به ویرجینیا بیا
این رمان در سال 2016 منتشر شده است. نویسنده دراینرمان، روایتگر داستانی خواندنی از زندگی دو خانواده است؛ که براثر یک برخورد غیرمنتظره عاشقانه، زندگیهایشان بههم گره میخورد و دستخوش تغییرات بسیار میشود. این رمان، با قدرتی جادویی، زندگی شخصیتهای اصلی داستان طی پنجدهه را ماهرانه بهتصویر میکشد. لحظات زندگی آنها آنقدر خواندنیست که تعدد شخصیت پیوندی عمیق میان شما و آنها برقرار میسازد. حین خواندن «به ویرجینیا بیا» گاه بهشدت غمگین میشوید و گاه خنده از لبهایتان کنار نمیرود. «پچت» راویِ زندگیست؛ با تمام فرازوفرودهایش و این روایت آنقدر ملموس است که بیشک بعد از اتمام کتاب، دلتنگ شخصیتهای آن خواهید شد. «پچت» نشان میدهد که چگونه یک آشنایی تصادفی میتواند بهشکلی ملموس در لحظهبهلحظه زندگی دو پدر، دو مادر و چهار فرزند؛ طنینانداز شود. ماجرا از بعدازظهر یکشنبهروزی در کالیفرنیای جنوبی آغاز میشود و مردی بهنام «برت کازینر» را بهتصویر میکشد که کاملاً سرزده و بیدعوت، به مراسم غسلتعمید «فرانی کیتینگ» میرود و قبل از رسیدن شب، مادرِ «فراونی» را میبوسد؛ اما بااینکار، هم باعث فروپاشی دو ازدواج میشود و هم مسبب پیوند دو خانواده باهم! در بخشی از اثر میخوانیم: «باید آنها را ترک میکرد. احتمالاً نمیتوانست یکدقیقهدیگر جلوی خوشحالی و شعفش از دیدن خانواده را بگیرد. فود، پالتو و کلاه و شال جینت را که همانجا بود پوشید؛ چون او درک کمی داشت که چهچیزی برای او و چهچیزی برای جینت است. گفت خداحافظ! و دستش را چندبار بهنشانه خداحافظی در هوا تکان داد. انگار که میخواهد بنتو را برگرداند به گینه! نمایشی از شکوه و جلال در ذرهذره رهسپارشدن فود وجود داشت. در که بسته شد، آلبی گفت که اینو توضیح بده! ... صدای پاهایشان که داشتند از پلهها پایین میرفتند و فرانسویحرفزدنشان آمد. فود و بنتو وقتی تنها بودند، فرانسوی حرف میزدند». این اثر با ترجمه فرسیما قطبی در 344صفحه با قیمت 42هزارتومان توسط انتشارات «نون» منتشر شده است.