تیتر خبرهای این صفحه

المپیک چگونه بستر بحران‌ها و تنش‌های غیرورزشی شد؟

جنگ در آوردگاه صلح!

جنبش المپیک نخستین‌بار توسط یک معلم تعلیم و تربیت از کشور فرانسه به‌نام «پیر دو فردی بارون دوکوبرتن» در سال ۱۸۹۲ با پیشنهاد احیای بازی‌های المپیک مطرح شد. وی در اول ژانویه سال ۱۸۶۳ در شهر پاریس کشور فرانسه به‌دنیا آمد و خیلی‌زود به ادبیات، تاریخ، جامعه‌شناسی و مسائل تربیتی علاقه‌مند شد و بر دیدگاهش در تحول تربیتی و آرزوی احیای بازی‌های المپیک به‌صورت امروزی متمرکز شد. بازی‌های المپیک و بنیان‌گذاری جنبش المپیک مدیون تعهد کوبرتن است. کوبرتن در‌آن‌زمان با همکاری و همفکری تعدادی از دوستان نزدیک خود برای سازمان‌دهی و تداوم این جنبش، کمیته بین‌المللی المپیک را تأسیس کرد و از سال ۱۸۹۶ تا سال ۱۹۲۵ خود ریاست آن‌را به‌عهده گرفت و وقتی از مسئولیت کنار رفت، عنوان ریاست افتخاری بازی‌های المپیک به او اعطا شد. مکان کنونی کمیته بین‌المللی المپیک شهر لوزان در کشور سوئیس است. پیردو کوبرتن در 2 سپتامبر سال ۱۹۳۷ در ژنو سوئیس درگذشت اما بر‌اساس وصیت وی؛ قلب او را در المپیا (شهری در کشور یونان) مدفون کردند. وی معتقد بود المپیا؛ که نخستین مکان برپایی المپیک باستان است، «مهد دوستی، صلح و آرامش» بوده و این مکان اکنون مقر آکادمی بین‌المللی المپیک نیز در‌نظر گرفته شده است. المپیک نوین به‌تدریج همراه با جنبش المپیک رشد و توسعه یافت. اکنون المپیزم اصول زیربنایی «منشور المپیک» است که کتاب قانون کمیته بین‌المللی المپیک محسوب می‌شود، در بخشی از این کتاب آمده که «المپیزم فلسفه زندگی‌ست»، «تعالی‌بخشیدن و ترکیب هماهنگ ویژگی‌های جسمانی، اراده و عقل است»، المپیزم با آمیختن ورزش، فرهنگ و تعلیم‌و‌تربیت در‌پی خَلق روشی از زندگی‌ست که مبتنی‌بر لذت تلاش، ارزش‌های تربیتی، سرمشق خوب، مسئولیت اجتماعی و احترام‌گذاشتن به اصول جهانی زیربنایی اخلاق است.

«المپیک باستان» پیش از عصر طلایی یونان شکل گرفت و از ۷۷۶‌سال قبل‌از‌میلاد، شروع شد و تا ۳۹۳‌سال پس‌از‌میلاد (نزدیک به ۱۲۰۰‌سال) ادامه داشت، این بازی‌ها یک‌روز طول می‌کشید و فقط شامل مسابقه‌ دو؛ به‌مسافت طول استادیوم بود اما بعدها در سال ۶۰۰ قبل‌از‌میلاد، بازی‌ها پنج‌روز به‌طول انجامید و شامل رشته‌های مشت‌زنی، ارابه‌رانی چهار‌اسبه، پنتاتلون یا پنج‌گانه (دوِ ۲۰۰‌متر، پرش طول، پرتاب نیزه، پرتاب دیسک و کُشتی)، دویدن با لباس رزم (سپر و کلاه‌خود و ...) و پانکراشن (ترکیبی از کشتی و مشت‌زنی) بود؛ در‌حالی‌که اکنون بازی‌های المپیک طی ۱۵‌روز برگزار می‌شود. در المپیک باستان، برای برنده‌ مسابقه جشن می‌گرفتند و تاجی از «برگ زیتون» به وی اهدا می‌شد؛ اما در بازی‌های نوین، برنده نشان دریافت می‌کرد که به‌مرور‌زمان در سومین‌دوره بازی‌های نوین، هر سه ورزشکار برتر «مدال» دریافت کردند.

المپیک پرحاشیه ۲۰۲۴؛ از استانداردهای دوگانه غرب تا احتمال حملات تروریستی
شمارش معکوس برای مراسم افتتاحیه المپیک ۲۰۲۴ به‌‌جد آغاز شده است؛ بااین‌حال، درشرایطی‌که از نمونه دلگرم‌کننده برگزاری آخرین بازی‌های پرشور المپیک تابستانی فرانسه 100سال می‌گذرد، برگزارکنندگان با نگرانی مبنی‌بر کم‌رونق‌بودن استقبال از بازی‌ها در سال جاری مواجه‌‌اند؛ به‌ویژه‌که درآن‌دوران نیز ساکنان پاریس به‌شدت از تحولات ناشی از برگزاری چنین رویدادی شکایت کردند و در جامعه‌ای که پس از جنگ جهانی اول، درگیر بحران‌های اقتصادی بود، با افزایش نفوذ نیروهای افراطی، افق سیاسی در‌حال‌تاریک‌شدن بود. بااین‌وجود، بازی‌ها به‌عنوان یک موفقیت و تعیین «استانداردهای جدید رقابت و دوستی ورزشی بین‌المللی» ارزیابی شدند. اکنون به‌نظر می‌رسد که پاریس با شرایط دشواری مواجه است و درحالی‌که امید می‌رفت تا «المپیک ۲۰۲۴ پاریس» یک جشن تابستانی برای فرانسه پس از یک‌قرن باشد، تصمیم رئیس‌جمهوری فرانسه (امانوئل مکرون) برای برگزاری انتخابات زودهنگام پارلمانی تاحدی رویدادهای المپیک سال جاری را تحت‌الشعاع آشفتگی سیاسی قرار داد. به‌گزارش ایمنا؛ مکرون که درآستانه آغاز المپیک ۲۰۲۴ از کم‌بودن تعداد مدال‌های دریافتی فرانسه در المپیک ۲۰۲۰ توکیو ابرازتأسف کرده بود، اعلام کرد که امید دارد کشورش تابستان جاری در خاک خود به جمع پنج تیم برتر بازی‌های المپیک بپیوندند. با‌این‌حال گفته می‌شود این لفاظی‌ها نشانه این‌بودکه او بیشترین تنش را احساس می‌کند.

بی‌شک همه جوامع میزبان امیدوارند المپیک بتواند حس وحدت و غرور ملی را القا کند و درعین‌حال تشویق تحسین‌برانگیز جهان را به‌دنبال داشته باشد و رئیس‌جمهوری فرانسه نیاز مبرمی به یک ‌لحظه ملی و شکل‌گیری نوعی سرخوشی نامنتظره‌ دارد، بااین‌وجود درحالی‌که همه بلیت‌ها فروخته شده، شواهدی مبنی‌بر اشتیاق بیشتر در دست نیست و بحث‌وجدل‌های بی‌موردی بر سر طرح‌هایی وجود دارد که ناتمام رها شده. پاریسی‌ها نسبت به اقداماتی نظیرِ حذف غرفه‌های کتاب‌فروشی سنتی از کرانه‌های رود سن درطول‌زمان بازی‌ها و آلودگی‌های صوتی ناشی از ترافیک دراین‌شهر شلوغ شکایت دارند و تردیدهای بسیاری میان وزیران کشور مبنی‌براینکه آیا این‌رویداد ۱۰میلیاردیورویی می‌تواند هزینه‌ها را جبران کند یا خیر وجود دارد، ازسویی، رقبای انتخاباتی مکرون برنامه‌های او برای استفاده ازاین‌رویداد جهت تجلیل از هویت مدرن و چندفرهنگی فرانسه در صحنه جهانی را موردحمله قرار داده‌اند و در بین تمام مسائل، «امنیت» چالش اصلی‌ست و استرس‌هایی مبنی‌بر وجود حملات تروریستی طی بازی‌ها وجود دارد که توسط بعضی مخالفان شایعاتی درباره آن در پاریس پخش شده است. این اما همه ماجرا نیست! به‌گزارش رضا پیراسته (فارس)؛ یک قانون‌گذار چپ فرانسوی گفت به‌دلیل حمله رژیم اسرائیل به غزه نباید ورزشکاران اسرائیلی حاضر در المپیک 20224 مورداستقبال قرار گیرند. «خبرگزاری فرانسه» نوشت: «توماس پورتس» (قانون‌گذار فرانسوی) به‌دلیل این اظهارات موردانتقاد برخی سیاستمداران حزب چپ و یک گروه بزرگ یهودی-‌فرانسوی قرار گرفته است. پورتس در گردهمایی درحمایت‌از فلسطینی‌ها گفت: «هیئت و ورزشکاران اسرائیلی در پاریس مورداستقبال قرار نخواهند گرفت». او خواستار شکل‌گیری یک ائتلاف دراین‌زمینه شد و گفت: «دیپلمات‌های فرانسه باید کمیته بین‌المللی المپیک را در ‌فشار بگذارند تا اهتزاز پرچم و پخش سرود اسرائیل ممنوع شود». او افزود: «زمان پایان‌دادن به معیارهای دوگانه فرا رسیده است». به‌دنبال این سخنان یک گروه یهودی ماجرای ورزشکاران اسرائیلی در بازی‌های المپیک مونیخ را به‌یاد آورد. فرانسه اینک در بالاترین وضعیت امنیتی خود قرار گرفته و خود را آماده میزبانی از میلیون‌ها بازدیدکننده، ورزشکار و سران جهان درطول بازی‌های المپیک تابستانی پاریس است که از روز جمعه آغاز می‌شود، می‌کند. کمیته سازمان‌دهی پاریس 2024 تضمین داده است اقدامات بی‌سابقه برای ایمن‌سازی بازی‌ها ازجمله استقرار 30000 پلیس و ژاندارم اجرا خواهد شد. همچنین بین 17000 تا 22000 مأمور امنیتی خصوصی در تأسیسات المپیک و مناطق محل اسکان هواداران مستقر می‌شوند. به‌گزارش ایرنا؛ پافشاری دولت فرانسه و کمیته بین‌المللی المپیک بر «عدم‌برخورد» با رژیم جنایتکار صهیونیست و اخراج شرکت‌کنندگان آن از المپیک ۲۰۲۴ پاریس، درست در نقطه مقابل برخورد محکم و اخراج روسیه از مسابقات ورزشی جهان، باردیگر «استانداردهای دوگانه غربی و ناکارآمدی نهادهای تحت‌سلطه غرب» را نشان داد. المپیک تابستانی ۲۰۲۴ پاریس درحالی از پنجم مردادماه آغازبه‌کار خواهد کرد که کارزاری جهانی علیه حضور رژیم صهیونیستی در رقابت‌های المپیک شکل گرفته و فشارها بر دولت فرانسه و کمیته بین‌المللی المپیک برای اخراج صهیونیست‌ها از رقابت‌های المپیک که نمادی از صلح و دوستی جهانی به‌شمار می‌آید، روزافزون شده است. مقاومت عجیب مکرون و رؤسای کمیته بین‌المللی المپیک در برابر این کارزار جهانی و دفاع غیرعادی آنان از رژیم کودک‌کش درحالی‌ست‌که دراین‌رویداد محدودیت‌هایی برای نمایندگان روسیه و بلاروس ایجاد شده که طبق آن؛ ورزشکاران این‌کشورها فقط با‌عنوان «بی‌طرف» و با «نفی ملیت خود» می‌توانند در رقابت‌ها شرکت کنند! این‌رویکرد و استاندارد دوگانه جوامع غربی حتی در حوزه ورزشی، باردیگر دروغ‌بودن ادعای آنان درباره حقوق بشر و تساوی بشریت در حقوق شهروندی را آشکار ساخته و مهم‌ترازآن، سؤالاتی جدی درباره کارکرد نهادهای جهانی ساخته‌شده و تحت‌سلطه غرب در حوزه‌های مختلف ازجمله ورزش را به ذهن متبادر می‌سازد. برخورد حداکثری نهادهایی همچون فدراسیون بین‌المللی فوتبال فیفا و دیگر فدراسیون‌های ورزشی جهانی با روسیه درحالی‌ست‌که این‌کشور همواره جز کشورهای برتر در حوزه ورزشی به‌شمار آمده و نقش مهمی در عرصه ورزش داشته و دارد. استاندارد دوگانه غرب دربرخوردبا مسائل مختلف بین‌المللی، بیش‌ازهرچیز شعارهای پرطمطراق و اصول اعلامی لیبرال دموکراسی غربی را هدف قرار داده است. کشورهای غربی به سردمداری آمریکا و قدرت‌های اروپای غربی، طی سال‌های اخیر به‌قدری دراین‌مسیر اشتباه قدم نهاده که حتی نقاب همیشگی خود در برخورد دوگانه با مسائل را نیز کنار گذاشته و آشکارا و بی‌پروا، روسیه را به‌دلیل درگیری با شهروند غربی اروپایی مستحق بالاترین مجازات‌ها دانسته و در برابر آن رژیم کودک‌کش صهیونیستی که جنایت‌های جنگی را به اوج خود رسانده و بسیاربیشتر از جنگ روسیه و اوکراین غیرنظامیان را هدف قرار داده را نه‌تنها مورد شماتت و برخورد قرار نداده که در کمال وقاحت این رژیم را قربانی معرفی می‌کند. این، به‌خوبی نشانگر این‌است‌که در قاموس غربی‌ها، انسان و بشر و حقوق بشر تنها در قالب شهروند غربی و برای شهروند غربی معنا یافته و دیگر افراد در جهان حتی شاید انسان نیز به‌شمار نیایند. حمایت تمام‌وکمال غرب از صهیونیست‌ها فارغ از غیراخلاقی‌بودن، با هر معیار، منطق و دانشی ازجمله علومی نظیرِ روابط بین‌الملل و جامعه‌شناسی سیاسی، امری غیرعاقلانه به‌شمار می‌آید. درهمین‌راستا این حمایت تمام‌وکمال از صهیونیست‌ها در بین سیاستمداران غربی حتی براساس معیار و ترازوی هزینه-فایده نیز که اساس انتخاب عقلانی در علم حکمرانی و مدیریت به‌شمار می‌آید، کاملاً عجیب و غیرعادی به‌نظر می‌رسد. براساس این معیار؛ پیش از هر تصمیمی باید هزینه‌ها و عواقب اجرا و اعمال تصمیم را سنجیده و مشخص کرده و فایده و سود به‌دست‌آمده از تصمیم را نیز بررسی کرده و براین‌مبنا؛ اگر فایده و سود تصمیم بیش از هزینه آن باشد آن تصمیم، عاقلانه به‌شمار می‌آید. بررسی این معیار در حمایت غرب از صهیونیست‌ها نشانگر این‌است‌که این حمایت همواره برای غرب هزینه‌زا بوده و هیچ‌گاه دستاورد خاصی را برای آنان به‌ارمغان نیاورده است. در رابطه دوگانه صهیونیست‌ها و دولتمردان غربی، همواره جوامع غربی باید با حمایت خود، موجودیت رژیم صهیونیستی را تضمین کرده و در‌برابر نه‌تنها هیچ دستاورد خاصی را از این حمایت به‌دست نمی‌آورند بلکه خشم جهانی را نیز به‌جان می‌خرند. شاید دلیل این حمایت‌ها را نه در فایده و دستاورد برای دولت‌های غربی که در سود برای دولتمردان و سیاستمداران غربی جست. لابی‌های ثروت و قدرت وابسته یا وفادار به صهیونیسم در غرب، با حمایت‌های مالی و سیاسی خود اوج‌گیری سیاستمداران در غرب را تضمین و براین‌مبنا؛ آنان را به مهره‌های خود تبدیل کرده و با اجماع‌سازی در ساختار سیاسی کشورهای غربی، دولت‌های اروپایی و آمریکا را به‌حمایت غیرعاقلانه از این رژیم وادار می‌کنند. حضور پرقدرت اوانجلیست‌ها (صهیونیسم مسیحی) و لابی آیپک در ساختار سیاسی آمریکا و حمایت ثروتمندان یهودی از سیاستمداران و نقش آنان در رشد افراد در ساختار سیاسی کشورهای غربی باعث حمایت غیرعادی و به‌دوراز منطق دولت‌های غربی از این رژیم شده. غرب با حمایت از رژیم صهیونیستی پا در قماری گذاشته که نتیجه آن ازپیش مشخص است. دولتمردان غرب به‌اشتباه این تلقی را دارند که می‌توان همه شئون جامعه و کشور و حتی دنیا را دررابطه‌با اسرائیل به کنترل خود درآورده و هر صدای آزادی‌خواهانه را به‌روش‌های مختلف از کار انداخت ولی منفوریت شدید رژیم صهیونیستی در جوامع غربی و همچنین اعتراضات به رفتار دوگانه رؤسای‌ جمهوری، نخست‌وزیران و دیگر حاکمان در جوامع غربی در قلب اروپای غربی و آمریکا نادرستی این تلقی و فکر را آشکارا نشان داده است. دراین‌میان حمایت‌های این‌چنین و رفتار دوگانه به‌خصوص در حوزه نهادهای بین‌المللی تنها منجر به بی‌اعتباری این نهادها و رشد و قدرت سازوکارهای جایگزین خواهد شد. غرب به‌دست خویش کمر به نابودی خود بسته است.

ارسال دیدگاه شما

هفته‌نامه در یک نگاه
ویژه نامه
بالای صفحه