شایدها و بایدها درباره رویارویی مستقیم ناتو و روسیه
«ماریا زاخارووا» (سخنگوی وزارت خارجه روسیه) از تصمیم اتحادیه اروپا برای اختصاص ۱۰میلیونیورو کمک نظامی به ارمنستان انتقاد کرد و گفت: «کمک نظامی اتحادیه برای حمایت از نیروهای مسلح ارمنستان درواقع پیشبرد محاسبات ژئوپلیتیکی برای گسترش نفوذ خود بر منطقه قفقاز جنوبیست». وی ادامه داد: «تجربه اوکراین نشان میدهد که صندوق صلح اروپا درباره صلح، ثبات و امنیت نیست؛ بلکه بیشتر درباره جنگ، تحریک کشورها و خونریزی بنا شده. رویکرد تفرقه بینداز و حکومت کن جوامع غربی ظاهراً در قفقاز نیز قرار است موجب تفرقه ملتها شود». زاخارووا گفت: «ما بارها بهاینموضوع اشاره کردهایم که اتحادیه اروپا اصول و منطق صلحآمیز خود را از دست داده و هیچ پتانسیلی برای تقویت صلح ندارد. درواقع اتحادیه اروپا امروز مسیر نظامیسازی و جنگ را درپیش گرفته که بهجای شهروندانش، در خدمت منافع ایالاتمتحده و ناتو است». وی افزود: «استراتژی اتحادیه شامل تشدید تضادهای موجود؛ ازجمله تضاد بین باکو و ایروان، برای بازدارندگی روسیه و سایر کشورهای مستقل از غرب است». وی گفت؛ اعتقاد دارد غرب از بیشترشدن جنگ و ناامنی در نقاط مختلف جهان استقبال میکند و درواقع سیاست آنها ماهیگیری از آب گلآلود است! ازآنسو، «نیکولای پاتروشف» (دستیار رئیسجمهوری روسیه) نیز اعلام کرد که روسیه نمیتواند به ناتو اعتماد کند؛ زیرا متوجه اشتباهبودن این اتحاد شده است. خبرگزاری «تاس» اعلام کرد که «پاتروشف» این اظهارات را در چارچوب اظهارات متناقض اتحاد آتلانتیک شمالی بیان کرده است. بهگفته وی؛ ازیکسو، ناتو خود را بهعنوان یک سازمان منطقهای معرفی میکند و ازسویدیگر، آشکارا منطقه آسیا و اقیانوسیه را بهعنوان حوزه نفوذ و منافع خود میداند. وی تأکید کرد: «دروغ، یک اصل اساسی چندینساله سازمان پیمان آتلانتیک شمالی و رهبران آن در واشنگتن و لندن است؛ نمیتوان به این اتحاد اعتماد کرد». وی تصریح کرد که کشورهای ناتو در مقاطع مختلف زمانی وانمود میکردند دوستان مسکو بوده و آنرا بخشی از خود میدانستند و قول داده بودند ناتو بهسمت شرق گسترش نخواهد یافت؛ درحالیکه اکنون اینکشورها «علناً روسیه را تهدید اصلی مینامند!» گفتنیست؛ «ولادیمیر پوتین» (رئیسجمهوری روسیه) اول تیرماه ۱۴۰۳ در نشستی اعلام کرده بود که اینکشور آماده است با همه طرفها؛ ازجمله کشورهای اتحادیه اروپا و ناتو درمورد امنیت برابر و غیرقابلتقسیم اوراسیا گفتوگو کند و افزوده بود: «روسیه آماده گفتوگوی گسترده بینالمللی درباره اینموضوعات کلیدی و حیاتیست؛ هم با همکارانمان در سازمان همکاری شانگهای، جوامع مستقل مشترکالمنافع، اتحادیه اقتصادی اوراسیا، بریکس و هم با سایر انجمنهای بینالمللی؛ ازجمله اروپاییها و ناتو». جنگ اوکراین درپی بیتوجهی غرب نسبت به نگرانیِ امنیتی مسکو و گسترش نیروهای ناتو تا نزدیکی مرزهای روسیه کلید خورد. رئیسجمهوری روسیه در روز ۲۱ فوریه 2022 (دوم اسفند ۱۴۰۰) استقلال جمهوریهای خلق «دونتسک» و «لوهانسک» را در منطقه «دونباس» بهرسمیت شناخت و سهروزبعدش، عملیاتی نظامی که آنرا «عملیات ویژه» خواند، علیه اوکراین آغاز کرد؛ و اینگونه، روابط پرتنش مسکو-کییف به یک «رویارویی نظامی» تغییر وضعیت داد. دراینمدت کشورهای عضو پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو)؛ ازجمله آمریکا با حمایتهای هنگفت نظامی از کییف بر ادامه جنگافروزی ادامه داده و با تجهیز اوکراین به اسلحه پیشرفته و سنگینتر نظامی، آشکارا درپیِ تحمیل شکست راهبردی به روسیه هستند؛ موضوعی که مقامهای روس تأکید کردهاند محقق نخواهد شد.
جواد فرجالهی در ایسنا نوشت: پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) در جریان جنگ اوکراین از نزدیک نحوه عملکرد ارتش روسیه در اوکراین را زیرنظر گرفته و اطلاعات ارزشمندی درمورد طیف وسیع از موارد؛ از تاکتیکها و رویههای میدان نبرد مسکو گرفته تا برخی سامانههای تسلیحاتی پیشرفتهتر را جمعآوری کرده است. «بیزینس اینسایدر» بااینمقدمه نوشت: اما ناتو تنها طرفی نیست که از اطلاعات حاصله از جنگ اوکراین سود میبرد. یک کارشناس ارشد حوزه روسیه اوایل اینماه هشدار داد حامیان مسکو که اغلب آنها دشمنان سرسخت ایالاتمتحده هستند نیز از این جنگ درس میگیرند و درک خود را از سلاحهای غربی بیشتر میکنند. دارا ماسیکو (از اعضای ارشد بنیاد کارنگی برای صلح بینالمللی) در حاشیه نشست اخیر سران ناتو در واشنگتن درباره بازسازی نیروهای روسیه و ارزیابی اینکه کدام طرف از درگیری بیشتر آموخته است؟ گفت: فکر میکنم که ازنظر اطلاعات استراتژیک، اوکراین و ناتو برتری دارند. این مزیت، درست مانند همه کارهای اطلاعاتی تضمینی نیست و شما باید برای حفظ آن بجنگید. باید برای دسترسی جنگید. او توضیح داد: ازمنظر تاکتیکی؛ اوکراین و روسیه درمورد یکدیگر چیزهای زیادی یاد میگیرند و درپاسخ، چرخههای سازگاری و اقدامات متقابل بهسرعت درحالایجاد هستند. مقامات ایالاتمتحده نیز اظهارات مشابهی را بهویژه درمورد تواناییهای جنگ الکترونیک در هردوطرف بیان کردهاند. ماسیکو افزود: اما همانطورکه ما بهعنوان ناتو از آنچه جنگ اوکراین به ما نشان و یاد میدهد، سود میبریم، باید طرف مقابل را نیز مدنظر داشته باشیم. متحدان روسیه و شرکای آنها از ما یاد میگیرند و این، اکنون چیزیستکه روسیه باید به ایران، چین و کرهشمالی بدهد که همان کسب اطلاعات درباره تجهیزات ماست. این رسانه باتأکیدبراینکه «کمکهای خارجی به جنگ دامن میزند» به بررسی حمایتهای مالی و نظامی غرب و واشنگتن از کییف در جریان جنگ پرداخت و نوشت: از زمان آغاز جنگ در فوریه ۲۰۲۲، کشورهای ناتو دههامیلیارددلار کمک امنیتی به اوکراین ارائه کردهاند که ایالاتمتحده بهتنهایی بیش از ۵۳میلیارددلار را بهخود اختصاص داده است. اینمجموعه از کمکهای نظامی شامل همهچیز؛ از اقلام کوچکتر مانند فشنگ و گلولههای توپخانه تا قطعات بزرگتر، تجهیزاتی مانند خودروهای زرهی و سامانههای دفاع هواییست. بااینحال، اوکراین تنها طرف درگیری نیست که از خارجازکشور حمایت شده است. چین و کرهشمالی درجات مختلفی از کمکهای نظامی و اقتصادی به روسیه درطول جنگ ارائه کردهاند و روابط روزافزون بین اینکشورها و مسکو زنگ خطر را در ایالاتمتحده و در میان متحدانش در ناتو ایجاد کرده است. «بیزینس اینسایدر» با اشاره دریافت موشک، پهپاد، راکت و گلولههای توپخانه ازسوی مسکو افزود: حمایت چین از روسیه در آغاز جنگ اوکراین محتاطانهتر بوده. پکن بهجای ارائه مستقیم کمکهای نظامی، فناوری و سختافزار را برای کمک به مسکو برای گسترش پایگاه دفاعی-صنعتی خود و ساخت تسلیحات فراهم کرده. کارشناسان خاطرنشان میکنند؛ این حمایتها زرادخانه مسکو را درشرایطیکه اوکراین با بلاتکلیفی مواجه شده است، حفظ کرده و به ارتش مسکو کمک کرده تا سرعت خود را در میدان نبرد حفظ کند. رسانه آمریکایی همچنین به همکاری امنیتی تهران و مسکو اشاره و تأکید کرد: رابطه چین، ایران و کرهشمالی و روسیه یک خیابان یکطرفه نیست! مسکو ازطریق همکاری و کمکهای دفاعی بهطور فزایندهای از تهران، پیونگیانگ و پکن حمایت میکند. روابط قویتر بین روسیه و جوامعی مانند ایران، چین و کرهشمالی که اغلب مقابل غرب هستند، این خطر را افزایش میدهد که مسکو بتواند با کمک اینکشورها دسترسی بیسابقهای به تسلیحات غربی ارسالی به اوکراین داشته باشد. نشانههایی نیز وجود دارد که این اتفاق درحالحاضر رخ داده است؛ مثلاً شبکه سیانان سال گذشته گزارش داد روسیه سلاحهای ارائهشده توسط غرب را که در میدان نبرد در اوکراین بهدست آورده به ایران ارسال میکند. سپس تهران میتواند این تسلیحات را «مهندسی معکوس» کند که اینامر برای ایالاتمتحده و متحدان منطقهایاش که از این تسلیحات استفاده میکنند، بسیار نگرانکننده خواهد بود. روسیه همچنین گفته است که موشکهای دستنخورده ساخت اروپا و اجزای سامانه موشکی تاکتیکی ارتش آمریکا (ATACMS) را بازیابی کرده است. اینکشور به خودروهای زرهی غربی نیز دست یافته. علاوهبراین؛ روسیه در جنگ با اوکراین، اطلاعات مفیدی درمورد راههای دفع مهمات هدایتشونده دقیقی که غرب شدیداً به آنها وابسته است، آموخته و انواع مختلفی از سلاحها را با جنگ الکترونیک شکست میدهد. این دانش که با دشمنان غرب بهاشتراک گذاشته میشود، میتواند دردسرهای جدید برای کشورهای غربی در نبرد احتمالی آینده ایجاد کند. «بیزینس اینسایدر» تأکید کرد: متحدان مسکو همچنین قادر به کسب اطلاعات درمورد نحوه عملکرد سلاحهای خود در میدان جنگ هستند. یکی از نمونههای آن در ماه آوریل رخ داد؛ زمانیکه ایران بااستفادهاز موشکها و پهپادهای خود یک حمله هوایی گسترده علیه اسرائیل انجام داد. لوک کافی (یکی از همکاران ارشد مؤسسه هادسون) در ماه آوریل به «هیل» گفت: شک ندارم بههمانترتیبی که ما درحالیادگیری نحوه عملکرد سلاحهای خود در میدان نبرد امروزی هستیم (زیرا آنها را دراختیار اوکراین قرار میدهیم) طرف مقابل نیز یاد میگیرد که چهچیزی کار میکند و چهچیزی کار نمیکند. کارشناسان و مقامات میگویند کرهشمالی نیز احتمالاً از نحوه عملکرد تسلیحاتش در شرایط واقعی جنگی اطلاعاتی بهدست میآورد. دررابطهبا ایران، کارشناسان معتقدند حمله اواسط آوریل شباهت زیادی به برخی از حملات روسیه در اوکراین دارد. یادگیری از این تجربه میتواند مسیر را برای بهبود عملکرد در آینده هموار کند. بهگفته آنها؛ ایرانیها از این حمله درس خواهند گرفت و میکوشند تواناییهای خود را برای نفوذ به دفاع اسرائیل درطولزمان بهبود بخشند، همانطورکه روسها در مجموعه حملاتشان علیه اوکراین همینکار را انجام دادهاند. مهدی سیف تبریزی نیز در ایرنا نوشت: شاید تا همین چندوقتپیش در میان کارشناسان و سیاستمداران، سناریوی «درگیری نظامی همهجانبه میان روسیه و ناتو» بسیار نامنتظره و بعید بهنظر میرسید؛ اما اکنون باتوجهبه شرایط سیاسی و میدانی حاکم بر جبهههای نبرد و خطر بالای افزایش رویارویی نظامی گسترده بین تکتک اعضای ناتو یا کل اتحادیه با روسیه، باید به این گزاره بهشکل جدی نگریست. عبور از برخی خطوط قرمز تعیینشده طرفین درگیری و اطمینان از عدمپاسخگویی آنها میتواند یک لحظه غافلگیرکننده را بههمراه داشته باشد که نهایتاً منجر به حوادث خطرناکتری از وضعیت فعلی خواهد شد. بهبیان دقیقتر: کشورهای ناتو مدتهاست که بهاشکال مختلف یکی از طرفین این درگیری بودهاند. در اولین شکلش، غرب جمعی کمکهای مالی و نظامی قابلتوجهی را به اوکراین ارائه کرد. سامانههای تسلیحاتی منتقله به اوکراین هرروز پیشرفتهتر و مخربتر میشوند. هرچه از زمان جنگ میگذرد عرضه تسلیحات به کییف از انبارهای تسلیحاتی بهجامانده از دوران شوروی در کشورهای پیمان ورشو روبهکاهش میرود و ارتش اوکراین باید آنرا با سیستمها و مهمات غربی جایگزین کند. اگرچه این جایگزینی براساس توانمندیهای صنایع دفاعی غرب و همچنین ذخایر موجود دراینکشورها در شرایط کنونی محدود شده اما درصورت تشدید درگیریها کشورهای اروپایی پتانسیل و توان صنعتی تولید و جایگزینی تسلیحات موردنیاز را گرچه بهسختی دارند. ازآنجاکه روسها به اراده سیاسی غرب جمعی برای حمایت از اوکراین بهمنظور تضعیف روسیه مطمئن هستند کرملین ظاهراً خود را برای بدترین سناریوها یعنی افزایش مداوم کمکهای نظامی جامع و بلندمدت به اوکراین آماده کرده است. علاوهبر تأمین سلاح و مهمات؛ این کمکها شامل آموزش پرسنل، کمک در توسعه صنایع نظامی و زیرساختها و بازپرداخت هزینهها جاری کشوری نیز میشود که اینموضوع به اوکراین اجازه میدهد منابع موجود خود را روی بخش دفاعی متمرکز کند. دوم، اوکراین از حمایت گسترده غرب در قالب داده اطلاعاتی؛ ازجمله موارد فنی، دادههای ماهوارهای، سازوکار راداری، هواپیماهای شناسایی و سایر منابع برخوردار است. اطلاعات بهدستآمده حل طیف گستردهای از مشکلات را برای کییف امکانپذیر کرده، اطلاعات ارائهشده به نیروهای اوکراینی از وضعیت کلی نقاط درگیری آغاز و با نشاندادن اهداف خاص در جبهههای روسیه خاتمه مییابد. مستشاران نظامی غربی بهعنوان ارائهدهندگان این اطلاعات ممکن است در بهاشتراکگذاری انواع خاص از اطلاعات با مقامات اوکراینی احتیاط کنند اما درمورد استفاده از دادهها در عملیات نظامی علیه نیروهای روسیه تردیدی وجود ندارد. سوم، گزارشهایی مبنیبر مشارکت پرسنل نظامی کشورهای عضو ناتو در جبهههای مختلف اوکراین وجود دارد. گویا باگذشتزمان حضور آنان در میدان جنگ توسط دولتهای غربی بهرسمیت شناخته میشود. طبق تخمین گزارشهای اخیر منابع روسی تا اکتبر ۲۰۲۳، گفته میشود که حدود ۲۰۰۰نفر از مزدوران خارجی در جبهههای اوکراین حضور داشتهاند. البته گزارشها میتواند تاحدودی متفاوت باشد اما نکته مهم دراینموضوع ایناستکه مبارزانی که با هماهنگی کییف وارد اینکشور میشوند از فرایندی کاملاً سامانمند تبعیت میکنند. باید بهاینموضوع نیز اشاره کرد: در چندماهگذشته نظامیان برخی کشورهای ناتو همانند فرانسه بهصورت رسمی وارد درگیریها شدهاند که اینموضوع میتواند تبعات غیرقابلپیشبینی را بههمراه داشته باشد. درعینحال، چنین دخالتهای سطحپایینی ازسوی کشورهای غربی، خطر افزایش تنش نظامی مستقیم بین روسیه و ناتو را درحالحاضر ایجاد نمیکند. ایننوع از درگیری سطحپایین به شرکای غربی کییف اجازه میدهد تا بهتدریج کیفیت حمایت خود از اوکراین را افزایش دهند. عرضه موشکهای کروز مدتهاست به امری عادی تبدیل شده؛ یا قول ارائه جتهای جنگنده اف-۱۶ ساخت ایالاتمتحده که البته دراینموضوع تنها زمان تحویل ازسوی شرکای کییف است که تعیینکننده میباشد. رویارویی مستقیم اما چهزمانی شکل میگیرد؟ عامل مهمی که میتواند منجر به تشدید تنش و رویارویی مستقیم بالقوه بین روسیه و ناتو شود، احتمال «استقرار نظامی نیروهای ناتو در خاک اوکراین» است. برخی از شخصیتهای سیاسی غرب درمورد چشمانداز چنین سناریویی بحث کردهاند هرچند دیدگاههای آنها موردحمایت ایالاتمتحده قرار نگرفت یا بهعنوان موضع رسمی ناتو ارائه نشده است. چندین رهبر از کشورهای عضو از ایده استقرار نیروها در اوکراین فاصله گرفتهاند؛ اما دراینلحظه باید پرسید چه عاملی میتواند منجر به اتخاذ چنین تصمیمی شود و چگونه میتوان آنرا اجرا کرد؟ مهمترین عامل در امکان مداخله مستقیم جوامع عضو یا ورود کل ائتلاف ناتو به درگیری میتواند موفقیت نظامی قابلتوجه ارتش روسیه باشد. درحالحاضر، شرایط میدانی خط مقدم نسبتاً پایدار باقی مانده اما موفقیتهای میدانی نیروهای روسی در تصرف سرزمینهای موردمناقشه در ماههای گذشته قابلتوجه بوده است. ارتش روسیه فشار را افزایش داده، ابتکارعمل را بهدست گرفته، جبهه تهاجمی را گسترش داده و پشتوانه مناسبی برای انجام طرحهای مختلف در میدان نظامی و میدان دیپلماتیک ایجاد کرده است. ازسویی شرایط سیاسی و لجستیکی برای تکرار تهاجم سال قبل توسط نیروهای مسلح اوکراین درحالحاضر وجود ندارد. گزارشهای فراوانی مبنیبر کمبود مهمات میان نیروهای اوکراینی وجود دارد؛ گرچه ممکن است در آینده ازطریق تأمین خارجی این مشکل برطرف شود. بااینحال حملات دورهای به خاک روسیه با موشکهای کروز، هواپیماهای بدون سرنشین و توپخانه باعث خسارات و تلفاتی در طرف روسی شده اما این خسارات بهحدی نیست که ثبات در جبهه روسیه را مختل کند. علاوهبراین؛ چنین حملاتی انگیزه و تلاش فعالتر ازسوی نیروهای روس، برای ایجاد «مناطق حائل» را شدیداً افزایش میدهد؛ مناطقی که نیروهای مسلح اوکراین نتوانند از آنجا خاک اصلی روسیه را هدف قرار دهند. ازاینرو در ماههای گذشته ارتش روسیه عملیاتی را در جبهه شمال و منطقه خارکف را بهبهانه حفاظت از مناطق مرزی روسیه بهخصوص شهر بلگورود آغاز کرده. همچنین براساس این سناریو احتمال فروپاشی بخشهای خاصی از خطوط دفاعی اوکراین و دستاوردهای ارضی قابلتوجه برای نیروهای روسیه در جبهه غربی بهطور قابلتوجه افزایش خواهد یافت. فقدان تحرک یا پیشرفتهای قابلتوجه در یکدوره طولانی بهاینمعنانیستکه چنین رویدادهایی در آینده نیز امکانپذیر نباشد بلکه اتفاقاً باتوجهبه کسب تجربیات رزمی ارتش روسیه، ارسال تدارکات مناسب ازسوی مجتمعهای نظامی-صنعتی به خطوط مقدم، تلفات بالای طرف اوکراینی، تأخیر در تحویل تجهیزات غربی و ...، چنین فرصتهایی درحالافزایش است. یکی از محتملترین و فاجعهبارترین سناریوها برای نیروهای اوکراینی میتواند یک پیشروی بزرگ توسط نیروهای روسیه بهسمت خارکف، اودسا یا یک شهر بزرگ دیگر باشد که البته اینموضوع بهتنهایی میتواند بهعنوان یک کاتالیزور مهم جهت مداخله جوامع ناتو موردبررسی قرار گیرد. اگر چندین پیشرفت ازایندست، همزمان یا متوالی رخ دهد، مداخله کشورهای غربی را اجتنابناپذیر خواهد کرد. سناریویی که شکل کنترلشده آن پس از پیشروی نیروهای روسی در خارکف اتفاق افتاد و جوامع غربی اجازه استفاده از موشکهای دوربرد خود را برای استفاده اوکراین درجهت هدفقراردادن اهدافی در خاک اصلی روسیه را صادر کردند. باید اذعان کرد که درباره آینده و نحوه ورد ناتو به جنگ اوکراین دراینائتلاف دو دیدگاه متفاوت هست: اولی، حمایت از کییف را تنها در مداخله و ارسال تدارکات نظامی، پول و «داوطلبان» به اوکراین نمیداند. آنان اعتقاد دارند میتوان با اعتراف به شکست و انجام مذاکرات دیپلماتیک آسیبها را بهحداقل رساند و از یک شکست بزرگتر اگر نگوییم فروپاشی کامل اوکراین جلوگیری بهعمل آورد. دیدگاه دوم قائل به تغییر اساسی رویکرد ناتو و مشارکت حداکثری در درگیریست که اجازه مداخله مستقیم را به ائتلاف میدهد. مداخله مستقیم اشکال مختلف دارد. میتوان درمورد استفاده از زیرساختهایی؛ ازجمله فرودگاههای کشورهای عضو ناتو صحبت کرد. احتمال دیگر مشارکت قابلتوجه واحدهای ارتباطی، نیروهای مهندسی و خدمه سامانه پدافند هواییست؛ اگرچه ممکن است از حضور آنها در خط مقدم جلوگیری شود. سناریوی رادیکالتر، استقرار نیروهای نظامی از اعضای ناتو در امتداد مرزهای اوکراین و بلاروس برای تسهیل انتقال نیروهای اوکراینی به شرق است. نهایتاً یک گزینه حتی رادیکالتر، استقرار نیروهای نظامی ناتو در خط مقدم است که میتواند بهعنوان «اقدامی غیرقابلقبول» ازسوی اعضای اتحادیه تلقی شود. استفاده از هریکاز این سناریوها پتانسیل درگیری مستقیم بین نیروهای مسلح روسیه و کشورهای ناتو را خواهد داشت. چنین رویارویی ناگزیر سؤالاتی را درمورد آینده ناتو، انتقال عملیات نظامی به سایر مناطق تماس با روسیه؛ ازجمله در منطقه بالتیک را مطرح خواهد کرد که دراینمرحله، هزینههای توقف این افزایش درگیریها بسیاربالاتر و حتی چالشبرانگیزتر خواهد بود. هرچه دو طرف تلفات بیشتری متحمل شوند، شدت دشمنی و خصومتها افزایش مییابد و جهان را به آستانه استفاده از سلاحهای هستهای نزدیکتر خواهد کرد. دراینسناریو هیچ برندهای وجود ندارد! شاخصههای که بیان شد تنها میتواند یکسری احتمالات فرضی باشد؛ بااینوجود، نمیتوان آنرا را درنظر نگرفت. تا همین اواخر، تعداد کمی از مردم، احتمال تحویل چنین حجمی از تسلیحات به اوکراین به ذهنشان خطور میکرد. سهسالپیش هم خود درگیری روسیه و اوکراین بعید بهنظر میرسید؛ اما امروز یک واقعیت در پیشروی جهانیان است. درنهایت باید چشمانداز یک جنگ تمامعیار بین روسیه و ناتو جدی گرفته شود؛ که میتواند تبعات جبرانناپذیری را برای جهان درپی داشته باشد.