هدیه تهرانی در گذر زمان
ماجرای حضورش در سینما شنیدنیست. با دستی شکسته همراه دوستش و مادر دوستش در فروشگاهی درحال گشت و گذار بوده که محمدرضا شریفینیا و آزیتا حاجیان او را میبینند و به او پیشنهاد میدهند بازیگر شود. قول و قراری میگذارند و او را معرفی میکنند به مرتضی شایسته؛ تهیهکننده سینما که آن روزها در تدارک تولید فیلم سینمایی « روز واقعه» به کارگردانی شهرام اسدی بود. برای اولینبار مینشیند روی صندلی گریم و عبدالله اسکندری چهرهاش را گریم هم میکند و تست صدا هم میدهد؛ اما از نقش کوتاهش خوشش نمیآید و قید بازی را میزند. همین باعث آغاز یک مسیر حرفهای میشود. همان ایام تصادف شدیدی میکند و حتی گویا چند دقیقهای هم جدی جدی میمیرد؛ اما دوباره زنده میشود. بعد از آن اتفاق و گذراندن دوران نقاهت دو بار دیگر این شانس را پیدا میکند که وارد عرصه بازیگری شود؛ اما هربار بهدلیلی نمیپذیرد. آن دو فیلمی که حاضر نشد در آنها بازی کند؛ یکی «لیلا» ساخته داریوش مهرجویی بود و دیگری «بودن یا نبودن» ساخته کیانوش عیاری. سومین فرصتش اما بدل به یک اتفاق مهم در زندگیاش میشود. روزی سامان مقدم دستیار مسعود کیمیایی با او تماس میگیرد و پیشنهاد میکند که در «سلطان» نقش مریم را بازی کند. بعد از آن همه چیز به سرعت میگذرد و حالا که ۲۴سال از آن روزها گذشته کارنامهاش پر است از نقشهایی که در این سالها بازی کرده و خیلی از آنها بهخاطره جمعی مردم بدل شده است. خود او درخصوص ورودش به دنیای بازیگری میگوید: «زمانی که ۱۸، ۱۹ ساله بودم آقای ناصر تقوایی که همسر ایشان از اقوام ما بودند درباره طرح «چای تلخ» با من صحبت کردند و قرار بود کاری را با هم انجام دهیم و این اولین وسوسههایی بود که نسبت به سینما داشتم. البته با تفکر و نگاه خاص خودم؛ ولی هیچگاه بهصورت جدی به این موضوع نگاه نمیکردم تا زمانی که سریال «روزی روزگاری» پخش شد و بازی خسرو شکیبایی یکی از انگیزههای من برای ورود به حوزه بازیگری شد». حالا سالهاست که هر زمان نام هدیه تهرانی در تیتراژ فیلمی قرار بگیرد، آن فیلم در صدر اخبار فیلمهای سینماییست و هواداران تهرانی خوشحال از اینکه چهره او را بر پرده سینما خواهند دید. در این مدت آنچه که باز توجه اهالی سینما را به خود جلب کرده؛ حضور دوباره هدیه تهرانی جلوی دوربین یک فیلم سینمایی است. هدیه تهرانی در تمام سالهای فعالیتش نشان داده است که همچنان ستارهای است که فروش گیشه را در نقش اول فیلم یا حتی نقشی کوتاه تضمین میکند. بازیگری که روزی گفته بود «سینما برای من فقط در حد یک تفریح است» مدت زمان زیادی است که تفریحش، طرفدارانی جدی دارد.
از سلطان تا مسخرهبازی
سینما برای هدیه تهرانی با فیلم «سلطان» ساخته مسعود کیمیایی شروع شد. دو سیمرغ بلورین را تا کنون از آن خود کرده و بعد از درخششی که در فیلم «چهارشنبه سوری» داشت تا چندین سال به خارج از کشور رفت و تنها در فیلم «نیومانگ» بهمن قبادی بازی کرد. در فیلم «قرمز» که در سال ۷۷ توسط فریدون جیرانی ساخته شد یکی از ماندگارترین بازیهای هدیه تهرانی رقم خورد که برای بازی در فیلم قرمز برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن از هفدهمین دوره جشنواره فیلم فجر شد. در همان سال تهرانی جایزه بهترین بازیگر زن از چهارمین دوره جشن حافظ را برای بازی در «شوکران» از آن خود کرد و باز هم در سال ۸۰ برای بازی در «کاغذ بیخط» ساخته ناصر تقوایی، تندیس زرین بهترین بازیگر نقش اول زن از چهارمین جشن خانه سینما را به خانه برد. بازی او «چهارشنبه سوری» ساخته اصغر فرهادی بار دیگر سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول زن از بیست و چهارمین دوره جشنواره فیلم فجر را از آن او کرد. «هفت دقیقه تا پاییز» نیز به کارگردانی علیرضا امینی محصول سال ۸۸ بود و هدیه تهرانی در این فیلم ایفاگر نقش میترا بود. تهرانی برای بازی در این فیلم نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن از بیست و هشتمین دوره جشنواره فیلم فجرشد. اما در سال ۹۸ تهرانی با دو فیلم به سینما آمده است. ابتدای سال با «آشغالهای دوستداشتنی» که چندین سال منتظر مجوز اکران بود و حالا با نقشی کوتاه در «مسخرهباز».
تهرانی در دام حاشیه
هدیه تهرانی را میتوان از کم حاشیهترین بازیگران ایرانی نام برد اما تنها گریز از حاشیه به این معنا نیست که درگیر حاشیه نخواهی شد. در دوره محمود احمدینژاد، تهرانی نمایشگاهی عکسی برپا کرد که از هزینه تا مهمانان آن نمایشگاه داستانهای بسیاری گفته شد و بازیگر فراری از حاشیه را مجبور به پاسخگویی کرد.در آن سال گفته میشد که هزینههای برپایی نمایشگاه توسط اسفندیار رحیم مشایی پرداخت شده است و یکی از تابلوهای تهرانی را با قیمتی بسیار بالا خریداری کرده است. صحبتهای از این دست تنها به این نمایشگاه عکس ختم نشد و نقدهای بسیاری به هدیه تهرانی وارد شد تا آنجا که او در نامهای روند و مشکلات برگزاری نمایشگاه را توضیح داد و خرید تابلو توسط رحیم مشایی را تکذیب کرد. او توضیح داده بود که هیچ کمک بلاعوضی را دریافت نکرده و از سازمان میراث فرهنگی وامی دریافت کرده که که حتی بخشی از آن را دریافت نکرده است. تهرانی در پایان نامه گفته بود: « که این روزها مردم خیلی خستهاند. از این رو به همه خسته نباشید میگویم و امیدوارم توضیحاتم کمی از بار گناهان نکردهام کاسته باشد و تنها میگویم در این سرزمین کویری با آب دعوا نکنیم.»
مسخرهبازی غنیزاده دامن تهرانی را گرفت
هدیه تهرانی با اینکه بازیگر کمکاری محسوب میشود؛ اما میتوان گفت درست در همان لحظه که حافظه پرده سینما از چهره او در حال خالیشدن است باز خود را به رخ سینما میکشد. اکنون فیلم مسخرهباز به کارگردانی همایون غنیزاده که از زمان اختتامیه جشنواره سیوهفتم در زمان گرفتن سیمرغ حاشیه ساز شد بخشی از تبلیغات خود را مدیون چهره تهرانیست. کارگردان مسخرهباز در اختتامیه جشنواره فجر در زمان دریافت سیمرغ بخش نگاهنو یک کارگر افغانستانی را روی سن فرستاد اما برای دریافت سیمرغ دوم در بخش هنر و تجربه خود به روی سن رفت. نقدهای بسیاری به عملکرد همایون غنیزاده وارد شد؛ چرا که برخلاف آنچه که او میخواست در اعتراض به رفتار با کارگران و مهاجران نشان دهد، در مورد رفتارهای خود او با کارگران افغانستانی در کافههای زنجیرهای تحت مدیرتش صحبتهای بسیاری وجود داشت. جدای از نقدهای بسیاری که در مورد خط روایی و تحسینهایی که در مورد جلوههای ویژه این فیلم وجود دارد بازیهای خوب بازیگران این فیلم از جمله صابر اَبَر، بابک حمیدیان و علی نصیریان مورد توافق همگان است اما در مورد بازی کوتاه هدیه تهرانی نقدهایی وجود دارد که به کارگردان برمیگردد و منتقدان بر این باورند که سکانسهای حضور تهرانی در فیلم به درستی مدیریت نشدهاند. هرچند که عکسهای لباس و گریم هدیه تهرانی در مسخرهباز تماشاگران را بهخود جذب کرده است اما این نقدها سبب نخواهد شد که از محبوبیت هدیه تهرانی کاسته شود همان طور که حاشیه چند سال پیش از هوادارانش کم نکرد.