چگونه هزینههای کفنودفن روزبهروز افزایش مییابد؟
مرگی بهقیمتِ زندگی!
فاطمه کریمی
«مازلو» در هرم معروفی که از نیازهای اساسی انسان ارائه کرده، نیازهای فیزیولوژیک را اولین نیازهای انسان بهشمار آورده؛ یعنی نیاز به غذا، مسکن، خواب و خوراک و همسر. بهاعتقاد «مازلو» نیازهای آدمی از سلسهمراتبی برخوردارند که پس از ارضای یک نیاز، سراغ نیاز بالایی در هرم میروند. وضع امروز معیشت اما بهدلیل بحرانهای ایجادشده چندان روبهراه نیست؛ بهطوریکه برای پاسخ به همین نیازهای اولیه باید سالها برنامهریزی کرد. افزایش شتابزده قیمت ارز و نوسانات بازار اقتصادی تأثیر مستقیم بر روزمره ما گذاشته است. با شیوع کرونا هم چندماهیست که بسیاری از اقشار آسیبپذیر درآمد خود را از دست دادهاند و با سلامتی خود بازی میکنند تا لقمهنانی سر سفرههایشان بگذارند. مرثیهها بر سر افزایش قیمت اقلام خوراکی همچنان اشکمان را جاری میکند؛ اما قیمت مسکن مصیبت بزرگتریست که گریبان مردم؛ بهویژه مستأجران را گرفته. میانگین قیمت خانه در تهران به متری ٣٠میلیونتومان رسیده؛ ایندرحالیستکه میانگین حقوق کارمندان دولت ٤,٥میلیونتومان است. البته نهتنها زندگیکردن دراینروزها سخت شده؛ بلکه مردن هم کار راحتی نیست. قیمت مسکنِ آن دنیا هم وارد رقابت شده! اقتصاد امروز شده پلی برای رقابت دنیا و آخرت. هزینه کفنودفن مردگان، نفس زندگان را هم گرفته. در این وانفسای کرونایی هم اوضاع بهنفع گروه مرگ تغییر کرده. همزمان با بالارفتن هزینههای زندگی، هزینه مردن هم افزایش یافته. حتماً اگر کسی پارسال جان به جانآفرین تسلیم میکرد، خانوادهاش کمتر بهزحمت میافتادند. شکاف طبقاتی هم آنقدر عمیق شده که هزینه مرگ یکنفر در شمال تهران معادل نصف زندگی یک خانواده در جنوب شهر است. دیگر نمیتوان ادعا کرد لحظه مرگ و تولد برای همه انسانها یکسان است؛ مثلاً هزینه فوت یک شهروند ساکن منطقه ٣ را با یک شهروند ساکن منطقه ۱۹ مقایسه میکنیم: یارانهبگیران این دنیا در قبرهای یارانهای ۷۵۰تومانی آرام میگیرند؛ اما شمالِشهرنشینان بعد از مرگ نیز در قطعات خوش آبوهوا و خوشمسیر به خاک سپرده میشوند. حالا بماند که بعضیها در آن قبرهای خیلی گران لواسان دفن میشوند؛ قبرهایی که همقیمت خانه بعضیها در اطراف شهر تهران است. مرحوم را از منطقه ۱۹ با آمبولانس عمومی چهارنفره به بهشتزهرا(س) منتقل میکنند که ۱۸۰تومان هزینه دارد؛ اما عزیز ازدسترفته بالاشهری مستقیم از قیطریه با آمبولانس خصوصی به غسالخانه منتقل میشود و بابت این سفر اختصاصی باید ۲۸۰هزارتومان پرداخت کند. هزینههای کفنودفن در کمترین حالت حدود یکمیلیون و ۶۰۰هزارتومان آب میخورد؛ اما کسانیکه قصد اعزام به فرودگاه را دارند باید حدود دومیلیونتومان پرداخت کنند. این مبلغ شامل هزینه انتقال به پزشکی قانونی، غسل، کفنپیچی، آمادهسازی قبر، ترمه، تابلونویسی و ... میشود. هزینه پذیرایی از میهمانان سر مزار متفاوت است؛ بعید است شمالشهرنشینان به کمتر از رانی و کیک شکلاتی بسنده کنند؛ اما خیلی از خانوادهها از پس هزینه یک آبمیوه پاکتی هم برنمیآیند. هزینه بسته پذیرایی شامل رانی، کیک، آبمعدنی، میوه و شربت برای ۱۰۰نفر مهمان شمالشهرنشین حدود دو،سهمیلیونتومان میشود؛ اما خیلی از خانوادهها با ۷۰۰هزارتومان هم پذیرایی مختصری میکنند. اگر راهتان به منطقه ٣ تهران افتاده باشد، در مراسم ترحیم، دهها تاج گل باطراوت و بزرگ میبینید که هریک حدود یکمیلیونتومان قیمت دارند؛ اما در مناطق جنوبی تهران بیشتر از تاج گلهای مصنوعی استفاده میشود که هزینه اجاره آنها حدود ۱۰۰هزارتومان است. میهمانان مرحوم را از آرامگاه خانوادگی با ون توریستی به منزل او در شمال شهر میرسانند و ۳۰۰تومان میگیرند؛ اما وسیله رفتوآمد خانواده کمبضاعت اگر موتور و ماشین میهمانها نباشد، اتوبوسهای بنز قدیمیست که حدود ۱۰۰تومان هزینه دارد. برای یک فردِ بامنصب و ثروتمند در شمال تهران، ازطرف هر بانک، اداره و تجارتخانهای که مرحوم حشرونشر داشته، بنری برای عرض تسلیت فرستاده میشود که هرکدام حدود ۱۰۰هزارتومان هزینه دارد؛ اما برای یک شهروند معمولی در جنوب تهران، هیچ رئیس بانکی بنر نمیفرستد. مراسم در شمال تهران با حضور نوازنده نی و موسیقیهای محزون، گرم میشود که نزدیک به ۷۰۰هزارتومان هزینه دارد. سفره احسانی که بهنیت روح مرحوم در قیطریه پهن میشود، حتی اگر یکپرس جوجهکباب ساده برای مثلاً ۱۰۰نفر داشته باشد، چهارمیلیونتومان میشود؛ درحالیکه قیمت یکپرس جوجه در جنوب تهران نصف قیمت آن در شمال شهر است. هزینه پنج سینی حلوای زعفرانی و خرماهای هسته گردویی که از خیابان اندرزگو خریداری شده، حداقل ۵۰۰هزارتومان میشود؛ اما خیلیها توان تهیه همان دو بسته خرما و پودر نارگیلی که روی آن میپاشند را هم ندارند. هزینه مراسم ختم عزیزی در جنوب تهران، بدون برگزاری مراسم در مسجد یا تالارهای پذیرایی و با یکوعده احسان در کمترین حالت ممکن حدود هفتمیلیونتومان از آب درمیآید؛ ایندرحالیستکه قیمت سنگقبر مرحومی در قطعه ١٠، حدود ۱۴میلیونتومان است. اینروزها هفتمیلیونتومان خوشبینانهترین حالتیست که میتوان برای برگزاری یکشب مراسم خاکسپاری بسیارساده درنظر گرفت و درمقابل، حداقل هزینههای یک مراسم شیک در شمال شهر، با یک حساب سرانگشتی بدون درنظرگرفتنِ انواع گلآرایی و چند مدل شام ۶۰میلیونتومان میشود. مسئله مرگ هم اینروزها از بازیهای نمایشی جا نمانده و روزبهروز شاهد مناسبات عجیبتر در آن هستیم. اشرافیگری شاید در زندگی اعتبار کاذبی ایجاد کند یا کیفیت زندگی را ظاهراً افزایش دهد؛ اما بعید است در کیفیت سفر اخروی اموات تغییری ایجاد کند. اینکه گلزدن ماشین برای جوانان چه تأثیری در شادی روح آن مرحوم دارد یا تاج گلهای میلیونی منزلی بالاتر نصیب آن مرحوم میکند را باید از ارواح مطهر خودشان پرسید. احتمالاً «مازلو» هیچوقت حدس نمیزده که نیاز به هزینههای مردن هم یکی از نیازهای اساسیست. حالا ممکن است تمام عمر طول بکشد تا عدهای از پس مرحله اول هرم «مازلو» بربیایند؛ درحالیکه افرادی در رأس هرم زاده میشوند و در رأس هرم از دنیا میروند! دیدن این اختلاف هزینهها اینروزها عادی شده و این اصلاً اتفاق خوشایندی نیست. مرگ یکنفر میتواند ناجی زندگی خانوادهای دیگر شود؛ اما گویا چرخه معیوب اقتصادی اینروزها، به تلخی سرنوشت کمک میکند تا فقیرها در فقر و غنیها در رفاه بیشتر راهی خانه ابدیشان شوند./مهر