توماس تاریک
رمان «توماس تاریک» قهرمانی دارد که یکتنه مقابل این اندیشه ایستاده که مقولات درکنشدنی باید حذف شوند. سکوت، غیاب و فراموشی از جمله موضوعات و مفاهیمیاند که دراینرمان «بلانشو» حضور دارند. دراینداستان، در پس همهچیز، این باور وجود دارد که مرگ مثل مضیقهای وجودی، به زندگی شکل میدهد و حدوحدودش را مشخص میکند. نوع روایتهای «بلانشو» بهگفته منتقدانش؛ یادآور «کافکا» و «ساد» هستند؛ چون سنتی نیستند؛ و از فضا، زمان و صدای روایت، حالتی نو ارائه میکنند. داستان پیشرو بیشتر برپایه یادآوری شخصیت و تکگوییهایش بنا شده و تقریباً از اتفاقات بیرونی و کنش و واکنش شخصیتها عاریست. همچنین مرز بین قصه و نظریه ادبی هم در فرازهایی از آن از بین میرود. «توماس تاریک» در ۱۲ فصل نوشته شده است. در قسمتی از کتاب میخوانیم: «وقتی او را بر نیمکت باغ یافتند، گمان کردند که از حال رفته؛ اما از حال نرفته بود. خوابیده بود. با آسودگیای عمیقتر از خواب، به خواب وارد شده بود. ازاینلحظهبهبعد، حرکت او بهجانب ناخودآگاه، مبارزهای رسمی بود که در آن تنها همچون یک موجود زخمی و پیشاپیش مرده، میتوانست به لرزش خوابآلودگی تن دهد و تاآخرینلحظه از حق آگاهی؛ و سهمش از اندیشههای روشن دفاع کرد. هیچ همدستیای میان او و شب وجود نداشت. همینکه روز فروکش کرد، سرود رازآمیزی را شنید که او را بهجانب وجودی دیگر فرامیخواند و خود را برای نزاعی آماده کرد. در آن تنها میتوانست بهدست ویرانه کامل زندگی مغلوب گردد. با گونههایی سرخ؛ و چشمهایی درخشان و خاموش و خندان، مشتاقانه تمام نیروهایش را جمع کرد!» در رمان «توماس تاریک» همه جلوههای هنر روایت «بلانشو» را میتوان یافت: داستانی که بیشتر بر یادآوریها و تکگوییهای درونیاش استوار است؛ تا کنش شخصیتها. «توماس ناشناخته» که اولین اثر «بلانشو» بهشمار میآید، تمام جوانب و ویژگیهای هستیشناختی را دربردارد و موضوع و محور اصلیِ آن ماهیت «هستی» است. این اثر، با ترجمه رضا سیروان در 152صفحه با قیمت 165هزارتومان توسط انتشارات «مرکز» منتشر شده است.