رودی به نام زمان
رمانِ «رودی به نام زمان» داستان پسریست که برای مراسم خاکسپاری پدربزرگش، بعدازسالها به وطن بازمیگردد و آدمهای نزدیکش را سالخوردهتر و غمگینتر مییابد. زمان، خیلیچیزها را بلعیده و «ماریانو» با تکههایی از حقیقت پنهان، روبهرو میشود. او همهچیز را در آن سرزمین ساکن؛ اما افسونشده مییابد و با ورودش به سرزمین پدری، قدم در گردابی میگذارد که بعدها میفهمد که هیچگاه نتوانسته از آن بیرون بیاید. «میا کوتو» از برجستهترین نویسندگان پرتغالیزبان آفریقاییست که زندگی او سراسر گرهخورده با جادو بوده؛ او حتی از سیاست، جهانی ماورائی میسازد. «کوتو» در نگارش «رودی به نام زمان»، از شیوه رئالیسم جادویی استفاده کرده که دراینفُرم، طبیعت درنهایت همهچیز را میبلعد و آرام میگیرد؛ انگار آدمهای داستان با همین اصل، به «زیستن» نگاه میکنند: مردهها نمیمیرند و در جریانی بیپایان، دوباره به زندگی بازمیگردند؛ و مرگ، چیزی شبیه به حیات دوباره و خلق دوباره است. داستان «رودی به نام زمان» با فریادهای نومیدوار، نجواهای اغواگر و خنده کودکانه حکایت میشود. این رمان، چیزهای بسیاری دارد که درباره «پدرسالاری» و تغییرات در دوره پیشاصنعتی و پساانقلابی جامعه، به ما بیاموزد. در موضوع رمزوراز و مکاشفه با بهترین رمانها رقابت میکند. «رودی به نام زمان» خواننده را به جزیرهای میبرد که گذشته و حال و آینده در آن دوشادوش یکدیگرند و مرده حضوری پرهیاهو دارد. در بخشی از متن کتاب آمده: «مورچه بالدار به عمرش فقط یکبار پرواز میکند. پس از این پرواز کوتاه، بالهایش میافتند؛ دوتا بال شفاف کوچک که دیگر بهدرد نمیخورند. آنوقت میافتد زمین تا ملکه بشود. احساس آدمیرانسا درست همین بود: از تکه کوچک آسمانش برخوردار شده بود و برگشت به دستههاونش، حرکات نیرومندش دیگر ذرت را نمیسابید؛ خاطرات غمانگیزش را له میکرد!» در آثار «کوتو» نمیشود از احساس اندوه یا غم گریخت. اندوه، همانچیزیستکه به آدمهای قصهاش در جهان افسونشده، جرئت میدهد. آنها احساسات خود را میپذیرند؛ حتی اگر دیگر تابوتوان این پذیرش را نداشته باشند. عناصر موجود در طبیعت به کمکشان میآیند. این اثر، با ترجمه مهدی غبرایی در 232صفحه با قیمت 240هزارتومان توسط انتشارات «افق» منتشر شده است.