بهیاد مردیکه با «عقابها» جاودانه شد
سعید راد؛ از بولینگ و سینما تا مهاجرت و پرسپولیس
بهتازگی «مستند فرهنگ» با مروری بر زندگی کاری و نقشآفرینیهای زندهیاد «سعید راد»؛ هنرمند پیشکسوت ایران، از «رادیو فرهنگ» پخش شد. درپی درگذشت این بازیگر قدیمی و پیشکسوت، یاد وی با روایتی از زندگی و فعالیتهایش گرامی داشته شد. اینبرنامه، محصولی از گروه تولید و تأمین «رادیو فرهنگ» بوده که یکشنبه؛ ۲۱ مردادماه پخش شد و به معرفی هنرمندان و مفاخر فرهنگی و ادبی کشور اختصاص دارد و نیز بهیاد «احمد سعید حقپرست راد» (۴ آبان ۱۳۲۳ ـ ۱ مرداد ۱۴۰۳)؛ بازیگر فقید کشورمان پخش شد. «راد»، بازیگری در سینما را از اوایل دهه ۵۰ و با آثاری نظیرِ «فاتحین صحرا» و «خداحافظ رفیق» آغاز کرد. وی در فاصله سالهای ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۷، در ۳۴ فیلم سینمایی به ایفای نقش پرداخت که از مهمترینشان باید به «کافر»، «صادقکرده»، «تنگنا» و «سفر سنگ» اشاره کرد. «راد» طیِ دودههاخیر، بازی در آثار تلویزیونی و شبکه نمایش خانگی را نیز تجربه کرد که از جمله این تولیدات میتوان به آثاری همچون «در چشم باد»، «سرزمین مادری» و «ترور خاموش» اشاره کرد. آخرین حضور «راد» مقابل دوربین، به سریالهای «ارثیه پدری» و «گیلدخت» مربوط است. وی در سن ۷۹سالگی و پس از تحمل یکدوره بیماری، یکم مردادماه 1403 امسال درگذشت.
«آدام همتی» را حتی فوتبالیها هم باعنوان «نوه سعید راد» میشناسند؛ اما او در ۲۲سالگی و با سابقه پوشیدن پیراهن تیم دوم نیس فرانسه راهی «پرسپولیس» شد. در مهر ۹۷، گل پیروزیبخش سرخپوشان را زد و کمتر از دوماهبعد، در ترکیب ثابت تیم در بازی برگشت فینال لیگ قهرمانان به میدان رفت. او با جدایی از «پرسپولیس»، به «پارس جنوبی» رفت و بعد از چندماه، راه آذربایجان را درپیش گرفت؛ جاییکه مقصد پایانی دوران حرفهایاش؛ آنهم قبل از ۲۶سالگی بود. «همتی» حالا در کانادا (زادگاهش) یک مشاور درزمینه املاک بهشمار میآید.
صبح چهارشنبه ۳ مردادماه، دوروز پس از درگذشت «سعید راد» جمعی از هنرمندان و مردم علاقهمند به این بازیگر در حیاط «خانه سینما» گردهم آمدند تا این هنرمند قدیمی کشور را به خانه ابدی بدرقه کنند. «سام راد» (پسر «سعید راد») با صدایی پر از بُغض در سخنانی کوتاه گفت: «ایران و سینمای ایران یک عقاب و بازیگر حرفهای را از دست داد و ما پدر خود را. تاریخ تولد و فوت ایشان دراینروزها منتشر شده است؛ ولی وسط این دو یک خط تیره قرار دارد. بابای من بین تاریخ تولد و درگذشتش را برای شما زندگی کرد». همچنین «نگاه راد» (دختر این هنرمند) بیان کرد: «من و برادرم فرزندان ستاره سینما سعید راد هستیم و ازطرف تمام خانواده از حضور شما و دعای خیرتان که بدرقه راه پدرم است تشکر میکنم. او سالها بر پرده سینما درخشید؛ ستارهای که عشقش دوربین و نفسش پرسپولیس بود. همه وقتی شنیدند پدرم ناخوش شده، تعجب کردند و گفتند که آخر چطور آن بازیگر سالم اسیر بیمارستان شد. من و همسرم ۱۰ماه با کمال عشق و قدرت از پدر مراقبت کردیم؛ تااینکه بهدلیل شرایط ایشان مجبور شدیم وی را به یک آسایشگاه خصوصی منتقل کنیم؛ اما متأسفانه قضاوتکردن برای برخی آدمهای بیفکر عادت شده است؛ درحالیکه اینموضوع خط قرمز پدرم بود و چه حیف که این صادقکرده را بازهم رها نکردند». او افزود: «پدرم هرروز میپرسید که نگاه، من خوب میشوم؟ و افسوس که این انتظار بیجواب بود. او دوست نداشت درایندوران کسی او را ببیند چراکه سعید راد سینما بود. دراینمدت، خبر درگذشت برخی همکاران او را خیلی ناراحت کرد ولی نمیتوانست حرفی بزند. درگذشت آتیلا پسیانی، داریوش مهرجویی، فریماه فرجامی، فرامرز اصلانی؛ و بدترازهمه رضا داوودنژاد او را بسیار غمگین کرد و میگفت: من اینجا چهکار میکنم؟» او درپایان از حاضران درخواست کرد که پدرش را تشویق کنند. «یادم میآید در اولین نمایش جشنوارهای فیلم دوئل در سینما سپیده، وقتی اسمم در اول فیلم آمد، مردم با خوشحالی دست میزدند و من از خوشحالی اشک میریختم. بعدازسالها دوباره با مردم فیلم میدیدم!» این جملات، بخشی از خاطرات «سعید راد» بازیگر معروف فیلم «دوئل» است که پسازسالها دوری با این فیلم گران و پرسروصدا به سینما برگشت و در سن ۷۹سالگی از این دنیا رفت؛ بازیگری که میگفت: «من، سعید راد؛ درواقع احمدسعید حقپرست راد هستم. چون اسم برادرم حمید بود، از همان بچگی مرا سعید صدا میکردند اما در شناسنامه اسمم احمد است. متولد محله سنگلج هستم. البته زمانیکه پنجساله بودم پیش پدربزرگ و مادربزرگم و عموهایم بودم و با آنها از سنگلج به شمیران آمدم. درواقع بچه شمیران هستم». او که از سال 1402 دچار حادثهای در منزلش شد و بعدازآن بهبود نیافت، در تمام سالهای عمر خود زندگی سالمی را پشتسر گذاشت تا بهعنوان یک بازیگر استایل و فیزیک قابلقبولی داشته باشد. او چندسالقبل دراینزمینه گفته بود: «بازیگری بههیچوجه کار آسانی نیست و باید برای اینکار حرمت قائل شد. بعد از اینهمهسال که کار بازیگری کردهام، هنوزهم درحالیادگرفتن هستم. البته متأسفانه مسئلهای که خیلی به آن توجه نمیشود، مراقبتهای لازمیست که بازیگران باید از خود داشته باشند. بازیگری یک توانایی نیست که بتوان آنرا با آموزش و مطالعه بهدست آورد. آنزمانکه من شروع به بازی کردم، فقط چهار فیلم ایرانی دیده بودم. بازیگری باید درون فرد وجود داشته باشد که از آن، به جنم بازیگری یاد میکنم. بهنظرم اگر در فردی جنم بازیگری وجود داشته باشد او میتواند پس از کشف این توانایی با مطالعه و کار مستمر آنرا تربیت کند». او در دوران کاری خود در فیلمهای متعددی بازی کرده و تجربه همکاری با فیلمسازان مشهوری را داشت که از بین آنها به «ساموئل خاچیکیان، ناصر تقوایی، مسعود کیمیایی، احمدرضا درویش و ابراهیم حاتمیکیا» میتوان اشاره کرد. او اگرچه در دهه ۶۰ ممنوعالتصویر شده و از ایران رفته بود، در اواخر دهه ۷۰ با بازی در «دوئل» به سینما برگشت. «سعید راد» چندسالقبل در گفتوگوی تاریخ شفاهی «موزه سینما» درباره برخی از فیلمهایش که جزو آثار شاخص سینمای ایران هم هستند، صحبتهایی را بیان کرده بود که همزمان با درگذشت این بازیگر بازنشر داده میشود. او درباره فیلم «عقابها» بیان کرده بود: «وقتی ازسوی ساموئل خاچیکیان بازی دراینفیلم پیشنهاد شد، دیدم چقدر لباس خلبانی به من میآید و معتقدم انتخاب بسیارخوبی بود. سناریو خوب و تکنیک بالای خاچیکیان، از امتیازهایی بود که این فیلم از آن بهره برد. علت استقبال مخاطبان از فیلم، وجود المانهایی بود که تماشاگر با آنها آشنا بود. حدود یکمیلیون و 800هزارنفری که به دیدن این فیلم رفتند با جمعیت آنموقع تهران بسیارقابلتوجه بود و حتی خودم نیز انتظار چنین استقبالی را نداشتم». وی درباره حضورش در فیلم «صادقکُرده» (ساخته ناصر تقوایی) گفته بود: «تهیهکننده این فیلم موافق حضور من در آن نبود. حتی یکی از بازیگران برای تهیهکننده نوشته بود که اگر راد نقش صادقکرده را بازی کند، دیگر در آن دفتر فیلم بازی نمیکند و این حرف باعث رنجش من شده بود. به ناصر تقوایی گفتم دیگر نمیآیم و او درپاسخبه من گفت یا صادقکرده را تو بازی میکنی یا من در آن دفتر فیلم نمیسازم؛ و درنهایت من نقش فیلم را بازی کردم». او درباره علت مخالفت تهیهکننده فیلم هم گفته بود: «بهدلیلاینکه بهروز وثوقی درآندفتر فیلمهای زیادی ازجمله گوزنها و خاک را کار کرده بود و این نقش را برای او درنظر گرفته بودند. نقش در تنگسیر را قرار بود من بازی کنم که به بهروز وثوقی داده شد و انتخاب درستی بود؛ شاید من نمیتوانستم بهآنشکلکه امیر نادری میخواست آن نقش را درآورم. قرار بود در فیلم ناخدا خورشید (ساخته ناصر تقوایی) هم بازی کنم که داریوش ارجمند آن نقش را بسیارخوب بازی کرد اما اگر من حضور داشتم بهشکل دیگری میشد زیرا من اسلحه وینچستر گرفته بودم و در خانه تمرین میکردم!» این بازیگر بابیاناینکه «سفر سنگ» برای او شناسنامه بود، گفت: «از مسعود کیمیایی در بازیگری درسهای زیادی گرفتم. در آغاز فیلمبرداری تیپ کُردی درنمیآمد و مسعود کیمیایی میگفت یک جای کار ایراد دارد، من هم خیلی ناراحت شده بودم. یکدفعه آقای کیمیایی با بلندگویی که در دستش بود با صدای بلند گفت سعید مشکل را پیدا کردم؛ گامهایت را بلندتر بردار! و درست همان شد که میخواست. این جزئینگری یعنی کارگردان بهخوبی صحنه را میشناسد. در فیلم خط قرمز که یکی از کارهای خوب من است، مسعود کیمیایی طوری حرکتها را نقاشی میکرد که من بهراحتی متوجه میشدم باید چهکاری انجام بدهم یعنی من را از یک فضای معمولی درمیآورد و به یک آدم عصبی که خون بالا میآورد و درعینحال امنیتی بود، تبدیل کرد. درآنزمان کارگردانهای خوب زیاد نبودند و وجود کارگردانهایی مانند مسعود کیمیایی نعمت بود». او درباره دستمزد بازیگرها در سالهای دورتر نیز گفته بود: «دستمزد محمدعلی فردین از همه ما بیشتر بود و بعد از او وثوقی بود و بعد هم من. البته دستمزدها متغیر بود؛ مثلاً دستمزدی که برای فیلم هدف بهخاطر پورسانت گرفتم، از فردین بیشتر بود. وقتی فردین ۳۰۰هزارتومان و وثوقی ۲۰۰هزارتومان دستمزد میگرفتند، دستمزد من ۱۵۰هزارتومان بود». وی درباره فیلم «عقابها» و اینکه قصهای جدید داشت، گفته بود: «دراینفیلم سکانسی که من با اسلحه عراقیها را میزدم و جمشید هاشمپور از بالگرد میپرید، خیلی واقعی و طبیعی بود. یادم میآید وقتی اولینبار در سینما این فیلم را میدیدیم زمانیکه هاشمپور از بالگرد میپرید مردم دست زدند. مردم در فیلمها قهرمان را دوست داشتند و در مقابل بازیها در فیلم واکنش نشان میدادند. متأسفانه حالا سینمای ما قهرمان ندارد». وی درباره همکاری خود با احمدرضا درویش در «دوئل» نیز توضیح داده بود: «بعد از 18سال که در ایران نبودم، وقتی نقش اسکندر پیشنهاد شد، دیدم که همهچیزش درست است و ازهمهنظر به من میخورد و مجموعه خیلیخوبی برای این فیلم جمع شده بود. درویش روی نقش اسکندر بسیار کار کرده بود و اگر غیرازاین بود، مردم از آن استقبال نمیکردند. درویش من را خیلی دوست داشت و انصافاً در فیلم دوئل پای من ایستاد. در آنزمانکه از من دعوت کرد تا دراینفیلم حضور داشته باشم فیلم متولد ماه مهر او هم اکران بود که به من گفت دوست دارم فیلم را ببینید و با کارم آشنا شوید. بعد از دیدن فیلم به دفتر او رفتم و درباره فیلم باهم صحبت کردیم. درویش در دوئل برایم فرش قرمز پهن کرد». وی درپاسخبهاینکه آیا از روندیکه در بازیگری طی کرده، رضایت داشته است؟ گفته بود: «اگر به عقب برمیگشتم بازهم بازیگر میشدم. هنوز تشنه تجربه در بازیگری هستم. سعی دارم فرم بدنم را نگه دارم و همچنان منتظر یک نقش خوبم. معتقدم بودن یک بازیگر، وابسته به حضور مداوم اوست و این، بودن جلوی دوربین است». این بازیگر درباره بهترین بازیگران سینمای ایران از نگاه خود نقطهنظراتی داشت و بیان کرده بود: «پیمان معادی بسیار بازیگر فیزیکالیست و حامد بهداد خوب بازی میکند. امیر جدیدی متین و فوقالعاده ورزشکار خوبیست که چند نقش بسیارخوب از او دیدهام. شهاب حسینی آنقدر خوب بازی میکند که جایزه بینالمللی گرفته و هدیه تهرانی بازیهای درخشان دارد و همه فیلمهای او حتی فیلمهای تجاریاش را هم دیدهام. من فیلمهای پرفروش زیاد داشتم اما هیچوقت چیزی را به خودم نسبت ندادم و معتقدم مجموعهای بودند که من هم در آن حضور داشتم. فیلمهایی دارم که رکورد تماشاگر آنرا هنوز فیلمی بهدست نیاورده. درعینحال بهترین فیلمهایم و آنهاییکه خودم دوست دارم، شاید کمفروشترین فیلمهایم بوده است؛ مثل تنگنا، صبح روز چهارم و مسلخ؛ که آنها را خیلی دوست دارم و نقش یکنوع ضدقهرمان را بازی کردم. در سینمای فرم کار میکنم، نه دیالوگ و دراینسینما نمیتوانم مدعی باشم که چقدر تأثیر داشتم. این تأثیر برای کسیستکه من را انتخاب کرده و تأثیرات بازیگر در یک مجموعه عوامل خوب میتواند مثبت باشد». ایسنا