جذابیت کتاب صوتی در بینِ ستارهها
کوری ویلبور؛ مهندس نرمافزار 25ساله آمریکایی، در بوستون زندگی میکند و بهگفته خودش؛ بهجز کتابهای درسی مربوط به رشته خود، بهسختی در سال یک یا دو کتاب داستانی و مستند مطالعه میکند. ویلبور وقت کافی برای خواندن کتابهای غیردرسی را ندارد ولی بااینوجود، در یکسالِاخیر صدها کتاب داستانی مثل «دوزخ» دن براون و زندگینامه استیو جابز را با فرمتی غیرچاپی خریداری کرده است که بهجایِ خواندن، آنها را گوش میکند. اینروزها انتشارات معروف سعی میکنند برای بالابردن تعداد مشتریهای خود و جذب کسانی مثل ویلبور، از تمام فرمتهای ممکن برای نشر و اطلاعرسانی کتابهای خود استفاده کنند که یکی از مرسومترین آنها در زمان حال، کتابهای صوتی یا شنیداریست که یکنفر کتاب را میخواند و فایل ضبطشده آن برای گوشکردن مشتریها فرستاده میشود. ویلبور هرروز که سر کار میرود، سر میز صبحانه هم میتواند با گوشکردن به کتاب خود، از محتویات آخرین داستانها و مطالب موردِعلاقه خود اطلاع پیدا کند.
کتاب صوتی همانگونه که از نامش پیداست، تلفیقیست از متن کتاب و صدای خواندهشدن آن. گوینده کتاب ممکن است خود نویسنده و پدیدآورنده کتاب بوده یا هر شخص دیگری که صدای دلنشین و جذابی دارد. دسترسی سریع، حمل آسان و قابلیت استفاده در مکانهای گوناگون، تقویت مهارت شنیدن و صحبتکردن، قابلِاستفاده برای افراد باسواد و بیسواد؛ ازجمله مزایای ایننوع کتابها بهشمار میروند. ویلبور دراینباره میگوید: «کتابهای گویا میتوانند بخشی قابلِتوجه از اوقات بیهوده و زمانهای غیرکارآمد عده زیادی از مردم را به مفیدترین و مؤثرترین شکل ممکن پر کنند؛ مثلاً در سفرهای بینشهری و رفتوآمدهای شهری، مواقع پیادهروی، زمانیکه مردم در صفهای طولانی انتظار بانکها و ادارات مختلف هستند، هنگام انجام کارهای روزمره و بسیاری موارد دیگر میتوان از این کتابها استفاده و در وقت خود صرفهجویی کرد». اینروزها ناشران سعی میکنند با استفاده از صدای خود نویسندهها فروش کتابهای صوتی خود را بالا ببرند. مخاطبان بهطورِحتم ترجیح میدهند بهجایِ خواندن متون کتاب، به صدایی گوش کنند که خودش داستان موردِنظر را نوشته و بر نحوه ارائه و بیان احساسات شخصیتهای مختلف داستان احاطه کامل دارد و بهخاطرِهمین است که خواندن کتاب به یکی از محبوبترین برنامههای شبکههای رادیویی مشهور در جهان مثل سیبیاس و انپیآر (رادیو ملی آمریکا) تبدیل شده. هرروز، فایلهای صوتی که مربوط به برنامههای رادیویی شبهای قبل است، میلیونها بازدیدکننده دارد. حتی انتشار کتابهای صوتی آنقدر اهمیت پیدا کرده که پای بازیگران هالیوود نیز به خواندن کتابهای داستانی باز شده. از نمونه اخیر میتوان به رمان پرفروش «جنگ جهانی زد» اشاره کرد که فیلمی بههمینعنوان با بازی برد پیت روی پرده سینماهای آمریکا رفته است. براد پیت بههمراهِ 40 بازیگر سرشناس دیگر این رمان را بهصورتِ صوتی اجرا کردهاند و درحالِحاضر حدود 600هزارنسخه از این کتاب بههمراهِ لوح فشرده دارای فایل صوتی این کتاب در بازار کتاب آمریکا بهفروش رفته. درحقیقت، ناشران برایِاینکه نرخ فروش کتابهای خود را افزایش دهند، قالبهای مختلفی به کتابهای خود اضافه میکنند که فایلهای صوتی از نمونه موفق آنها در سالهای اخیر محسوب میشود. براساسِ آمارهای فروش کتاب در سایت «آمازون» در سال جاری 26هزارعنوان کتاب الکترونیک بهفروش رفته که همراه فرمت صوتی بوده. براساسِ اعلام این سایت؛ قرار شده که ناشران 100هزارعنوان کتاب صوتی نیز تا پایان سال برای فروش در سایت «آمازون» بهنمایش بگذراند. دان کاتز؛ مؤسس و مدیر شرکت کتابهای صوتی CEO، از افزایش فروش این کتابها خبر میدهد و میگوید اینروزها مشتریهای کتابخوان دیگر حوصله بازکردن کتابها را ندارند و ترجیح میدهند آنها را گوش کنند. بهگفته انجمن ناشران کتابهای صوتی؛ از سال 97 که برای اولینبار این کتابها وارد بازار کتاب شدند، با فروش 480میلیوندلاری کتابهای صوتی تا سال 2010 با رشد 30درصدی روبهرو بودند که دراینسال میزان فروش چیزی حدود 1.2میلیارددلار تخمین زده شده. البته اولینبار ایده کتاب صوتی در سالهای 1930 توسط کتابخانه کنگره آمریکا کلید زده شد. این پروژه که «کتاب برای نابینایان» نام داشت، در ابتدا درراستایِ کمک به نابینایان برای مطالعه صورت گرفت. بنیاد نابینایان اولینبار کتاب سخنگو را در سال 1932 تولید کرد و سال بعد برای اولینبار تولید انبوه کتاب سخنگو آغاز گشت. در سال 1933 جی. پی هارینگتون که در رشته مردمشناسی کار میکرد، آمریکای شمالی را درنوردید تا تاریخ قبایل بومی آمریکایی را روی دیسکهای آلومینیومی با استفاده از گرامافونی که با برق اتومبیل کار میکرد، ضبط کند. کتاب سخنگو، سنت قصهگویی را که هارینگتون سالهاپیش تحقیقاتی درباره آن انجام داده بود، زنده میکرد. تا سال 1935 که پسازآن کنگره تصویب کرد، کتابهای سخنگو برای نابینایان بهرایگان ارسال شود، پروژه «کتاب برای نابینایان بزرگسال» بهطورِجدی دنبال میشد. درآنسالها کتابخانه کنگره آمریکا پروژهای خصوصی برای مراجعهکنندگان به این کتابخانه محسوب میشد اما امروز هرکسی میتواند با مراجعه به سایتهای فروش این کتابها، آنها را دانلود کرده و در تلفنهمراه خود، کتابخانهای از این کتابهای صوتی داشته باشد. گویا ناشران کتابها بهایننتیجه رسیدهاند که برای خواندن کتب الکترونیک، مخاطبان باید دستگاههای کتابخوان داشته باشند که باتوجهبه حجم آنها نسبت به دستگاههای پخش موسیقی و فایلهای صوتی، بهنظر میرسد از استقبال کمتری نسبت به کتابهای صوتی برخوردار باشند. اینروزها در جیب هرکسی یک تلفنهمراه پیدا میشود که به دستگاه پخش صدا مجهز بوده و با کمترین زحمت میتوان در اوقات فراغت، به کتاب موردِعلاقه گوش کرد. آمارهای انجمن ناشران کتابهای صوتی آمریکا فروش این کتابها را در سال 2012 حدود 13255عنوان اعلام کرده که باتوجهبه نوپابودن این صنعت درنوعخود جالبِتوجه است. شما کجا به کتاب سخنگو گوش میدهید؛ سالن ورزشی، سر کار، یا پارک؟ پاسخ شما به این سؤال، بر فرمت موردِاستفاده شما از کتاب سخنگو مؤثر است. درحالیکه فناوری چاپ تا حدود زیادی ثابت مانده است، تغییرات در دنیای صدا از زمان توماس ادیسون که جمله «مارک یک بره کوچولو داشت» را در سال 1877 روی دستگاه ضبطصوت استوانهای فلزی ضبط کرد، بهطورِمدام ادامه داشته است. درحالِحاضر بیش از 23میلیون آمریکایی که هنگام رانندگی، ورزش، باغبانی و هرجاکه چشمانشان مشغول است ولی ذهنشان آزاد است تا یاد بگیرند یا سرگرم باشند، به فرمتهای مختلف کتاب گویا از کاستهایی که هنوز موجودند تا سیدی، کارتهای حافظه، امپیتری و کتب گویای دیجیتال خودخوان و نیز کتابهای دانلودشده روی آیپادها و سایر پخشکنندههای موسیقی، گوشیهای همراه و حتی دریافتکنندههای جیپیاس گوش میدهند. ایبنا