نقش نظام سرمایهداری در بحران گرسنگی
«بحران غذایی جهان» اگرچه با جنگ اوکراین تشدید شده است؛ اما ریشه اصلی این بحران را باید در نظام سرمایهداری و فرهنگ حاکم بر آن جستوجو کرد. کاهش برداشت محصول، افت بهرهوری خاک و افزایش فقر غذایی گریبان بیشتر کشاورزان خردهپا در سراسر جهان را گرفته است. قیمت گندم از آغاز سال جاری میلادی بیش از ۵۹درصد افزایش یافته است. آنتونیو گوترش؛ دبیرکل سازمان ملل ماه گذشته هشدار داد تعداد افرادیکه در شرایط قحطی زندگی میکنند از سال ۲۰۱۶ بهاینسو افزایش ۵۰۰درصدی داشته است. آمارهای سازمان جهانی خواروبار و کشاورزی ملل متحد (فائو) نیز نشان میدهد هرشب ۸۲۸میلیوننفر در جهان گرسنه میخوابند؛ که نسبت به ۲۰۲۰ بالغبر ۴۶میلیوننفر افزایش داشته. حمله روسیه به اوکراین این بحران را تشدید کرده. روسیه و اوکراین ۳۰درصد صادرات گندم دنیا را تأمین میکنند؛ اما تغییرات آبوهوایی و نظام سرمایهداری مقصران اصلی بحران غذایی جهان هستند که با آن مواجه شدهایم. پیشبینیها نشان میدهد که تا سال ۲۰۳۰ تولید محصولات کشاورزی جهان دراثر تغییرات آبوهوایی بهمیزان یکپنجم کاهش خواهد یافت. در کشور آفریقایی زامبیا بهدلیل خشکسالی و جاریشدن سیل برداشت ذرت طی سال زراعی جاری یکچهارم کاهش خواهد یافت. هند و پاکستان بالاترین درجه دمای هوا طی ۱۲۲سالگذشته را در مارس و آوریل تجربه کردند. دولت هند بعدازآن که نتوانست گندم کافی برای برنامههای امنیت غذایی خود خریداری کند صادرات اینمحصول را ممنوع کرد که مشکل کمبود گندم در بازار جهانی را تشدید کرده و قیمتها را بالا برده است. البته تغییرات آبوهوایی و بحران غذایی خودبهخود بهوجود نیامدهاند. این دو، محصول و نتیجه نظام سرمایهداری جهانی هستند. نظامی که برای سود شرکتی در برابر منافع مردم و سیاره زمین اولویت قائل است. فرآیند شرکتیشدن کشاورزی در جریان انقلاب سبز در هند طی اواخر دهه ۱۹۶۰ آغاز شد. این تحول که در جریان همکاری بین هند و آمریکا شکل گرفت بر دو پایه استفاده از کودهای شیمیایی و کشت گسترده زمینها قرار داشت. بذرهای پربازده و کودهایی که تولید محصول را افزایش قابلتوجهی میدادند تولید شدند. استفاده از آفتکشها گسترش زیادی پیدا کرد. آب زیادی از زیرزمین استخراج و سفرههای زیرزمینی تخلیه شد. این حرکت سمت کشاورزی گسترده و تجمیع سودهای کلان در دست تعدادی معدود، باعث شد کشاورزان خردهپا بیشازپیش به کودهای شیمایی گران وابسته شوند و اینکار، آنها را زیر بار بدهیهای کلان برد. در هند گفته میشود که طی سال ۲۰۲۰ بیش از ۱۰هزار کشاورز خردهپا بهدلیل ناتوانی در پرداخت بدهیهای خود دست به خودکشی زدهاند. شرایط نابرابر و غیرعادلانه حاکم بر سیستم بانکی جهان که توسط نهادهای مالی بینالمللی مثل بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول تعریف میشود نیز عامل بروز اینوضع بودهاند. برنامههای اصلاحات ساختاری که توسط بانک جهانی در جریان بحران بدهیهای آمریکای لاتین و آفریقا بعد از بحران نفتی ۱۹۷۹ بر کشورهای اینمنطقه تحمیل شد، جوامع فقیرتر را وادار کرد بخشهای عمومی را به بخش خصوصی واگذار کنند و از برنامههای رفاه عمومی بکاهند. به اینکشورها گفته شد برای پرداخت بدهیهای خود باید تولید محصولات بومی را کنار بگذارند و محصولاتی را تولید کنند که بازار جهانی به آن نیاز دارد. درنتیجه، جوامع محلی و کشاورزان خردهپا بهدلیل کاهش دسترسی به مواد غذایی و آثار منفی اکولوژیک، آسیبپذیری بیشتری برابر ناامنی غذایی پیدا کردند. نظام سرمایهداری ازیکجهت دیگر نیز به تشدید گرسنگی در جهان کمک کرده است و آن حیفومیل غذاست. بهدلیل حاکم بودن فرهنگ سرمایهداری، دورریز غذا در کشورهای توسعهیافته و بهویژه در آمریکا امری شایع است. درواقع حیفومیل غذا در آمریکا یکی از عوامل تهدیدکننده امنیت غذایی جهان است. طبق آمار فائو یکسوم غذای تولیدی در جهان دور ریخته میشود یا هدر میرود. اینرقم معادل غذای موردنیاز ۱.۳میلیاردنفر است.