نوروز؛ بزرگترین جشن ایرانیان
غلامرضا برهمند
جشن
واژه کنونی جشن از ریشه یَز و یَشنَ و یَشت آمده که در اوستا بهمعنای «ستایش» است که امروزه بهمعنای عید و کامرانی و مجلس نشاط و مهمانی بهکار میرود، نزد زرتشتیان درطولسال جشنهای زیادی برگزار میشد که هریک را مناسبتی بود؛ مثلاً نوروز خاصه (ششم فروردین) را جشن بزرگ مینامیدند یا مثلاً مهرگان را جشن فریدون (یکی از پادشاهان معروف سلسله اسطورهای پیشدادی) میخواندند.
نوروز
نوروز: (روز نو و تازه)، بزرگترین جشن ملی ایرانیان، در روز اول فروردینماه بود؛ و از ایام باستانی، یکی از دو جشن بزرگ آریاییان ایرانی بهشمار میآمده و دیگری جشن مهرگان بوده است. ایرانیان در اعصار باستانی دو فصل گرما و سرما. داشتند. تقسیم سال به چهار فصل بعدها پدید آمد. در تقسیم اول سال، فصل گرما شامل دو ماه و فصل سرما شامل ده ماه بود؛ اما سپس در این دو فصل تغییری بهوجود آمد و تابستان دارای هفت ماه و زمستان دارای پنج ماه شد و درهریکاز این دو فصل جشنی برپا میکردند که هردو جشن بهنوعی آغاز سال نو محسوب میشد: نخست جشنی که هنگام آغاز فصل گرما وقتی گلهها را از آغلها به چمنهای سبز و خرم میکشاندند و از دیدن چهره دلارای خورشید شاد و خندان میشدند؛ و دیگری، در آغاز فصل سرما که گلهها را به آغلها برمیگرداندند و توشه زمستان را تدارک میدیدند. جشن نوروز در عهد قدیم در اول بهار برپا میشد و چندینروز دوام مییافت. ششم فروردینماه را نوروز بزرگ مینامیدند و پادشاهان در پنجروز اول، حقوق لشکریان را میپرداختند و حاجات مردم را روا میکردند و روز ششم را با خاصگان خود خلوت مینمودند. برخی، پنجروز اول را نوروز عامه و بقیه آنرا نوروز خاصه خواندهاند. از مراسم نوروز در دربارهای هخامنشیان و اشکانیان (پارتیان) اطلاعت دقیقی در دست نیست اما از عصر ساسانیان اخبار زیادی دراختیار ماست. در دربارهای نخستین خلفای اسلام (خلفای راشدین) به نوروز اعتنایی نمیشد اما سپس، خلفای اموی، برای افزودن به درآمدهای خود، هدایای نوروز را که پیشازآن در دربار ساسانیان مرسوم بود، از نو معمول داشتند و هدیهای در عید نوروز بر مردم ایران تحمیل میکردند که در زمان معاویه مقدار آن به پنج تا دهمیلیوندرهم بالغ میگشت. امرای اموی نیز برای جلب منافع خود، مردم را به اهدای تحف دعوت میکردند. نخستین کسیکه در اسلام هدایای نوروز و مهرگان را رواج داد «حجاج بن یوسف معروف» بود. اندکیبعد این رسم ازطرف خلفای دیگر اموی، بهعنوان گرانآمدن اهدای تحف بر مردم، منسوخ شد؛ اما در تمام این مدت، ایرانیان همچنان مراسم جشن نوروز را برپا میکردند. در نتیجه ظهور «ابومسلم خراسانی» و رویکارآمدن خلافت عباسیان و نفوذ برمکیان و دیگر وزرای ایرانی و بعد تشکیل سلسلههای نیمهمستقل ایرانی ازجمله طاهریان، جشنهای ایرانی از نو رونق یافتند؛ و بدینسان، در دوره اسلامی، همواره جشن نوروز برپا میشده و مراسم آن با تصرفات و تغییراتی از دورهای به دور دیگر انتقال مییافته تا عصر حاضر که بزرگترین جشن ملی ایرانیان بهشمار میآید. در داستانهای ملی ایران تأسیس جشن نوروز به «جمشید»؛ یکی از بزرگترین پادشاهان سلسله اساطیری پیشدادیان منسوب گشته است.
هفتسین
از مشهورترین مراسم نوروز نزد ایرانیان، عبارت از آراستن طبیعی هفت عنصر طبیعیست که نام آنها با حرف «س» آغاز میشود و آنها را معمولاً از میان اینموارد انتخاب میکنند: «سیب، سیاهدانه، سنجد، سماق، سیر، سرکه، سبزه، سبزی و سمنو». هفتسین را پیش از تحویل سال نو در سفره یا روی میز میچینند. این سنت بسیار کهن بهنظر میرسد و احتمالاً اشارهایست به هفت سپنتا (هفت امشاسبند) مقبول در دین زردشتی.
سیزدهبدر
سیزدهبدر عنوان مراسم تفرج عمومی در روز سیزدهم نوروز در ایران بوده که در روز سیزدهم فروردین در تمام قسمتهای ایران، عامه مردم، تمامروز را در بیرونازشهر و خارجازخانه بسر میبردند و به شادی و بازی میپرداختند؛ حتی برای مزید اطمینان از اینکه روز سیزده را بدر کرده باشند و ازلحاظ رعایت احتیاط، دربعضیموارد دوروز متوالی سیزدهم و چهاردهم فروردین را از شهر خارج میشدند. در روز سیزده خانوادهها و دوستان غالباً دستهجمعی و گروهگروه از شهر بیرون میرفتند و تا پایان روز نیز در خارج از شهر میماندند و چنان بهضرورت و شگون اینکار معتقد بودند که حتی کسانیکه بهعلل و دلایل مختلف، مجبور به توقف در شهر بودند، میرفتند تا بههرحال، سیزده را بدر کرده باشند. در بیرونازشهر، بیشتر خانوادهها به تفریح و رقص و آواز و بازی سرگرم میشدند. حتی سالخوردگان هم به انواع بازیهای قدیمی مشغول میگشتند؛ بدینترتیب، سیزدهبدر بیتردید تاحدی از اسباب احیای برخی از بازیهایی میشد که درحالفراموشی بودند. زنان غالباً سبزههایی را که بهمناسبت آمدن بهار کاشته بودند، دراینروز به خارجازخانه میانداختند و دختران در مزارع، علفها را گره میزدند و غالباً ترانههایی ازقبیل «سیزدهبدر، سال دگر، خانه شوهر، بچهبغل و ...» میخواندند. گفتنیست؛ سیزدهبدر باآنکه متعاقب جشنهای نوروزی بوده، ظاهراً ربطی به این جشنها نداشته و جشنهای نوروز در پیشازاسلام، جمعاً بیشتر از ششروز نبوده و در تقویم دینی زردشتیان هم فروردینماه جشن دیگری برگزار نمیشده. باری، مراسم سیزدهبدر ظاهراً مولود اعتقاد عامه مردم بوده است نسبت به نحوست عدد ۱۳ و این اعتقاد اختصاص به ایران نداشته و در اروپا (مخصوصاً در فرانسه) نیز شایع بوده اما اختصاص اینمراسم به سیزدهم فروردین، احتمالاً ازآنروست که میخواستهاند در آغاز سال نو، از نحوست موهوم ۱۳ خودداری شود.