چگونه یک اراده آزاد «گنبد آهنین» را درهمشکست؟
یحیی سنوار؛ کابوس اسرائیل
26 اردیبهشتماه 1402 بود که منابع خبری، از حمله هوایی رژیم صهیونیستی به منزل مسکونی «یحیی سنوار» و بمباران پنج منزل مسکونی دیگر غزه «بدون هشدار قبلی» خبر دادند. این حمله، با هدف ترور رئیسدفتر «حماس» در غزه صورت گرفت؛ که ناکام ماند. چندیبعد منابع اسرائیلی اعلام کردند که سرگرد «سیفی شعیوف»؛ فرمانده گردان ۱۲ تیپ گولانی ارتش رژیم صهیونیستی که در خانه ویرانشده «سنوار» عکس یادگاری گرفته بود، در درگیری با مقاومت فلسطین کشته شد.
روزنامه «رأی الیوم» در گزارشی تحلیلی به اهداف نامه منتسب به «یحیی سنوار» خطاب به هیئت مذاکرهکننده جنبش «حماس» برای برقراری آتشبس در نوار غزه و تبادل اسیران با رژیم صهیونیستی پرداخت و نوشت که این نامه دست مذاکرهکنندگان «حماس» را پُر کرد و قدرت مانور را از «نتانیاهو» (نخستوزیر رژیم صهیونیستی) گرفت. این روزنامه در گزارش خود آورده است: برخی از رسانههای غربی و آمریکایی؛ ازجمله «والاستریت ژورنال» از نامهای منتسب به «سنوار» خطاب به اعضای دفتر سیاسی این جنبش سخن گفتهاند و کاملاً روشن است که با هدف مهمی صورت گرفته: بالابردن روحیه هیئت مذاکرهکننده «حماس» و تقویت روند مذاکرات و پرکردن بیشتر دست آنها در چانهزنی. «والاستریت ژورنال» نامهای را به «سنوار» منتسب کرده و نوشته که او درایننامه، به مقامات ارشد جنبش «حماس» در خارج از سرزمین فلسطین درخصوص وضعیت مبارزان فلسطینی و پیشرفت آنها در نبردها علیه اشغالگران اطمینان داده است. این روزنامه افزود که «سنوار» دراینپیام گفته است: «نگران نباشید؛ اسرائیلیها دقیقاً همانجایی هستند که ما میخواهیم!» نامه «سنوار» قدرت مانور را از «نتانیاهو» برای امتیازگیری (باتوجهبه تحرکات آمریکا، قطر و برخی سران اروپا برای تکمیل توافق مبادله اسیران قبل از ماه رمضان) گرفت. بهنظر میرسد نامه اطمینانبخش او درباره اوضاع و توان نظامی جنبش «حماس» تاحدزیادی فشار را از روی مذاکرهکنندگان «حماس» برداشته. درواقع، پس از اینهمه ویرانگری، توجیهی برای امتیازدهی زیادی وجود ندارد که «نتانیاهو» را از بحران خارج کند. حال این پرسش همچنان باقیست که «سنوار کیست و چرا کابوس اسرائیل شده؟» دراینگزارش که تلفیق دو نوشتار از «فرارو» و «ایسنا» است
به آن پاسخ دادهایم.
درپیِ حملات اسرائیل به نوار غزه تاکنون بیش از 30هزار غیرنظامی فلسطینی جان خود را از دست دادهاند که بخش اعظم آنها زنان و کودکان هستند. رژیم اسرائیل، هدف اصلی و اولیه خود را نابودی جنبش «حماس» و دیگر جریانهای مقاومت اسلامی دراینمنطقه عنوان کرده است. این رژیم، تأکید کرده که دنبال یافتن اسرای اسرائیلی که در جریان «عملیات هفتم اکتبر» بهدست «حماس» افتادهاند نیز است. بااینحال، رژیم اسرائیل و دستگاههای نظامی و اطلاعاتی آن در بحبوحه جنگ غزه، دربهدر بهدنبال یافتن و ترور یکی از چهرههای کلیدی جنبش «حماس» در نوار غزه هستند: «یحیی سنوار» که ریاست دفتر سیاسی جنبش «حماس» در نوار غزه را عهدهدار است. کینه مقامهای سیاسی و نظامی اسرائیلی از وی بهقدری جدیست که وزیر جنگ اسرائیل (یوآف گالانت) در بحبوحه اوجگیری عملیات نظامی اسرائیل تأکید داشت؛ «یحیی سنوار» را باید یک «مرده متحرک» تصور کرد و اسرائیل در کُشتن وی کاملاً مصمم است! این موضعگیری نشان میدهد که اسرائیلیها قویاً به نقش محوری «سنوار» در برنامهریزی و اجرای عملیات «طوفان الاقصی» باور دارند. اساساً بههمیندلیل هم بود که در همان اولینروزهای آغاز کارزار نظامی ارتش رژیم اشغالگر قدس علیه نوار غزه، خانه «سنوار» جزو اهدافی بود که در حملات هوایی، بهکل نابود؛ و «ترور» وی به یکی از مؤلفههای کلیدی مدنظر ارتش و نهادهای اطلاعاتی اسرائیل تبدیل شد. «یحیی ابراهیم سنوار» رئیسدفتر سیاسی «حماس» در نوار غزه است که در سال ۲۰۱۷ جانشین «اسماعیل هنیه» شده است. او بنیانگذار سرویس امنیتی «حماس» (مجد) است؛ دستگاه امنیتی که نقطه تمرکز آن بر پروندههای امنیت داخلیست. «یحیی سنوار» در سال ۱۹۸۸ توسط نیروهای رژیم اسرائیل دستگیر و به چهاربار حبس ابد محکوم شد؛ بااینحال، در سال ۲۰۱۱ در جریان مبادله ۱۰۲۷ زندانی اسیر فلسطینی با «گیلعاد شلیط»؛ نظامی اسرائیلیِ اسیر بهدست «حماس»، آزاد شد. بسیاری از ناظران و تحلیلگران اسرائیلی براینباورندکه آزادکردن «سنوار»، بزرگترین اشتباهی بوده که رژیم اسرائیل علیه منافع خود مرتکب شده است. نکته جالب درمورد «یحیی سنوار» ایناستکه گفته شده وی جامعه اسرائیل را بهخوبی میشناسد. اساساً بههمیندلیل هم گفته میشود که این شناختِ وی در نوع رویکرد جنبش «حماس»؛ بهویژه در حوزه رسانهای و تبلیغاتی علیه رژیم اسرائیل نمود یافته است. «سنوار» از جمله افرادی بوده است که بهصورت ریشهای معتقد است شکستدادن اسرائیل میسر نمیشود؛ مگراینکه مزدوران آن که بر پیکر ملت فلسطین خنجر میزنند، شناسایی و نابود شوند. او از همان ابتدای فعالیتهایش بر همین هدف متمرکز شد و در دوران «شیخ احمد یاسین» تشکیلات امنیتی «حماس» تحتمدیریت وی قرار داشت و اتفاقاً شماری از نفوذیها و جاسوسان رژیم اسرائیل نیز درایندوره شناسایی و نابود شدند. تشکیلات امنیتی تحتمدیریت او بهتدریج بهقدری قدرت گرفت که در مقام تشکیلاتی ضدجاسوسی، اشراف فراوانی را بر تحرکات رژیم اسرائیل و جاسوسان آن یافت و حتی برخی افراد که در «حماس» فعالیت داشتند و به جاسوسی برای اسرائیل میپرداختند را نیز شناسایی و با آنها برخورد کرده. اساساً همین قدرت و نفوذ «یحیی سنوار» بود که سبب شده اسرائیلیها خیلیزود وی را بازداشت کنند؛ امریکه موجب شد وی ۲۳سال از عمر خود را در زندانهای اسرائیل بگذراند. «یحیی سنوار» پیوندهای بسیارنزدیکی با شاخههای نظامی و امنیتی جنبش «حماس» دارد. تحلیلگران اسرائیلی به اینمسئله اشاره دارند که انتخاب وی در سال ۲۰۱۷ بهعنوان رئیسدفتر سیاسی جنبش «حماس» در نوار غزه حاکیازایناستکه «حماس» به جنس نگاه فردی نظیر «سنوار» که چهرهای خطرناک علیه اسرائیل است، اولویت قابلتوجهی بخشیده است؛ اما چرا اسرائیل، «سنوار» را خطرناک میبیند؟ پاسخ این سؤال روشن است: از نگاه رژیم اسرائیل و دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی آن «سنوار»، درمقایسهبا دیگر رهبران «حماس»، چهرهای افراطیتر است. «مرکز سیاستها و استراتژی اسرائیل» وابسته به مرکز «هرتزلیا» در گزارشی بهایننکته اشاره دارد: «سنوار» توانسته قواعد تقابل مقاومت فلسطین با اسرائیل را تغییر دهد. عملیات «سیف القدس» که «حماس» به حمایت از قدس و ساکنان بیتالمقدس وارد آن شد، نمودی عینی از رویکرد خاص «سنوار» درتقابلبا اسرائیل است. این مرکز به رژیم اسرائیل توصیه میکند که دیر یا زود خود را آماده یک حمله بزرگ از جانب مقاومت فلسطین کند؛ توصیهای که در قالب «طوفان الاقصی» رنگ واقعیت بهخود گرفت و اسرائیل تاحدزیادی مهندسی اینمسئله را به «یحیی سنوار» نسبت میدهد. مقامهای ارشد اسرائیلی بهقدری درمورد ضرورت ترور «سنوار» سخنرانی و موضعگیری کردهاند که گویا دیگر نمیتوانند از اینموضوع عقبنشینی کنند. اینرویکرد درنوعخود موجب شده ترور «یحیی سنوار» به یک مسئله حیثیتی برای رژیم اسرائیل تبدیل شود. «یحیی سنوار» و جنبش «حماس» نیز سعی دارند یک پیروزی اطلاعاتی و امنیتی دیگر را در قالب معادله تعریفشده ازسوی اسرائیل، به این رژیم تحمیل کنند. «سنوار» اکنون در کنار دیگر رهبران بلندپایه شاخههای نظامی و سیاسی «حماس» درحالمدیریت جنگ علیه ارتش اسرائیل است؛ و درعینحال، تمرکز امنیتی جدی بر حفاظت از وی نیز وجود دارد؛ زیرا ترور وی توسط اسرائیل میتواند پالسهای منفی را به جریان مقاومت فلسطین و میدانهای جنگ غزه مخابره کند. «یحیی سنوار» و دستگاههای امنیتی جنبش «حماس» که وی یکی از بنیانگذاران اصلی آنها بوده، اکنون درمعرض یک آزمون بسیاربزرگ (حفاظت از جان رئیسدفتر سیاسی «حماس») قرار گرفتهاند. بهنظر میرسد؛ هم «یحیی سنوار» و هم جنبش «حماس» در کلیت خود، انتظار سناریوی جاری یعنی: حمله فراگیر ارتش رژیم اشغالگر قدس به نوار غزه و تلاش جهت ترور فرماندهان و مقامهای ارشد این جنبش را داشتهاند و آمادهسازیهای لازم را دراینرابطه برای خود ایجاد کردهاند. همینامر، تلاشهای اسرائیل جهت ترور مرد مرموز «حماس» را با چالشهای عدیده و جدی روبهرو میکند. بعد از عملیات «طوفان الاقصی» در ۷ اکتبر، رهبر «حماس» در فلسطین، آتشبسی را که برای آزادی گروگانها مذاکره شده بود بهنفع خود تبدیل میکند: او که با ذهنیت و طرز تفکر اسرائیلی آشنا بود، خودش در سال ۲۰۱۱ در مبادله اسرا آزاد شده بود ... روزنامه فرانسوی «لوموند» در گزارشی آورده است: استاد زمان و وقتشناس؛ «یحیی سنوار» درمورد هرنقطه از توافقنامه آتشبس، از آزادی گروگانهای اسرائیلی گرفته تا آزادی اسرای فلسطینی، مذاکره کرد و بهدنبال برتری آرمان فلسطین بود. از زمانیکه آتشبس موقت در روز ۲۴ نوامبر اجرایی شد، رهبر «حماس» در نوار غزه، ضربآهنگ آتشبس را دیکته کرد تا درصورتیکه احساس کند اسرائیل شروط مذاکره را زیر پا میگذارد، آماده مهار آن باشد. رهبر ۶۱ساله فلسطینی باعث شد تمام آنهاکه در اسرائیل او را مُرده معرفی کرده بودند، نشان دهد که دروغ است. «سنوار» پس از امضای عملیات «حماس» که در تاریخ ۷ اکتبر علیه اسرائیل انجام شد، نهتنها هنوز زنده است؛ بلکه یک پیروزی سیاسی نیز بهدست آورده است. «متی اشتاینبرگ» (مشاور سابق چندین رئیس شاباک؛ سرویسهای اطلاعاتی داخلی اسرائیل) معتقد است: کسی مانند «یحیی سنوار» بهخوبی اسرائیلیها را رمزگشایی میکند. رهبران «حماس» اساساً تقسیمات موجود و درنتیجه ضعف آنرا کاملاً درک میکردند و البته این واقعیت را میدانستند که برای مبارزه با ارتشی که ازنظر ابزار و نیرو بسیارقویتر است، باید به اسلحه مختلف متوسل شد. او «بازی» با گروگانها را بسیارمهم میداند؛ «سنوار» جنبش «حماس» را بهعنوان آزادکننده اسرای فلسطینی معرفی میکند. قول دادهاند و عمل میکنند. آنها نشان دادهاند که ۷ اکتبر یک پیروزی برای جنبش آنها بود و هر رهایی از گروگانها درنظر افکار عمومی فلسطین یادآور این پیروزیست. «سنوار» بیش از دودهه در اسرائیل زندانی؛ بعد توسط «بنیامین نتانیاهو» که درآنزمان نخستوزیر بود، بهلطف «توافق شلیط»؛ سربازی که در سال ۲۰۰۶ توسط «حماس» دستگیر؛ و پنجسالبعد با ۱۰۲۷ اسیر فلسطینی مبادله شد، آزاد شد. «یحیی سنوار» بهتر از هرکسی اهمیت نمادین و استراتژیک چنین توافقی را درک میکند. او گواه ایناستکه اینشکل چانهزنی میتواند کارساز باشد. او با استفاده مجدد از این سلاح، ۷ اکتبر بههمراه «محمد ضیف» (رئیس شاخه نظامی «حماس») عملیاتی گسترده با هدف آزادی هزاران فلسطینی محبوس در زندانهای اسرائیل را طراحی کرد. برای «نتانیاهو» تحقیر فریبخوردن از مردیکه فکر میکرد از زمان بهقدرترسیدن در سال ۲۰۱۷ مهارش کرده بود، سنگین شده است. او دوست داشت او را بهزور خم کند؛ اما مقاومت جنبش در برابر خشونت بمباران اسرائیل که از زمان آغاز جنگ، هزاران کشته بر جای گذاشته و فشار خانوادههای گروگانها، آنرا حتی در مقطعی مجبور به پذیرش مذاکره کرد. جنگ روانی بهنفع «سنوارِ» آشنا با روحیه اسرائیلیها تبدیل شد. در زندان، عبری آموخت و زیاد خواند. او کاریزماتیک بود و خود را بهعنوان «واسطه مقامات زندان با زندانیان حماس» تثبیت کرد. او که در سال ۱۹۶۲ در اردوگاه پناهجویان در جنوب غزه تحتمحاصره بهدنیا آمد، وقتی «حماس» ایجاد شد، به این جنبش پیوست. او بنیانگذار آن (احمد یاسین) که به او نزدیک بود را متقاعد کرد که یکدستگاه امنیتی بهنام «المجد» برای ردیابی جاسوسان تأسیس کند. «شاباک» خواهان حذف این رهبر است. مقامات اسرائیل که فکر میکردند «حماس» ضعیف و محدود است، هوشیاری خود را بر کرانه باختری متمرکز کرده بودند. او ۷ اکتبر «حماس» را وارد مبارزه مسلحانه کرد؛ زیرا مطمئن بود اسطوره شکستناپذیری دولت یهود بهدلیل اختلافات داخلی آن درهمشکسته شده. حالا «حماس» حامیان زیادی پیدا کرده که از ضربه به دشمن در سرزمینهای فلسطین و فراترازآن استقبال میکنند. «حماس» با امضای توافقی با دولت یهود، خود را بهعنوان یک مخاطب معرفی میکند که باید با آن مذاکره کرد.