نگاهی به تاثیر کتابهای صوتی بر فرهنگ مطالعه
شنیدن کی بود مانند خواندن؟!
مصطفی رفعت
مطالعه و بهویژه کتابخوانی، حلقهی مفقودهی بالندگی در جامعهی ایرانیست که سالها تلاش به اشکال مختلف در ارائهی انواع روشهای تبلیغاتی و انگیزشی در تقویت این حس و آگاهیبخشی در مورد لزوم آن، هنوز نتوانسته به امری نهادینهشده در فرهنگ عمومی ما تبدیل شود و جامعهی ایرانی همچنان با برچسب «کشوری با سرانهی پایین مطالعه» در جهان شناخته میشود. در یک تعریف دمدستی باید گفت که «سرانهی مطالعه» یعنی میانگین مدتزمان مطالعهی یک نفر طی یک شبانهروز و با این معیار، میتوان پرسید که هر ایرانی درروز چند دقیقه مطالعهی مفید در قالب کتاب دارد؟ براساس گزارشی که خبرگزاری صداوسیما در تاریخ چهارم اردیبهشت سال جاری منتشر کرد؛ طبق آمارهای جهانی و براساس استانداردهای تعریفشده، آمریکاییها ۲۰دقیقه، انگلیسیها 55دقیقه و ژاپنیها ۹۰دقیقه از وقت خود را در شبانهروز به مطالعهی کتاب اختصاص میدهند. برایناساس، آماری که از سرانهی مطالعهی کتاب در ایران در کنار تمام نوسانات عددی (از دو به ۱۵ و در نهایت به ۱۸دقیقه رسید) که تاکنون ارائه شده است، نشان میدهد ایرانیان تقریبا به میزان آمریکاییها به مطالعهی کتاب علاقهمند هستند. ژاپن از نظر عادت به کتابخوانی جایگاه نخست را در جهان دارد و ۹۱درصد مردم این کشور بهطور معمول کتاب، روزنامه و مجله میخوانند؛ برای مثال، یک ژاپنی در سال حدود ۴۷ کتاب میخواند. در اینجا نمیخواهیم به معضل کمبودهای موجود در فرهنگ کتابخوانی در کشور یا بررسی آماری این مسئله در ایران و سایر کشورهای جهان بپردازیم؛ بلکه میخواهیم این موضوع را بهعنوان یکی از علل احتمالی در بهوجود آمدن یا رواج پدیدهی کتاب گویا یا کتاب صوتی بررسی کنیم. حتما شما هم بارها بهویژه در سالهای اخیر با عبارت کتابهای صوتی مواجه شدهاید. در این نوع کتابها، یک اثر ادبی توسط خود خالق اثر یا چهرهای معروف یا گویندهای که توانایی و صدای خوبی در بازخوانی متون دارد، به خوانش کار پرداخته و تلاش وی بهشکل یک مجموعهی صوتی ثبت و ضبط میشود تا مخاطبان بتوانند بهجای خواندن، اثر را بشنوند. وجود کتابهای صوتی در کتابخانههای عمومی و مدارس از سالهای 1930 رایج بوده و پدیدهی جدید و محیرالعقولی نیست؛ در واقع حضور آنها حتی به قبل از رواج سیستمهای مدرنی چون دیویدیها، سیدیها و سایر واسطهای انتقال دادههای صوتی و تصویری و متنی امروزی برمیگردد. بااینحال، از دههی 80 بود که این سیستم وارد جریان امروزی یعنی شنیدن بهجای خواندن آثار معروف شد و به نیاز روز مخاطبان بهویژه آنها که حوصلهی مطالعه یا وقت این کار مفید را ندارند، پاسخ داد. این پدیده در سالهای اخیر در ایران هم رایج شده و طرفدارانی پیدا کردهاست؛ آنهم درحالیکه حتما متولدین دههی 50 و 60 خاطرات خوبی از کتابداستانهایی که با نوار قصه ارائه میشدند، دارند و حتی میتوان ادعا کرد که در ایران هم سابقهی حضور این رسانه خیلی جدید نیست؛ اما رواج آن در سالهای اخیر را میتوان گامی در جهت آشتی دوبارهی مخاطب با یار مهربانی دانست که بسیار مورد بیمهری قرار میگیرد. شاید بهتر باشد که جامعهشناسان به این مهم پاسخ دهند که چرا بهرفم وجود امکانی چون کتاب صوتی هم که زحمت؟! مطالعه را کم میکند، باز بر تعداد مطالعهکنندگان اضافه نمیشود؛ آنهم درحالیکه بهراحتی میتوان این نسخههای صوتی را در گوشی همراه ذخیره و در هر زمانی از آنها استفاده کرد. دکتر مهرداد ناظری؛ جامعهشناس و استاد دانشگاه در این زمینه میگوید: «بهنظر میرسد که کتاب بهشکل فیزیکی بههرصورتی که تولید شود، یک ابزار به حساب میآید. هرچند که در دنیای مدرن، تلاش میکنند آن را به شیوههای متنوع و جذاب تولید کنند تا در بازار کسبوکار مورد توجه مخاطبان قرار گیرد؛ اما خارج از نگاه ابزاری به کتاب، آنچه باعث رجوع مردم به آن میشود، احساس نیاز و علاقهی به آن است. در جامعهای که مردم نیازهای خود را بهشکل کوتاه و خلاصهشده با جستوجو در گوگل یا یا شبکههای اجتماعی بهدست میآورند، کتاب نمیتواند جایگاه خاصی داشته باشد. کتاب صوتی اگرچه یک امکان مناسب برای استفاده در دنیای مجازیست؛ اما راحتطلبی شهروند جهان سومی دنیای مدرن، اجازهی رفتن بهسوی کارهایی که در آن نیاز به اندیشه و تلاش است را نمیدهد. بنابراین، اگر بخواهیم کتاب صوتی را بهعنوان جایگزینی مناسب کتابهای نوشتاری گسترش دهیم، باید قبل از آن انگیزهها و علائق مردم را به کتاب ارتقا دهیم». در گزارشی که نشریهی فوربز با عنوان «آیا اساسا شنیدن کتاب صوتی، همان کارکرد مطالعه را دارد؟» در سپتامبر 2011 منتشر کرد به این موضوع از منظری دیگر نگاه کرد و نوشت: «با رواج پلیرهای پرتابل از سال 2005، استفاده از موسیقی بهشکل همراه و در هر زمان و مکان، این امکان برای عموم مردم فراهم شد که لحظهای از شنیدن اصواتی که دوست دارند، دور نشوند. این یعنی حتی میتوان در کنار آهنگهایی از خوانندگان محبوب، جایی هم برای شنیدن صدای افرادی که دوستشان داریم، پیامهای صوتی انگیزشی، یادگیری دروس و علوم و... به شیوهی شنیداری و سایر لذات به این سبک مشابه، باز کرد». نویسندهی این مقاله با طرح این سوال که آیا شنیدن یک کتاب به جای ورق زدن و مطالعهی آن، روش مناسبی برای تشویق به مطالعه است، ادامه میدهد: «از نظر متخصصان، کتابهای صوتی نوعی سرگرمی بهشمار میروند و دریافتی که از مطالعه ایجاد میشود را در شخص بهدنبال نخواهند داشت؛ زیرا ذهنش را به چالش دریافت مفهوم وارد نکرده و او را در احساسی از زیباییشناسی یک صدا و خوانش خوب رها میکند».