کنشگری فعال زنان؛ شاه‌کلید حل بحران کمبود منابع آب‌های زیرزمینی

مینا اینانلو: نتایج برخی مطالعات حاکی‌ازاین‌است‌که اگر زنان رسماً و همیشگی در انجمن‌های آب شرکت کنند، آگاهی آن‌ها از «مدیریت آب» گسترش یافته و به «تصمیم‌گیری بهتر در مؤسسات آب» کمک می‌کند. همچنین دانش و توانایی زنان سبب ایجاد «راه‌حل‌های مؤثر در مدیریت آب و افزایش کارایی اقدامات حفاظتی» خواهد شد. آب‌های زیرزمینی، ۹۷‌درصد از آب شیرین موجود در جهان را تشکیل می‌دهد و بخش قابل‌توجه از آب آشامیدنی و آب موردنیاز کشاورزی را تأمین می‌کند و به‌طور گسترده در معدن و صنعت استفاده می‌شود. اکنون بحران در ذخایر آب زیرزمینی منجر به مخاطراتی مانند آلودگی آب، آسیب به کشاورزی، امنیت غذایی و مشکلات سلامتی می‌شود و تأثیرات قابل‌توجهی بر کیفیت زندگی مردم گذاشته است. داده‌های پژوهشی مقالات داخلی نشان می‌دهد: عوامل انسانی نقش گسترده‌ای بر کاهش کیفیت منابع آب زیرزمینی و افت شدید سطح آن دارند. بااین‌حال، بیشتر مطالعات انجام‌شده بر روی منابع آب زیرزمینی در ایران، در حوزه علوم‌پایه و فنی و مهندسی صورت گرفته و مطالعات بسیاراندکی بر روی جنبه‌های اجتماعی و جنسیتی مدیریت منابع آب به‌ویژه آب‌های زیرزمینی متمرکز شده‌اند. ازطرفی، در مدیریت بحران منابع آب، «ارتباط بین زنان و مدیریت منابع آب» احتمالاً آخرین موردی‌ست که به ذهن خطور می‌کند؛ اما درواقع زنان غیرمستقیم از سیاست‌های آبی متأثر می‌شوند و به‌همین‌علت داده‌های علمی که دلالت بر نقش و جایگاه زنان دارند، کلید پیشرفت در مدیریت منابع آب زیرزمینی‌اند و به‌علت تنوع منافع ذی‌نفعان کسب داده‌های مبتنی‌بر نیازهای زنان در تصمیم‌گیری‌ها حیاتی‌ست. بررسی‌ها نشان داده است: زنان برای مشارکت مؤثر در سطح جامعه و نهادهای حاکمیتی با سقف‌های شیشه‌ای مواجه هستند که مانع از رسیدن آن‌ها به موقعیت‌های اثرگذار می‌شود و داشتن این داده‌ها می‌تواند به حل مسئله کمک کند. برای حل این بحران، استفاده از ظرفیت همه مردم و کنشگری زنان در کنار مردان ضروری‌ست. ازاین‌رو، بخش آب سازمان ملل با انتخاب شعار «آب زیرزمینی، مرئی‌شدن نامرئی» در روز جهانی آب در سال ۲۰۲۲ توجه عموم مردم را به مشارکت قوی زنان و گروه‌های فقیر و حاشیه‌نشین در تصمیم‌گیری‌ها جلب کرد و نیز خواستار مشارکت تمام گروه‌های به‌حاشیه‌رانده‌شده و افراد غیرمتخصص در برنامه‌ریزی مدیریت منابع آب زیرزمینی شد. در ایران نیز مطالعات مختلفی انجام شده که به بررسی نقش و اهمیت نقش زنان در مدیریت منابع آب پرداخته‌اند؛ «مستانه چمنی» و «هاجر آذری» در پژوهشی باعنوان «حفاظت از منابع آب زیرزمینی: زنان به‌مثابه کنشگر» به‌این‌موضوع توجه کرده و سعی کرده‌اند ابعاد مختلف آن‌را مورد واکاوی و بررسی خود قرار دهند.

زنان در بسیاری از کشورهای درحال‌توسعه، عمدتاً مسئول جمع‌آوری آب هستند. این وظیفه، سبب مشکلات بالقوه سلامت و بهداشت می‌شود. در بسیاری از کشورهای درحال‌توسعه، مسائلی که زنان و دختران به‌علت کمبود آب با آن روبه‌رو هستند، چندوجهی‌ست. بدین‌معناکه «فقدان آب سالم» آن‌ها را در برابر خشونت جنسی آسیب‌پذیر می‌کند. برای‌نمونه: سرویس‌های بهداشتی خارج از منازل و اشتراک امکانات بهداشتی با مردان و پسران، زنان و دختران را درمعرض‌خطر آزارواذیت قرار می‌دهد. علاوه‌براین؛ ناتوانی زنان در برآوردن انتظارات تعریف‌شده اجتماعی خود دررابطه‌با آوردن آب به منزل، خطر تجربه خشونت خانگی را به‌شدت افزایش می‌دهد. همچنین آلودگی منابع آب زیرزمینی معمولاً بیشترین تأثیر را بر زنان می‌گذارد؛ زیرا آن‌ها بیشتر در کار خانگی؛ ازجمله مدیریت آب هستند. سازمان ملل در گزارش سال ۲۰۲۲ خود باعنوان «آب زیرزمینی، مرئی‌شدن نامرئی» تأکید دارد که زنان تماس مستقیم و طولانی‌تری با آب دارند، درنتیجه زمان بیشتری درمعرض آلاینده‌ها قرار می‌گیرند. همچنین نسبت به مردان در برابر آلاینده‌ها حساس‌تر هستند؛ زیرا بافت چربی بیشتری دارند که سموم را ذخیره می‌کند. آلاینده‌ها همچنین مانع از رشدونمو جنین در دوران بارداری می‌شوند. ازسوی‌دیگر، آلودگی منابع آب زیرزمینی سبب افزایش میزان مرگ‌ومیر کودکان و افزایش شیوع بیماری‌های مسری در میان زنان و مردان روستایی می‌شود که علت آن بهداشت نامناسب، کمبود آموزش و دسترسی به آب قابل‌حمل است. به‌این‌ترتیب، میزان آلودگی در زنان ۲۰ تا ۳۴‌سال ۵۶‌درصد و برای سنین ۱۵-۲۵‌سال ۶۰‌درصد است. از اثرات آلودگی منابع آب بر بیمارشدن زنان می‌توان به ترک‌تحصیل آنان اشاره کرد. در بخش کشاورزی نیز بحران منابع آب زیرزمینی، تأثیر مضری بر بهره‌وری و درآمد زنان کشاورز خرده‌مالک به‌عنوان تولیدکننده مواد غذایی دارد و آن‌ها را از دسترسی به تصمیمات مربوط به آب در انجمن‌های آب و بهره‌مندی از مزایای آن محروم می‌کند. ازاین‌رو، حمایت از حقوق مالکیت زمین برای کشاورزان زن ازجهت توسعه و کاهش فقر از اهمیت بالایی برخوردار است. عمدتاً نقش اصلی زنان را محدود به مصرف خانگی از آب‌های زیرزمینی می‌دانند؛ اما نتایج مطالعات نشان می‌دهد که زنان نیز از منابع آب زیرزمینی برای مقاصد تولیدی استفاده قابل‌توجهی می‌کنند. سازمان ملل، بر حمایت از زنان در تأمین، مدیریت و حفاظت از آب، طبق اصول کنفرانس دوبلین تأکید دارد؛ بنابراین، درراستای حمایت از زنان و توانمندسازی آنان در مناطق محروم پروژه‌‌های حمایتی اجرا می‌کند. معمولاً دراین‌پروژه‌ها زنان صرفاً به‌عنوان دریافت‌کننده خدمات بوده و نقش فعالی ندارند؛ بدین‌معناکه در حوزه تصمیم‌گیری درگیر نمی‌شوند و تنها از سیاست‌های حمایتی بهره می‌برند. «پروژه آب‌رسانی هراتِ افغانستان» نمونه‌ای از ‌موارد است که برای حدود ۲۰‌هزارخانوار آب آشامیدنی فراهم کرد. دراین‌پروژه، مشارکت زنان محدود به مراقبت از کنتورهای آب و شیرهای نصب‌شده و تعمیر و نگهداری آن در سطح خانواده بود و در امور خارج‌ازخانه نقشی نداشتند. جنبه دیگری که زنان به‌عنوان دریافت‌کنندگان خدمات شناخته می‌شوند، مباحث آموزشی‌ست. در گزارش سازمان ملل، به اهمیت ترکیبی از اقدامات برای حفاظت از منابع آب زیرزمینی توصیه‌شده است. یکی از این‌اقدامات «افزایش اطلاعات، ایجاد کمپین‌های آگاهی بخشی و جمع‌آوری و انتشار داده‌ها» است. اقداماتی که از مقررات صرف مؤثرترند و ازاین‌رو، کشورهای مختلف تلاش می‌کنند تا روش‌های دسترسی به اطلاعات را ارتقا دهند. گنجاندن مسائل جنسیتی در مدیریت آب، مزایای بسیاری دارد و هرگونه سیاست و مداخله دراین‌مورد، زمانی می‌تواند واقعاً موفق باشد که زنان در کنار مردان در مدیریت آب مشارکت فعالی داشته باشند. نخستین فایده کنشگری زنان در روند سیاست‌گذاری‌ها و تصمیم‌گیری‌ها، آگاهی از نیازهای آنان و همچنین چالش‌ها و آسیب‌هاست. مردان و زنان درمورد آب اولویت‌ها و نیازهای متفاوتی دارند. به‌عنوان‌مثال: زنان ترجیح می‌دهند که سازه‌های تأمین آب خانگی و آبیاری نزدیک به خانه‌هایشان باشند؛ زیرا این‌امر به آن‌ها اجازه می‌دهد تا به‌طور مؤثر زمان خود را بین مسئولیت‌های تولیدی و داخلی تقسیم کنند؛ اما مردان معمولاً تحرک بیشتری دارند؛ پس مکان عرضه برای آن‌ها اهمیت کمتری دارد. زنان همچنین عمدتاً مسئول تولید کشاورزی معیشتی هستند؛ درحالی‌که مردان به‌احتمال‌زیاد در تولیدات کشاورزی تجاری مشغول هستند؛ یعنی ازنظر تأمین و مدیریت آب نیز نیازهای متفاوت دارند. نقش زنان در مدیریت آب فقط خانگی نیست. زنان در استفاده اقتصادی مولد از آب؛ ازجمله کشاورزی، شیلات و دام، نقش‌های قابل‌توجه؛ اما اغلب نامرئی دارند. فایده دوم کنشگری زنان، ارتقای دانش آنان در حوزه مدیریت منابع آب است. اگر زنان رسماً و همیشگی در انجمن‌های آب شرکت کنند، آگاهی آن‌ها از مدیریت آب گسترش می‌یابد و به تصمیم‌گیری بهتر در مؤسسات آب کمک می‌کند. دانش و توانایی زنان سبب ایجاد راه‌حل‌های مؤثر در مدیریت آب و افزایش کارایی اقدامات حفاظتی می‌شود. نیز، حضور زنان سبب آگاهی سیاست‌گذاران از نیازهای نیمی از جمعیت می‌شود. وقتی زنان در کمیته‌های تخصصی و تصمیم‌گیری، نماینده و صدایی برای نیازهایشان داشته باشند، می‌توانند به تدوین سیاست‌های کارآمدتر کمک کند. درواقع، کنشگری زنان و گنجاندن نظرات آنان در فرایند پروژه‌ها سبب اثرگذاری بیشتر برنامه‌ها می‌شود. زنان نیز در کنار مردان باید فضایی برای بیان نیازهای خود و فعالیت جهت آن داشته باشند؛ پس اطمینان از گنجانده‌شدن دیدگاه همگان در روند سیاست‌گذاری‌ها لازم است. علت تأکید بر کنشگری زنان در روند سیاست‌گذاری‌ها این‌است‌که در یک نظام کارآمد و مطلوب مشارکت‌محوری به‌ویژه مشارکت زنان یکی از ویژگی‌های حکمرانی مطلوب محسوب می‌شود. اصل مشارکت تضمین می‌کند دیدگاه‌های اقلیت به‌حساب آید و صدای آسیب‌پذیران در روند تصمیم‌گیری شنیده شود. نشست «نقش اجتماعی زنان در بحران‌های آبی ایران» روز یکشنبه مورخ ۲۴ اردیبهشت 1402 به‌همت «انجمن علمی دانشجویی مطالعات زنان دانشگاه علامه طباطبایی» برگزار شد. دراین‌نشست «مهتا بذرافکن» (جامعه‌شناس و پژوهشگر تغییرات اقلیمی) به سخنرانی پرداخت و گفت: «اگر نگاهی تاریخی نسبت به جنسیت و آب داشته باشیم، می‌بینیم آب از گذشته اهمیت داشته و در زندگی همه موجودات زنده، محور اساسی بوده و اساساً تمام تمدن‌های بشری در کنار آب ایجاد شده و بشر توانسته به‌واسطه آب، کشاورزی را اختراع کند. درنتیجه، آب سرمایه ارزشمند و گران‌بهایی بوده که توانسته جوامع را ثروتمندتر و حتی سرمایه اجتماعی را بیشتر کند». وی افزود: «اما آب به‌مثابه یک دارایی، از گذشته تابه‌امروز به‌صورت عادلانه توزیع نشده. در داستان‌هایی که در کتاب‌های مقدس نیز آمده، متوجه می‌شویم هرجا سخن از چاه آب است، مردانی هم هستند که بر این چاه‌ها تسلط دارند و این، مردان هستند که باید اجازه دسترسی به آب را به دیگران بدهند. در متون عبری دیده می‌شود چاه‌های آب به‌وسیله سنگ‌های سنگین پوشانده شده‌اند و هرموقع مردان اراده کنند، این سنگ‌ها برداشته می‌شوند تا زنان بتوانند به آب دسترسی داشته باشند. این‌موارد طی زمان‌ها ادامه یافته و حتی در شرایط کنونی شاهدیم در دنیا زنان، کمتر از مردان به آموزش و توانمندسازی درزمینه آب مجهز شده‌اند. در حوزه مدیریت منابع آب نیز در گزارش بانک جهانی آمده که زنان کشاورز در دنیا تنها از ۱۰‌درصد اعتبارات مربوط به آب برخوردار بوده و در گزارش‌های مرکز تحقیقات استراتژیک بین‌المللی اشاره شده که زنان تنها ۱۸‌درصد نیروی کار آب‌وفاضلاب و ۱۲‌درصد مدیران بخش محیط‌زیست را تشکیل می‌دهند. بنابراین می‌توان گفت که در حوزه منابع آب، یک نابرابری وجود دارد و این نابرابری، از نسلی به نسل دیگر منتقل شده است و اگر زنان امروزی از سهم آب برخوردار هستند، صرفاً به‌دلیل رسم و رسومات گذشته بوده. نتیجه این‌موارد، انباشت ثروت و قدرت در دست مردان و محرومیت آن برای زنان بوده است». وی ادامه داد: «با وجود اهمیت نقش زنان در امور مدیریت منابع آب، متأسفانه این‌موضوع سالیان‌سال در مطالعات و سیاست‌گذاری‌ها موردتوجه قرار نگرفته و حتی انجمن‌ها هم بدان توجه نکرده‌اند و تنها اکنون‌که با مسئله بحران آب روبه‌رو هستیم، دانشگاهیان بدان پرداخته‌اند. هرچند این، در عرف بین‌المللی تازگی ندارد؛ مثلاً سازمان ملل متحد در دهه ۷۰ و ۸۰ به مسئله آب و جنسیت توجه؛ و دولت‌ها را موظف کرد که زنان را در مدیریت منابع آب به‌کار بگیرند؛ اما طبق آخرین گزارش بنیاد مشارکت آب در سال ۲۰۲۱ هنوز دولت‌ها دراین‌زمینه اقدامی نکرده‌اند. در قطعنامه اقدام هم مشارکت زنان و تلاش‌ها برای شرکت فعال زنان در ۱۷۸ کشور تصویب شده؛ اما متأسفانه دولت‌ها نیمی از جمعیت را در فرایند مدیریت و مشارکت در منابع آب حذف کرده‌اند. در ایران نیز در حوزه مدیریت منابع آب، نماینده زنی وجود ندارد». بذرافکن گفت: «وقتی درمورد مسائل زنان و آب صحبت می‌شود، سیستم رسانه‌ای و روابط‌عمومی آب، به‌گونه‌ای اذهان را جهت می‌دهند که زنان صرفاً مصرف‌کننده آب شرب بوده و وقتی بحث مدیریت منابع آب شرب می‌شود، بحث آموزش زنان موردتوجه قرار می‌گیرد؛ درحالی‌که آب شرب تنها دو تا سه‌درصد آب مصرفی را تشکیل می‌دهد. این‌ به‌این‌معنانیست‌که آب شرب و مدیریتش اهمیت ندارد؛ بلکه یعنی وقتی بحث درمورد مشارکت زنان و تأثیر بحران‌های آبی روی زندگی زنان صحبت می‌شود، نباید تنها به آب شرب تقلیل یابد؛ زیرا زنان همواره متأثر از مدیریت منابع آب هستند». وی به تأثیرات کم‌آبی بر زندگی زنان اشاره کرده و گفت: «من مطالعه‌ای درمورد تأثیرات خشک‌سالی بر زنان استان فارس انجام دادم. نتیجه این مطالعه این‌بودکه خشک‌سالی، خشونت علیه زنان و مشکلاتی در بحث مدیریت منابع مالی و عاطفی خانواده به‌وجود می‌آورد. نیز در مطالعاتی که درباره مهاجران اقلیمی انجام شده، زنان و دختران‌اند که دچار آسیب‌ها و مشکلاتی می‌شوند. ترک سرزمین و رفتن آن‌ها به مناطق دیگر سبب دامن‌زدن به مسائلی نظیر ازدواج کودکان، تکدی‌گری، جذب‌شدن به باندهای فحشا و مواردی ازاین‌دست می‌شود؛ بنابراین، زنان ما نه‌تنها باید مانند مردان بحران‌های آبی را تحمل کنند؛ بلکه باید مسائل روانی و پزشکی ناشی از این‌امر را نیز تحمل کنند». بذرافکن ادامه داد: «در کشور ما خبری از تلاش‌های مدنی زنان در حوزه مسائل آب نیست و متولیان و حکمرانان آب، هنوز زنان را به‌رسمیت نشناخته‌اند. درواقع، همه امور مربوط به آب به مهندسان داده شده و از نگاه بین‌رشته‌ای به‌این‌موضوع غفلت شده؛ ‌‌درحالی‌‌که براساس گزارش‌های اخیر، سرعت گرمایشی ایران دوبرابر جهان است». بذرافکن درنهایت به راهکارهایی دراین‌زمینه اشاره کرد و گفت: «یکی از چالش‌های اصلی در حوزه آب، خودباوری‌ست؛ فقدان خودباوری سبب شده ندانیم نقشمان دراین‌حوزه چیست. درحالی‌که زنان به‌دلیل نقش مادری‌شان می‌توانند نقش مهم در تربیت و پرورش نسل جدید داشته باشند. آن‌ها می‌توانند نسلی را پرورش دهند که دغدغه آب داشته باشند. همچنین نقش زنان در کنشگری مدنی و رونق سواد آبی این امکان را ایجاد می‌کند که مسائل آب بیش‌ازگذشته مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گیرد و برایشان پاسخ‌هایی درخور یافته شود». ایرنا

ارسال دیدگاه شما

هفته‌نامه در یک نگاه
ویژه نامه
بالای صفحه