیینه جمال خداوندی‌ست. حالا این مو رنگ‌شده باشد، زیباتر و اگر حالت داشته باشد، باز زیباتر ... پس همین ابتدا می‌توان گفت بسیاری از این حجاب‌استایل‌ها می‌گویند «با حجاب زیباتر هستی» دچار یک مغلطه شده‌اند؛ بدین‌معناکه نمی‌شود زیبایی را یکجا معنوی و یکجا مادی معنی کنیم. قطعاً زیبایی حجاب با استفاده معنی معنوی آن، درست است؛ اما جایی‌که داری با چشم سر نگاه می‌کنی و از منظرگاه مادی، حجاب زیبایی نیست، پوشیدگی‌ست. پس حجاب اصلش بر پوشانندگی‌ست. پس «مد» به‌آن‌معنا خیلی کاربرد ندارد. «مد» درواقع امر متفاوت از خلاف عادات گذشته است که جلب‌توجه می‌کند و به‌چشم می‌آید. این در وهله اول با اصل پوشیدگی منافات دارد و این، یک راهبرد اصلی پوشیدگی‌ست. هرچیزی‌که تبرج بیاورد در جامعه در تعریف حجاب نمی‌گنجد؛ اما تا کجا؟ تمام این سخنان در مقابل نامحرم است؛ پس در غیر‌ پوشش بیرون هزاران هنر را می‌توان خرج کرد. خیلی‌ها که از فضای زیست عفیفانه دورند، فکر می‌کنند که زنان مذهبی پیش زنان دیگر یا همسرشان با همین پوشش بیرون است. این تفکیک در عرف زندگی برکات فراوانی دارد. بااین‌حساب حجاب‌استایل با این معنیِ کنونی و بهره‌برداری کنونی را کامل زیرسؤال می‌برد؛ زیرا بسیاری از خطوط قرمز و ماهیت اصلی حجاب را خدشه‌دار می‌کند. آنچه بیشتر در حجاب‌استایل‌های کنونی مطرح شده خودِ مادی‌ست. درحالی‌که هر انسانی؛ اعم از زن و مرد ابتدا یک انسان است. این بُعد یعنی انسانیت به‌دوراز بُعد جنسیتی می‌تواند دریای ژرفی از متفاوت انسان‌هایی باشد که هرکدامشان هنر نهفته در وجودشان را نشان می‌دهد. برخی می‌گویند بسیاری از حجاب‌استایل‌ها آموزش حجاب می‌دهند. لزوم آموزش حجاب برای تازه‌مسلمانان که نیاز به آموزش دارند تا بتواند مؤمنانه و عفیفانه بپوشند درست است اما این، نیازمند تحقیق و تفحص بسیار و نیز افراد محکم و بااراده و تواناست که درک درست از چارچوب دینی داشته باشند. قطعاً با ابزار غلط نمی‌توان به‌روش درست رسید. درواقع آموزش چادر سر‌کردن یا روسری سر‌کردن و ... در معنای حجاب‌استایل امروزه نمی‌گنجد. زنان به‌طورمعمول بسیاری از هنرهای زنانه را بلدند یا یاد گرفته‌اند. اصلاً قرار نبوده بسیاری از مسائل جار زده یا در چشم شود که بله ما هم! قرار نبوده عمومی شود؛ مثل آراستگی، آموزش هنرهای زندگی و ... دیگرکارها که مختص زنان است. در اینجای بحث چقدر حضور فیزیکی زنان درکنارهم احساس می‌شود. چیزی‌که متأسفانه فضای مجازی جای این باهم‌بودن را پر کرده است. مجالسی که زن بتواند هم یاد بگیرد و هم یاد بدهد و ابعاد زنانگی خود را بروز دهد. این اجتماعات قبلاً در قالب روضه‌های خانگی شکل می‌گرفته و زنان از هم خبردار می‌شدند.

چرا حجاب‌استایل‌ها این‌قدر بروز و ظهور پیدا کرد؟
تبلیغات حجاب بدون رعایت اصول و چارچوب آن‌چیزی‌که الآن رایج شده، درابتدا این‌گونه نبود. کسانی در‌ ‌کسوت بلاگر حجاب بودند که خود از حجاب حداقلی در چهارچوب دین برخوردار بودند؛ اما به‌مرور این‌امر به‌دست بسیاری از کسانی افتاد که اصلاً به اصل حجاب معتقد نبوده و محجبه عکس می‌گیرند و درواقع خودش یک اجتماع نقیضین بزرگ است. کسی دراین‌وادی باید قدم بگذارد که اولاً و ذاتاً اصل حجاب برای او به‌عنوان یک واجب دینی و شرعی پذیرفته شده باشد و به نکات عرفی حجاب در هر منطقه‌ای که در آن زندگی می‌کند رسیده باشد. درواقع، حجاب فقط به‌معنای پوشش سر و بشره به معنی پوست نیست. آن‌چیزی‌که از حجاب در دین اسلام از آن یاد می‌شود، تمام بعد معنوی آن است؛ اعم از پوشش پوستی آن و پوشش برآمدگی‌های بدن و درنهایت بیان و رفتار عفیفانه و مؤمنانه است. لباس و دیرینگیِ آن به‌قدمت طول حیات انسان است و تنوع آن نیز به‌طول اقوام و ملل گوناگون بسط می‌یابد. بسیاری از اقوام دارای پوشش خاصی‌اند که در آن بافت و اقلیم و شرایط زیست‌بوم آن‌منطقه تعریف شده و دربردارنده تعاریف حجاب است؛ اما همین پوشش ممکن است در بافت دیگر جلب‌توجه کند؛ درحالی‌که در زیست‌بوم خود این‌گونه نبوده؛ زیرا این پوشش متناسب آن‌منطقه بوده و بایدونباید آن اقلیم در آن لحاظ شده است.

چه شد حجاب‌استایل‌ها به اینجا رسیدند؟
برخی از دختران جوان با نیت خیر و ترویج حجاب به این‌کار روی می‌آورند؛ مثلاً برخی دهه هشتادی‌ها؛ اما بعدازمدتی تفاوت پست‌های خود و دورشدن از اصل عفاف را می‌بینند؛ زیرا قواعد دیگری بر این زیست‌بوم (اینستاگرام) حاکم است. برخی تشویق می‌کنند و برخی تقبیح؛ ‌ازاین‌رو، برای خوشایند مخاطب و افرایش فالوئر ... در ابعاد و زوایای مختلف پُست می‌گذارد. بعد بیشتر لایک می‌خورند. کم‌کم معصومیت اولیه از دست می‌رود و آن نیت الهی ابتدایی را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد؛ شاید که «مرگ تدریجی یک رؤیا!» تمام عکس‌ها مثل یک پازل که کنار هم قرار بگیرد، ترکیبی از خود نشان می‌دهد؛ خیلی دورتر از آن نیت اولین‌بار که با آن وارد این وادی شده بود. تاریخ حلاوت دارد که می‌شود بسیاری از سؤالات گم‌شده در ذهنت را بیابی. مثال تاریخی خدمتتان عرض می‌کنم: حجاب و پوشش و حتی مشخصاً پوشش سر، امری پذیرفته‌شده در اقوام باستانی بوده. «آرتور کریستین سن» در کتابش آورده فقط زنان اشراف و خاندان سلطنتی ساسانی اجازه استفاده از حجاب داشتند. درواقع، حجاب شرافتی بوده که هرکسی حق تشرف به این مقام را نداشته؛ مانند سواد و علم‌آموزی که دراین‌دوره کسی جز خاندان سلطنتی و خانواده موبَدها، هیچ‌یک‌از افراد عامی حق علم‌آموزی نداشت. نکته زیبا اینجاست که اسلام این شرافت را عمومیت بخشید؛ همانند علم‌آموزی یا بسیاری از فضائل مادی و معنوی دیگر و از انحصارطلبی خارج کرد. خاطره‌ای از «سید محمد صدر» است که نمی‌گذاشتند چادر سر دختربچه‌های غیر‌مکلف بکنند. درواقع سن تکلیف را «سن تشرف» می‌دانستند؛ نه «تکلف»؛ پس دختران آنان از کودکی آرزوی آن تشرف را داشتد. این حرف بدون اغراق است که اشتباه یک بلاگرِ حجاب، به‌تعداد فالوئرهایش ضریب می‌خورد. برخی از این‌افراد به‌تعداد فالوئرهایشان افراد را در بحث حجاب دچار شک‌وتردید می‌کنند. برخی نادانسته اغواگری می‌کنند و برخی با قصد و نیت. خیلی از دخترهای جوان، حجابشان گره خورده به این‌افراد. در ذهن و روحشان با این بلاگرها انس می‌یابند. بعد در فرایند تغییر سبک بلاگرها، آنان نیز دچار تزلزل می‌شوند و بن‌مایه فکری آنان دچار تردید می‌شود.

چگونه می‌توان از تأثیر مخرب حجاب‌استایل‌ها در جامعه کاست؟
با کسانی‌که مضامین دینی را به‌بازیچه می‌گیرند باید برخورد شود؛ چون اثرات رفتار آنان در عصر کنونی و سرعت انتشار اتفاقات بسیار مخرب است. برخی شبهه می‌کنند که مذهبی‌ها اول با کم‌حجاب‌ها مشکل داشتند؛ الآن با محجبه‌ها هم مشکل پیدا کرده‌اند. در جواب باید گفت اصلاً این‌گونه نیست. چیزی‌که با آن مشکل داریم، برخورد سلیقه‌ای با دین مردم است. برخورد اشتباه یک بلاگر که عمومیت می‌یابد و ضمیر پاک دختران زیادی را در این اشتباه سهیم می‌کند.

کسی‌که ذهنش دچار تبرج شده، می‌تواند دیگر ابعاد منِ وجودی خودش را نشان دهد؟ اصلاً وقت این‌کار برایش می‌ماند؟
ما با حجاب مشکل نداریم؛ با محجبه هم مشکل نداریم. با حجابی که مصداق تبرج جاهلی هست، مشکل داریم. این مشکل فراتر از یک پوشش است؛ زیرا تیغ تیز این پیکان زنان جامعه را هدف قرار می‌دهد. زنانی‌که یا مادر هستند یا قرار است مادران این سرزمین باشند. ایران هم مانند بسیاری از جوامع از این قاعده استثنا نیست؛ اینکه برای بهره‌کشی از ملتی، زنان آن ملت را سرگرم خودشان کنید؛ زنانی‌که بی‌نهایت توان و استعداد دارند که باید بروز پیدا کند ولی همین زنان وقت خودشان را جلوی آینه سپری می‌کنند. از خودمان بپرسیم: کسی‌که ذهنش دچار تبرج شده می‌تواند دیگر ابعاد منِ وجودی خودش را نشان دهد؟ اصلاً وقت این‌کار برایش می‌ماند؟ هر جامعه‌ای برپایه خانواده شکل می‌گیرد. زنان، اساس یک خانواده هستند. زنانی‌که فراتر از جنسیت خودشان گام بردارند قطعاً ثمره بهتری دارند؛ ثمره‌ای مانند احساس امنیت در کنار خانواده و عزیزانی که دوستشان دارند و فرزندانی که هرلحظه شکوفاتر می‌شوند.
آزاده لرستانی/ فارس

ارسال دیدگاه شما

هفته‌نامه در یک نگاه
ویژه نامه
بالای صفحه