تاریخچه و تبعات سیل
سیلابهای مخرب در ایران با دورههای تغییر اقلیم «همزمانی» داشتهاند. درواقع و بهطورمعمول، وقوع بارشهای مرتبط با تغییر اقلیم عامل اصلی بروز این «مخاطره طبیعی» بوده است. در پایان سالی که کمبارشی آن نگرانیهای بیحدوحصری بهدنبال داشته، بارشهایی بیسابقه منجر بهراهافتادن سیل در استان سیستانوبلوچستان شد. بارشهایی که از پایان هفته اول اسفندماه بهراه افتاد، خسارات زیادی درپی داشت. بهگفته فاروق اعظمی (نماینده سیستانوبلوچستان در شورایعالی استانها)؛ سیل به ۱۶ شهرستان، ۱۰۰۰ روستا و ۴۰۰هزارنفر در جنوب استان آسیب زده است. رئیس سازمان جهاد کشاورزی سیستانوبلوچستان آخرین برآورد خسارت واحدهای تولیدی، زیرساختهای بخش کشاورزی استان ناشی از بارندگیهای سیلآسای اسفندماه را ۱۲هزارمیلیاردریال اعلام کرد. رئیس سازمان راهداری نیز از برآورد آسیب بیش از 2000میلیاردتومانی به محورهای روستایی و راههای اصلی استان سیستانوبلوچستان درپی بارشهای اخیر ایناستان خبر داد. با گذشت مدتی از سیل سیستان، بسیاری نگراناند تغییرات اقلیمی باعث شود در سالی که پیشرو داریم مناطق دیگر کشور هم دچار بارشهای بیسابقه و بهراهافتادن سیلاب شوند. درارتباطبا وقوع این رخدادهای طبیعی، مقالهای باعنوان «شواهد و پیامدهای رویداد سیل در ایران از پیشازتاریخ تاکنون» بهقلم «بابک شیخ بیکلو اسلام» (باستانشناس) نگاشته شده که مرور آن خالی از فایده نیست. نویسنده دراینپژوهش ابعاد گوناگون رخداد سیل، پیامدهای ناگوار اجتماعی، اقتصادی و سلامتی آنرا موردبررسی قرار داده و همچنین با بهرهگیری از پژوهشهای دیرین اقلیم، باستانشناسی و تاریخی، نمونههایی ازاینرویداد که آثار مخرب گستردهای بهجا گذاشتهاند، ارائه داده است. گزیدهای از این مقاله را میخوانیم.
برخی گمان میکنند که قحطی صرفاً همراه با خشکسالی یا مدیریت نادرست منابع بهبار میآید اما این، تصوری نادرست است؛ چون سیل هم میتواند زمینهای کشاورزی و خاک را دچار فرسایش و تخریب کند و با تلفکردن دامها و نابودی محصولات کشاورزی، موجب افزایش شدید قیمتها و وقوع قحطی شود. البته ازنقطهنظر ابعاد تأثیرگذاری، قحطی ناشی از خشکسالی، طولانیتر، وسیعتر و کشندهتر از قحطی مرتبط با سیل است. علاوهبر گرسنگی و قحطی و باوجوداینکه مهاجرت، یکی از روشهای تابآوری و سازگاری با تغییر اقلیم و مخاطرات طبیعی همچون خشکسالی و سیل بهشمار میرود؛ اما درواقع، یکیدیگر از پیامدهای زیانبار آن است. وقتی فراوانی بارشهای حدی و وقوع سیلهای عظیم و مخرب در یک منطقه افزایش مییابد، بسیاری از مردم ناگزیر به مهاجرت میشوند. «آوارگی بهدلیل تخریب خانهها، جادهها، زیرساختها، زمینهای کشاورزی، تلفشدن دامها و نیز وحشت ناشی از هجوم سیل، اسارت در وضعیت سیلزدگی و مرگومیر عزیزان» میتوانند انگیزه مهاجرت را بهوجود بیاورند. مهاجرت مرتبط با تغییر اقلیم (بهطور ویژه سیل) موجب کاهش جمعیت یا حتی تخلیه کامل یک منطقه میشود که ازلحاظ امنیتی و اقتصادی خطرساز است. همچنین مهاجرت انبوه به مناطق مساعد باعث افزایش نامتوازن جمعیت، بههمخوردن نظام موجودی-تقاضا و شیوع بیکاری میشود، ضمناً مهاجران آسیبدیده؛ چه ازلحاظ اقتصادی و چه سلامتی، در شرایط مناسبی نیستند و میتوانند روی جامعه میزبان اثرات نامطلوبی بگذارند و حتی ممکن است منجر به افزایش خشونت و تنشهای اجتماعی-سیاسی شوند. سیلها بهعنوان رایجترین مخاطرات طبیعی، تاکنون در موارد بسیاری منجر به شیوع گسترده اپیدمیها و مرگومیر ناشی از بیماری در جهان شدهاند. میزان اثرگذاری سیلها بر جوامع انسانی بهطور مستقیم با موقعیت مکانی و توپوگرافی منطقه، جمعیت و ویژگیهای محیطی درارتباط است. اثرات فوری سیلها بر سلامتی شامل غرقشدن، جراحات، افت شدید دمای بدن و گزیدهشدن توسط جانوران است. در میانمدت، زخمهای عفونی، عوارض ناشی از جراحت، مسمومیت، کاهش سلامتی روان، بیماریهای واگیردار و سوءتغذیه از اثرات مستقیم سیل هستند. در بلندمدت، بیماریهای مزمن، معلولیت، کاهش سلامتی روان و بیماریهای مرتبط با فقر شامل سوءتغذیه، میراث بالقوه سیل بهشمار میروند. در دهه ۱۳۳۰ (میلادی) وقوع سیل فاجعهباری که در مرکز چین رخ داد، باعث آوارگی و مرگ بسیاری از مردم شد و درپیآن، همهگیری کشنده «طاعون» گسترش یافت. احتمالاً کاروانهای تجاری یا ارتشهای مغولی سوارهنظام براثر مجاورت با موشهای سیاه ناقل طاعون، این بیماری را در ۱۳۴۶ (میلادی) ازطریق «دریای سیاه» به اروپا بردند و مردمان این قاره را آلوده کردند؛ و طی یکدهه، حدود یکسوم جمعیت اروپا از بین رفت. پژوهشهای روانشناختی نشان میدهند وقوع سیلهای شدید با اختلال استرس پس از حادثه و سطوح بالای اضطراب و افسردگی در قربانیان همراه است. اختلال استرس پس از حادثه با علائم تداعی غیرارادی گذشته، اجتناب از محرکهای مرتبط با استرس دهنده حادثه، بیخوابی شدید و اختلال در خواب، برای بیش از یکماه تداوم دارد. علائم اضطراب شامل نگرانی مفرط، بیقراری، تحریکپذیری خُلقی، خستگی زیاد، دشواری در تمرکز، تنش عضلانی و اختلالات خواب با کنترل دشوار و علائم افسردگی شامل احساس غم یا پوچی، ازدستدادن علاقه، احساس بیارزشبودن، احساس گناه، تغییرات در خواب، تغییرات در اشتها و دشواری در تمرکز هستند. بهطورمیانگین، سیل هرسال موجب مرگومیر بیش از 2000نفر میشود و بر زندگی 75میلیوننفر از جمعیت جهان تأثیراتی اساسی برجا میگذارد. دلیل آن نیز در پراکنش جغرافیایی دشتهای سیلابی رودخانهای (مخروطافکنهها) و خطوط پست ساحلیست که از دیرباز برای اسکان بشر جذابیت داشتهاند. تفاوتها در میانگین مرگومیر سیلهای مختلف (طغیان مسیل و رودخانه و سیل ناگهانی) درارتباطبا شدت اثرات سیل و امکان هشدار و تخلیه هستند. مقایسه انواع رویدادهای سیل نشان میدهد سیلابهایی مانند سونامیها، شکستهشدن سد و سیلهای ناگهانی با اثرات شدید فیزیکی و امکانات محدود تخلیه سازی، به بالاترین میانگین مرگومیر منتج میشوند. شدت اثرات سیلهای ساحلی، رودخانهای و مسیلی، بهترتیب، به حداقل سطح ممکن کاهش مییابد و امکان تخلیه و نجات بیشتر میشود. سیل سال ۶۲۸ (میلادی) که بهدلیل طغیان رودخانههای دجله و فرات در بینالنهرین رخ داد، احتمالاً از دلایل اصلی سقوط سلسله ساسانی بوده است. «بلاذری» (مورخ دوره اسلامی) وقوع این سیل عظیم را به اواخر زمان حکومت «خسروپرویز» نسبت داد. این اتفاق نهتنها باعث مرگومیر فوری بسیاری از مردم شد؛ بلکه عواقب ناخوشایندتری مانند تخریب محصولات کشاورزی، قحطی، آوارگی و شیوع بیماری واگیردار و کشنده طاعون را نیز درپی داشت. اینمجموعه حوادث، بهطورکلی موجب مرگ بسیاری از مردم ایران، احتمالاً حدود یکسوم تا حداکثر نیمی از جمعیت در قلمروی ساسانی شده است. تقریباً تمام قسمتهای غربی ایران تا شرق مدیترانه درگیر طاعون شدند و احتمال میرود، بسیاری از سرداران نظامی و نیز شاه ایران یعنی «قباد دوم» براثر این بیماری ازبینرفته باشند. درچنینشرایطی، فرصت برای عربهای مسلمان فراهم شد تا بتوانند ایران و بخشهایی از امپراتوری روم شرقی را تصرف کنند. پژوهشهای دیرین اقلیم نشان میدهند دراینزمان یکدوره سرمایش اقلیمی درجریان بوده است. مطالعات گرینلند و اطلس شمالی اینرویداد اقلیمی را تأیید میکنند. همچنین، براساس مکتوبات تاریخی نویسندگان دوره اسلامی، رودخانههای دجله و فرات در دوره گرمایش قرونوسطی (۹۵۰ تا ۱۲۵۰) نیز بهدفعات طغیان کردهاند و باعث خسارات و زیانهای سنگین اجتماعی-اقتصادی در بینالنهرین (عراق کنونی) شدهاند. مستندات تاریخی درمورد ایران نیز نشاندهنده وقوع سیلهای سهمگین و بسیارمخرباند که بیشتر بهدلیل بارشهای حدی و طغیان رودخانهها و مسیلها رخ دادهاند این سیلابها با دورههای تغییر اقلیم «گرمایش قرونوسطی» (حدود ۹۵۰-۱۲۵۰ م) و عصر یخبندان (حدود ۱۳۰۰-۱۸۷۰ م) همزمانی دارند. از سیلهای مهیبی که از دوره قاجار تاکنون رخ داده، میتوان به سیل ۱۸ اردیبهشت ۱۲۴۶ (شمسی) در تهران اشاره کرد که منجر به تخریب اموال و مرگومیر بسیاری از مردم شد. نیز از اوایل ۱۳۱۳ بهدلیل بارشهای سیلآسا و جاریشدن سیلابهای سهمگین در اغلب بخشهای ایران، خسارات و زیانهای بسیاری ایجاد شد؛ مثلاً در قم حدود 1000 خانه ویران شدند. در 8 مرداد ۱۳۱۳ سیل عظیمی در تبریز رخ داد که باعث صدمات جدی به اینشهر شد. نیز در ۲۳ بهمن همانسال، بهدلیل بارش برف سنگین در خوزستان و بخشی از لرستان و منطقه بختیاری و درپیآن، بارشهای سیلآسا، رودخانههای کارون، کرخه و دز طغیان کردند و هزینههای سنگینی بهجا گذاشتند. طبق پژوهشهای وزارت جهاد سازندگی؛ تعداد ۱۸۹۰ سیل طی چهاردهه از ۱۳۳۱ تا ۱۳۷۰ رخ داده است که کمی بیشتر از ۵۰درصد آنها در دهه ۱۳۶۰ بهوقوع پیوستهاند. این آمارها همچنین نشان میدهند که طی مدت مذکور، ۶۲۵ شهر آسیب دیدهاند که سهم دهه ۱۳۶۰ برابر با ۲۳۹مورد بوده است. برای دوره یادشده، مجموع خسارات سیل حدود ۱۲۵۰میلیاردریال برآورد شده که نزدیک به ۶۸میلیاردریال از آن (۵۵درصد) در دهه آخر بوده است. در سالهای اخیر نیز خسارات و زیانهای سنگینی براثر وقوع سیلهای سهمگین ناشی از بارشهای حدی به کشور تحمیل شده است. در اواخر اسفند ۱۳۹۷ تا اواسط فروردین ۱۳۹۸ بهدلیل بارندگیهای متمرکز و سیلآسا در ۲۵ استان کشور؛ بهویژه استانهای گلستان، لرستان، خوزستان، ایلام، کرمانشاه، مازندران و فارس بیش از ۲۰۰ شهر و ۴۴۰۰ روستا از وقوع سیلاب و طغیان رودخانهها آسیب جدی دیدند. بیش از 60هزار واحد شهری و روستایی تخریب شدند و بیش از 75هزار واحد خسارت دیدند. دراینحوادث، ۳۲۸۵نفر دچار مصدومیت و بیماری شدند و بین ۷۶ تا ۸۶نفر جان خود را از دست دادند. از دیگر خسارات و زیانهای پیشآمده میتوان به قطعی بسیاری راههای ارتباطی اصلی و فرعی بین روستا و شهرها، تلفات دام و طیور، ازبینرفتن محصولات کشاورزی و کندوهای زنبورعسل، فرسایش خاک، آسیبدیدگی زیرساختهای کشاورزی، صنعتی، تأسیسات برق، گاز، آبوفاضلاب، آبزیپروری، مراکز درمانی، مدارس، راهآهن و میراثفرهنگی اشاره کرد. گردآوری رویدادهای وقوع سیل از اسناد تاریخی و یافتن شواهد سیلاب در بین لایههای فرهنگی محوطههای باستانی در کنار پژوهشهای دیرین اقلیم میتواند نتایج دقیقتری از شرایط اقلیمی و محیطی گذشته بهدست دهد. بهبیانی، مطالعات مذکور مکمل یکدیگر هستند. این پژوهشها نشان میدهند که رخداد سیلابهای مخرب در ایران با دورههای تغییر اقلیم همزمانی داشتهاند. درواقع و بهطورمعمول، وقوع بارشهای مرتبط با تغییر اقلیم عامل اصلی بروز این مخاطره طبیعی در ایران بوده است. در دورههای طولانیمدت خشکسالی، بهدلیل کاهش پوشش گیاهی و نفوذپذیری خاک، وقوع بارشهای متمرکز و ناگهانی اغلب منجر به طغیان رودخانهها و مسیلها و جاریشدن سیلابهای سهمگین شدهاند.