خودویرایشی بهکمک جراحیهای زیبایی
در دهه اخیر موضوع تمایل به زیباییهای ساختگی بااستفادهاز جراحیهای مختلف و بهویژه در ناحیه بینی، در جامعه رواج فراوانی یافته بود؛ اما در دوسالاخیر طبق گفته اهل فن؛ نرخ تمایل به این شیوه زیباساختن کنار انواع روشهای دیگری در بین نوجوانان و جوانان شیوع بیشتری یافته است. در شرایط حاضر اینروشها؛ ازجمله تزریق انواع ژل، بوتاکس، اکستنشن (اضافهکردن مو و مژه موقتی)، پرسینگ (سوراخکردن پوست)، تتو (خالکوبی) و ... با استقبال و تمایل بیشتر در بین جوانان مواجه شده است. گرایش به زیبایی در شرایط کنونی جامعه، به مرحله خودنمایی رسیده است؛ تاحدیکه برخی جوانان و نوجوانان دختر و حتی پسر در سنین مختلف و بهویژه زیر۳۰سال حاضرند تا با صرف هزینههای گزاف و قبول عواقب جسمی، روانی و حتی تا مرحله ریسک جانی و بهقول یک ضربالمثل قدیمی «بکشم و خوشگلم کن!» به اینروشهای کاذب برای زیباسازی خود روی بیاورند. بطبق گفته جامعهشناسان؛ عوامل متعددی در ایجاد گرایش اینافراد بهسمت زیباییهای کاذب مؤثرند که از جمله آن میتوان به گروه همسالان و دوستان، فضای مجازی، تبلیغات ماهوارهای درزمینه پیشرفتهای پزشکی زیبایی، دنبالهروی از افراد مشهور (سلبریتی)، شرایط خانوادگی و ... اشاره کرد. «رضا صفری شالی» (عضو هیئتعلمی گروه جامعهشناسی دانشگاه خوارزمی) میگوید: «مهمترین دلایل گرایش به عملهای زیبایی نوعی مصرف تظاهری، نوعی تمایز و نشاندادن یک پایگاه اقتصادی و اجتماعی بالاتر و نهایتاً دریافت نوعی مقبولیت اجتماعیست. افرادیکه به عملهای زیبایی دست میزنند، میخواهند که مقبولیت اجتماعی یا پذیرش اجتماعی و بهعبارتی، نوعی تمایز را نسبت به دیگران نشان دهند». نیز «شمسالدین آتابای» (عضو سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران) میگوید: «دراینباره البته خصوصیات فردی را میتوان مطرح کرد مانند اعتمادبهنفس پایین، تصویر بدنی منفی از خود، نیاز به کسب توجه و تائید ازسوی دیگران، همچنین تشویقکنندههای بیرونی مانند خانواده، دوستان، فامیل و همسر که با مقایسه فرد و دادن بازخورد منفی میتوانند باعث سوقدادن کسی برای انجام عمل زیبایی شوند. در گرایش به عملهای زیبایی، تبلیغات رسانهای را هم باید تأثیرگذار دانست؛ مثلاً در سایتهای پربازدید خبری، اقتصادی، اجتماعی و ... بنرهای تبلیغاتی که درمورد عملهای زیباییست میتواند تأثیرگذار باشند».
تاکنون درباره عملهای جراحی زیبایی بسیار گفته و نوشته شده؛ اما کمتر درباره وزن و برجستگی عوامل سوقدهنده به ایندست عملها بررسی عمیقی صورت گرفته. تب جراحی زیبایی اینروزها از همیشه تندتر است. اگرچه آمار رسمی و دقیقی از تعداد عملهای زیبایی کشور در دست نیست؛ اما بهگفته «ایرج خسرونیا» (رئیس جامعه پزشکان متخصص داخلی ایران)؛ در تمام مراکز بیمارستانی که دارای مرکز عمل جراحیاند، ایندست جراحیها بهوفور انجام میگیرد. وی گفته بازار این جراحیها و مشتریانش چناناستکه اکنون برخی افراد «غیرپزشک» هم دستبهکار شده و اعمال جراحی بینی، پوست و ... انجام میدهند! زنگ خطر چنین وضعیتی وقتی بیشتر بهگوش میرسد که اخبار مرگومیر متقاضیان این جراحیها انتشار مییابد مانند 20 آبانماه که رسانهها از مرگ سه زن جوان در پایتخت تنها در عرض یکروز در اتاق عمل جراحی خبر دادند. پژوهشهای گسترده و متعددی درمورد اثرگذاری عوامل روانشناختی و اجتماعی بر جراحی زیبایی در ایران انجام شده. برخی متغیرهای اجتماعی تأثیرگذار بر جراحی زیبایی با متغیرهای روانشناختی دراینزمینه، رابطه و پیوند نزدیکی دارند و این دو در سازوکارهایی یکدیگر را پوشش میدهند. «معصومه طالبی دلیر» در یک مطالعه پژوهشی باعنوان «فراتحلیل عوامل روانشناختی-اجتماعی مؤثر بر گرایش به جراحی زیبایی در ایران» که در تابستان ۱۴۰۲ در «فصلنامه علمی فرهنگی تربیتی زنان و خانواده» بهانتشار رسید، نتایجِ مطالعات صورتگرفته درمورد عوامل روانشناختی-اجتماعی مؤثر بر «گرایش به جراحی زیبایی در ایران» را تحلیل و ترکیب کرده است. روش فراتحلیل این امکان را فراهم میکند به درک جامعتر، کلیتر و یکپارچهتری از نتایج پژوهشهای کمی دراینزمینه دست یابیم. این پژوهش، شناسایی متغیرهای روانشناسی-اجتماعی مؤثر بر گرایش به جراحی زیبایی در ایران و پیشبینی و تخمین اندازه اثر آنها بااستفادهاز پژوهشهای موجود را در دستورکار داشته. برای انجام این فراتحلیل، ۵۵ مقاله «علمی-پژوهشی» و «علمی-ترویجی» که طی سالهای ۱۳۸۰-۱۳۹۹ در ایران منتشر شده، انتخاب و تحلیل شد. این پژوهش به تحلیل، ترکیب و انسجامبخشی مقالاتی با یافتههای مشابه یا متناقض و با تأثیرگذاری ضعیف یا قوی متغیرهای گوناگون پرداخت. از ۵۵ مقاله منتخب، جامعه آماری ۲۷ مقاله فقط زنان و ۲۸ مقاله دیگر زنان و مردان را شامل میشد؛ و هیچ مقالهای منحصراً مردان را دربرنمیگرفت. اینموضوع نشان میدهد در بستر زیباسازی و ویرایش بدن، بیشتر «زنان» هدف هستند. در پژوهش موردبررسی، به متغیرهای گوناگونِ روانشناسی-اجتماعی مؤثر بر گرایش به جراحی زیبایی ایران و فراوانی آنها (که دراینمقالات علمی موردبررسی قرار گرفته بودند) تمرکز شد. ۳۹ متغیر روانشناسی-اجتماعی، طبق فرضیاتِ مشترکِ مقالات منتخب، واکاوی شدند. بیشترین فراوانیها بهترتیب، مربوط به متغیرهای رسانهها، فشار اجتماعی، اضطراب و تصویر بدنی منفی بود. نتایج اندازه اثرها نشان داد که «طرحواره ناسازگار خودگردانی» بیشترین تأثیر را بر گرایش به جراحی زیبایی دارد. طرحوارههای ناسازگار الگوها یا درونمایههای عمیق روانی هستند که از خاطرات، هیجانها، شناختوارهها و احساسات بدنی تشکیل شدهاند، در دوران کودکی یا نوجوانی شکل گرفتهاند و در سیر زندگی تداوم دارند. بعدازآن، بیشترین عوامل تأثیرگذار بر گرایش به جراحی زیبایی: «اختلال بدشکلی بدن»، «اختلال شخصیت نمایشی»، «خودکمبینی»، «ترس مرضی» و «مدیریت بدن» با اندازه اثر مثبت و زیاد و «عزتنفس» با اندازه اثر منفی و زیاد هستند. میانگین اندازه اثر در متغیرهای وسواس جبری، فشار اجتماعی، اضطراب، تصویر بدنی منفی و افسردگی مثبت و متوسط است. دررابطهبا متغیرهای اختلال شخصیت مرزی، رسانهها، نشانگان و شکایات جسمانی، اسکیزوتاپیال و اختلال در عملکرد اجتماعی و اختلال شخصیت اجتنابی میانگین اندازه اثر کم و مثبت؛ و میانگین اندازه اثر در متغیر اعتمادبهنفس کم و منفیست. دراینپژوهش، باتوجهبه کثرت متغیرها، آنها با تسامح به پنج مؤلفه محتوایی طبقهبندی شدند تا درک و شناخت بیشتری حاصل شود.
1. محرک اجتماعی
2. درک و تصور منفی از بدن
3. خصیصههای روانشناختی مثبت
4. خصیصههای روانشناختی منفی
5. طرحوارههای ناسازگار، اختلالات شخصیت و راهبردها
متغیرهای پژوهش بهمنظور تساهل بیشتر در درک و تحلیل دادهها براساس محتوا طبقهبندی شدند. طبق طبقهبندی محتواییِ متغیرهای پژوهش، متغیرهای مؤلفههای «محرک اجتماعی»، «درک و تصور منفی از بدن»، «خصیصههای روانشناختی منفی» و «طرحوارههای ناسازگار، اختلالات شخصیت و راهبردها» اثرگذاری مثبت بر گرایش به جراحی زیبایی نشان دادند. نیز متغیرهای مؤلفه «خصیصههای روانشناختی مثبت» تأثیر منفی و معکوس بر گرایش به این جراحیها داشتند. شدت اثرگذاری محرک اجتماعی کم و متوسط مشخص شد که نشانه اثر مستقیم و غیرمستقیم آن بر گرایش به جراحی زیباییست. طبق یافتههای پژوهش و بهطورکلی؛ رویکردهای اجتماعی و فرهنگی به مسئله زیبایی نقش مهم در ایجاد استانداردها و تعیینِ ایدئالهای بدن بازی میکنند؛ طوریکه بازخوردهای ادراکی، نگرشی و رفتاری دربردارند. عوامل اجتماعی همچون رسانه جمعی، شبکههای اجتماعی و انواع برنامههای آنها، اثر مستقیم و غیرمستقیم بر ارزشها، باورها و آرمانهای اجتماعی دارند. رسانهها هنجارآفرینی میکنند، فشار اجتماعی را تولید و بازتولید میکنند و بر رفتارهای فردی و اجتماعی و حتی فضای گفتمانی جامعه مستولیاند. نقش رسانهها در ارزشگذاریهای اجتماعی و اخلاقی و «تعیین خوبیها و بدیها» قابلتأمل است. دراینجریان، با نمایش الگوهای رسانهای، تأیید اطرافیان (همسالان، دوستان، خویشاوندان و ...) و فشارهای محیط اجتماعی، زیبایی بدنی بهعنوان خوبی و فضیلت ارزشگذاری میشود. پیرو آن، ایدئالها و استانداردهای زیبایی درونی میشود و فرد سعی میکند به این آرمانها، فضیلتها و ارزشهای اجتماعی دست یابد. دراینجریان، افراد به مقایسه خود با الگوهای نمایشی و دیگران میپردازند. ازآنجاکه برخی نمیتوانند در قالب این استانداردهای زیبایی بگنجند و تلاش آنها برای دستیابی بهتصویر بدنی مطلوب و دلخواه بینتیجه است درمعرض آسیبها و مشکلات روحی و روانی قرار میگیرند. دراینشرایط، فرد دچار احساس حقارت و خودکمبینی شده و سعی میکند درجهت جبران و سرکوب احساسات منفیاش به مدیریت بدن بیشتری بپردازد؛ پس به ویرایش بدن و عمل جراحی روی میآورد تا در کسب ارزشهای اجتماعی و اخلاقی موفق شود. حال، آنهاکه دچار ویژگیهای روانشناختی حساس و آسیبپذیریاند، بیشتر درمعرض مسائل و مشکلات روحی، روانی و اجتماعی قرار میگیرند. ولیکن افرادیکه ویژگیهای روانشناختی مثبت در آنها قویتر است، کمتر بهچالش کشیده میشوند. گرچه گویا مسائل و مشکلات روانشناختی درهمتنیده هستند و باهم همپوشانی دارند. افرادیکه خودگردانی و عملکرد اجتماعی پایینی دارند، معمولاً از اعتمادبهنفس و عزتنفس پایینتری نیز برخوردارند. نیز آنها برای رفع خودکمبینی، به سبک زندگی تظاهری و نمایشی روی میآوردند و بیشتر به مدیریت بدن میپردازند تا به خودِ موفق و دستیابی به فضیلتهای اجتماعی و اخلاقی وانمود کنند. ازآنجاکه عموماً در جوامع مردسالار، زیبایی بهعنوان یک «سرمایه» برای زنان محسوب میشود، پس آنها دراینبستر بیشتر دچار آسیب و مشکلات روانی و اجتماعی میشوند. انتظار میرود که نتایج این مطالعه بهعنوان پایهای ملموس و مفیدی برای توسعه استراتژیهای پژوهشهای آینده و سیاستگذاریهای اجتماعی، فرهنگی و سلامت روانی، بهکار گرفته شود تا آثار نامطلوب صنعت جراحی زیبایی درحالرشد، مدیریت شود. مطالعه فراتحلیلی حاضر روشنگر این است که در مطالعات کمی پیرامون گرایش به جراحی زیبایی به چه عوامل روانشناسی و اجتماعی بیشتر توجه شده و ارزیابی کلی از اندازه اثر هریکاز این متغیرها بهچهمیزان بوده یا بررسی چه متغیرهایی مغفول مانده یا به آنها توجه کمی شده است؛ بنابراین، ازطریق ایندست از مطالعات، امکان جهتگیریهای آتی و خطهای پژوهشی آینده درزمینه گرایش به جراحی زیبایی، اختلال تصویر بدنی و ... فراهم میشود. درهمینراستا امکان شناخت و اعمالِ مداخلات روانشناختی و اجتماعی و بررسی فنها دراینزمینه فراهم میشود. اگرچه این مداخلات، آرمانهای زیبایی و گرایش به جراحی زیبایی را بهچالش نمیکشند اما بیتأثیر نیستند. درزمینه مداخلات اجتماعی، معمولاً سواد اجتماعی و تأثیر و تأثر آن در بسترهای گوناگون موردتوجه قرار میگیرد. همچنین یکی از مداخلات پیشنهادی ارائه مدلهای زیبایی متفاوت، متنوع و گوناگون؛ مثلاً ارائه مدل برای افراد چاق یا درشتاندام، است. ازآنجاکه افراد آرزو دارند شبیه مدلهای زیبایی باشند بدینطریق محدودیتها برای همانندسازی با استانداردها و معیارهای زیبایی کمتر و منعطفتر؛ و افراد در مقایسهها کمتر دچار تعارض میشوند. یافتههای پژوهش نشان داد: «طرحواره ناسازگار خودگردانی» بیشترین تأثیر را بر گرایش به جراحی زیبایی داشته است. بعدازآن، بیشترین عوامل تأثیرگذار بر گرایش به جراحی زیبایی «اختلال بدشکلی بدن»، «اختلال شخصیت نمایشی»، «خودکمبینی»، «ترس مرضی» و «مدیریت بدن» با اثر مثبت و زیاد و «عزتنفس» با اثر منفی و زیاد هستند. یافتهها نشاندهنده آسیبهای روانی و اجتماعی در افراد متقاضی جراحی زیباییست که منتج از فضای فرهنگی جامعه است.