نگاهی گذرا به تاریخچه پیدایش کاغذ، کتاب و کتابخانه در ایران
سعیده خجستهپور
در تقویم ایران، از 24 آبان تا 2 آذر، «هفته کتاب، کتابخوانی و کتابدار» نامگذاری شده. مطالعه کتاب و ترویج کتابخوانی برای تمام سطوح جامعه از هر قشر و سنی از مهمترین اهداف این نامگذاریست. همانطورکه میدانیم؛ کتاب، یکی از منابع موثق برای دریافت اطلاعات صحیح و کسب آگاهی، خرد، اندیشه و دانش است که از ابتدای مکتوبشدن علم و اطلاعات دردسترس بشر قرار گرفته است. دراینراستا، تاریخچه و داستان چگونگی بهوجودآمدن و شکلگیری آثار مکتوب بر روی دیوارههای غارها و کوهها، لوحها، درختان و دیگر اشیا، همچنین طرز تهیه کاغذ و انواع آن از ابتدا و کتابها، خود حدیث مفصلیست که خواندنش از منابع مربوط بهاینموضوع خالیازلطف نیست. بدین مناسبتِ فرخنده (که ازنظر نگارنده، هرروز باید روز کتابخوانی باشد) درایننوشتار، نگاهی گذرا به تاریخچه کاغذ و پیدایش آن در ایران، همچنین تعاریفی از کتاب، تاریخچه کتابخانه در ایران و کتابداری داریم.
واژه کاغذ
در تعریف و واژهشناسی «کاغذ» در دائرهالمعارف فارسی مصاحب آمده است: «ورقهای نازک، صاف، مسطح و مات که عموماً از الیاف گیاهی (لیفی) ساخته میشود، کاغذ نامیده میشود. کاغذ در زندگی اجتماعی بشر مصارف متعددی دارد؛ ولی بیشتر برای نوشتن و چاپ بر روی آن مورداستفاده قرار میگیرد. واژه کاغذ ظاهراً ریشه سانسکریت دارد و از آن زبان وارد زبان فارسی شده. معادل آن در زبانهای اروپایی از واژه پاپیروس گرفته شده است. در زبان عربی به آن ورقه و صحیفه گفته میشود. واژه قرطاس نیز که امروزه در زبان فارسی برای کاغذ بهکار برده میشود از کلمه یونانی خارتس، به معنی چیزیکه بر آن مینویسند، اخذ شده است».
تاریخچه پیدایش کاغذ
همچنین در دائرهالمعارف فارسی مصاحب نوشته شده است: بنابر مدارک موجود؛ نخستینبار، کاغذ را شخصی بهنام تسای لون درحدود 105 م. در چین اختراع کرد. فن کاغذسازی او بهمدت چندقرن در چین مورداستفاده بود و بهتدریج تکمیل شد. کاغذهای چینی درآندوران مخلوطی از پوست درخت و کنف بودند. این مواد را تاجاییکه امکان داشت ریز و با آب زیاد مخلوط میکردند. بدینترتیب خمیرکاغذ بهدست میآمد. ماده خمیرمانند را روی تورهای قابشدهای پهن میکردند تا آب خود را از دست داده و آرامآرام خشک شوند. حاصل کار یکبرگ کاغذ بود. سپس در 610 م. کاغذسازی چینی به ژاپن راه یافت. در قرن اول اسلامی (حدود 88 ق./710 م.) در جنگی که میان مسلمانان و چینیها رخ داد، مسلمانان رمزوراز کاغذسازی را از اُسرای چینی آموختند و کاغذسازی به قلمرو اسلامی رسید و بهسرعت توسعه یافت. کاغذهای اسلامی با نام شهرها و گاه اشخاص شهرت داشتند. «ابن ندیم» در «الفهرست» از انواع کاغذهایی نام میبرد که در بلاد اسلامی ساخته میشدند؛ ازآنجملهاند: کاغذ بغدادی، کاغذ سمرقندی، کاغذ برمکی، کاغذ نوحی و جز آن. او مینویسد کاغذ خراسانی از کتان ساخته میشود. ظاهراً فضل بن یحیی برمکی (150-187 ه.ق) نخستین کسیستکه کارخانه کاغذسازی در بغداد و بلاد اسلام تأسیس میکند. مشهورترین کارخانه کاغذسازی ایران در خونج یا خونا بود که خرابههای آن در نزدیکی شهر خلخال است و در زمان یاقوت حموی (574-626 ه.ق) به کاغذ کتان شهرت داشته است. سپس کاغذ در قرن دهم میلادی از جهان اسلام به مصر و بعد توسط اعراب مسلمان به اسپانیا رفت. ازاینراه بود که اروپاییان با فن کاغذسازی آشنا شدند. حدود 1276 م. اولین کارخانه کاغذسازی در ایتالیا و سپس در نیمه قرن 14 در فرانسه تأسیس شد. با اختراع صنعت چاپ در نیمه قرن 15 تقاضا برای کاغذ افزایش یافت. اولین کارخانه کاغذسازی در شهر «جرمنتاون» ایالاتمتحده آمریکا در سال 1690 ساخته شد. در اواخر قرن 18 م. در فرانسه، «نیکولا روبر» ماشین کاغذسازی را اختراع کرد و دو برادر انگلیسی بهنامهای «هنری و سیلی فوردرینیر» آنرا تکمیل کردند. نکته درخور اهمیت آنکه شیوه کاغذسازی دستی عیناً همان است که در ماشینهای کاغذسازی بهکار گرفته میشد. کاغذسازی در جهان اسلام -ازجمله در ایران- سابقهای 1000ساله دارد. لیکن تولید ماشینی کاغذ در ایران از دهه 1340 ه.ش آغاز شد. در سال 1346 ه.ش شرکتی بهنام «شرکت سهامی کاغذ پارس» تأسیس شد و نخستین کارخانه کاغذسازی را در هفتتپه خوزستان دایر کرد. علت انتخاب هفتتپه آنبودکه کارخانه در کنار مزارع نیشکر باشد و بتوان از تفاله نیشکر بهعنوان ماده اولیه برای ساختن کاغذ استفاده کرد. اکنون چندین کارخانه کاغذسازی در ایران؛ ازجمله در مازندران فعالیت دارند که از تفاله نیشکر، درختهای جنگلی و مواد بازیافتی (تکههای پارچه و کاغذهای باطله و ضایعات کاغذ در چاپخانهها) برای ساختن انواع کاغذها استفاده میکنند.
کتاب و اجزای تشکیلدهنده آن
تعریف و پیشینه کتاب
واژه کتاب از زبان عربی وارد فارسی شده است. در فارسی میانه «نامک» (بهفارسی دری «نامه») بهطور عمومی به کتاب گفته میشد. در دوره تکوین فارسی دری نیز نامه بهمعنای مطلق کتاب بهکار رفته. در فارسی میانه، از اصطلاحات تخصصیتر ماتیکان (رساله) و نسک (برای بخشهای اوستا) استفاده شده است. دراصطلاح نیز کتاب بهعنوان محمل یا ابزاری برای ارائه اطلاعات به خواننده است که پیام اطلاعات موردنظر یا همان محتوا در آن ذخیره یا با کمک آن حمل میشود. دراینراستا تاکنون تعریف مشخص و کاملی درباره کتاب ارائه نشده که بتواند مفهوم تمام انواع گوناگون کتاب را دربرگیرد؛ اما یکی از تعاریف معتبر برای کتاب مربوط به سازمان یونسکو است که آمده: «کتاب نوعی اثر چاپی صحافیشده است که بیش از ۴۹ صفحه داشته باشد و مانندِ نشریات، تحت یک عنوان ثابت، بهصورت دورهای منتشر نشود». ازنظر هوشنگ ابرامی نیز کتاب «تکنگاشتیست که مطابق آن از 46صفحه کمتر نباشد و برای مخاطبان وسیعی بهشکل قابلحمل یا درونخطی منتشر شود». کتاب قدمت و پیشینه 5000ساله دارد. کتابهای نخستین بهشکل لوحهای گلی بودند؛ اما باگذشتزمان، باتوجهبه دسترسی بشر به امکانات جدید و تغییر نیاز بشر به ارتباطات و پیدایش صنعت چاپ، شکلِ کتابها تکامل یافت که امروزه به دو صورت چاپی و الکترونیکی یا دیجیتال دردسترس هستند.
اجزای کتاب
هر کتاب از اجزایی تشکیل شده که شامل: 1. پیش از متن (صفحات مقدماتی)، 2. متن (صفحات میانی)، 3. پس از متن (صفحات پایانی یا پیوستها)، 4. جلد میشود.
پیش از متن یا صفحات مقدماتی: صفحاتیست که قبل از متن اصلی کتاب میآید و بیشتر ناشر به اثر اضافه میکند تا هم کتاب و هم محتوای آن معرفی شود و استفاده از آن نیز آسان باشد که شامل صفحه حقوقی، پیش گفتار و مقدمه است.
صفحه حقوقی یا صفحه شناسنامه کتاب: دراینصفحه کلیه اطلاعات مربوط به کتاب و اگر کتاب ترجمه باشد اطلاعات مربوط به کتاب اصلی هم آورده میشود. دراینصفحه اطلاعات فهرستنویسی که از کتابخانه ملی گرفته شده نیز وارد میشود که موضوع کتاب را مشخص میکند.
پیش گفتار: درباره کتاب، ویژگیهای اصلی آن و اینگونه مطالب دراینبخش نوشته میشود.
مقدمه: برخی از کلیات کتاب، ضرورتها و مقدمات ورود به بحث اصلی در مقدمه نوشته میشود.
پس از متن: شامل مطالبیست که پس از متن اصلی اضافه میشود. این صفحات بهعنوان اجزای پس از متن بهترتیب در برخی کتابها مشترک است مانند پیوست، واژهنامه، نمایه، فهرست انتشارات ناشر و صفحات عنوان بهانگلیسی.
جلد کتاب: ازنظر ظاهر به دو دسته تقسیم میشود: 1. جلد نرم یا شومیز (Soft Cover) 2. سخت یا اعلاء (Hard Cover)
قطع یا اندازه کتاب: کتاب در قطع یا اندازههای متفاوتی بهچاپ میرسد: سلطانی (خیلیبزرگ، برای پادشاهان)، رحلی (سایز 4A)، وزیری، رقعی، خشتی (مربعیشکل)، پالتویی (مستطیلشکل)، جیبی (از پالتویی کوچکتر).
کتابخانه
تعریف و تقسیمبندی کتابخانه
کتابخانه بهعنوان یک محل ازنظر فیزیکی، مکانیست که انواع منابع مانند رسانههای مکتوب، دیداری، شنیداری و الکتریکی ازجمله کتابها، دانشنامهها، لغتنامهها، مجلهها، نمایهها، سیدیها، میکروفیلمها در آن بهصورت سازماندهیشده، حفظ و نگهداری میشود. کتابخانه ازنظر کارکردی، نهادیست اجتماعی که کارکردهای اصلی حرفهای کتابداری، یعنی جمعآوری، سازماندهی، اشاعه و مدیریت منابع اطلاعاتی در آن انجام میشود و بااستفادهاز خدمات کارکنان آموزشدیده در خدمت تعلیموتربیت و توسعه فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و علمیست. بسته به اهداف، منابع و جامعه استفادهکننده به انواع مختلفی ازجمله کتابخانه ملی، تخصصی، دانشگاهی، آموزشگاهی، عمومی و ... تقسیم میشود. مجموعاً تمام کتابخانهها چهار کارکرد را برعهده دارند که عبارتاند از: فراهمآوری و توسعه منابع، سازماندهی منابع، اشاعه اطلاعات و مدیریت کتابخانه؛ که هدف این چهار کارکرد عمده، دسترسپذیرکردن اطلاعات و دانشیست که بر روی محملهای مختلف ضبط و ثبت شدهاند.
تاریخچه پیدایش کتابخانهها در ایران
تاریخ ایجاد کتابخانهها در ایران به دو دوره ایران باستان و بعد از اسلام تقسیم میشود. کتابخانههای ایران در دوره اسلام نیز شامل چهار دوره از آغاز اسلام تا قرن هفتم، از قرن هفتم تا حکومت صفویه، پس از حکومت صفویه و دوران معاصر از سال 1300 ه.ش تابهامروز هستند که درادامه به معرفی آنها میپردازیم.
کتابخانههای ایران باستان
ابومشعر بلخی در «اختلاف الزیجات» مینویسد: «پادشاهان ایران برای نگاهداری و حفظ و صیانت دانشها و بهجای ماندن آنها اهتمامی فوقالعاده مبذول میداشتند؛ آنها برای محفوظماندن کتابها و آثار دانشمندان از آسیب زمانه و آفات آسمانی و زمینی وسیلهای از سختترین محکمترین اسباب و لوازم برگزیدند که تاب مقاومت در برابر هرگونه پیشامدی را داشته باشد و عفونت و پوسیدگی درآنراه نیابد و آن پوست درخت خدنگ بود که به آن توز میگفتند. چنانکه هندیان و چینیان و مردم دیگر کشورها از ایشان پیروی کردند و توز برای محکمی و سختی و نرمی و قابلیت انعطاف در کمانسازی هم بهکار برده میشد. ایرانیها پسازاینکه بهترین وسیله را برای ثبت و ضبط و نوشتن و نگاهداری دانشها بهدست آوردند برای یافتن بهترین جا و مکان جهت بنیاد کتابخانهها و خزانه کتاب به جستجو پرداختند؛ جاییکه از زمینلرزه بر کنار و گِلش چسبندگی داشته باشد تا برای ساختمانهای محکم و پابرجا مناسب باشد. پس از کنجکاوی بسیار، سرانجام شهرستانی که همه این محسنات را داشت، یافتند و آن، شهر اصفهان بود. در آنجا هم پس از کاوش نقاط مختلف شهر روستای «جی» را بهترین جا و مکان یافتند. در جی «کهندژ» را برگزیدند و در آنجا عمارتی رفیع بنیاد نهادند و «سارویهاش» نامیدند. مردم از پیِ بنا، به سازنده و پایهگذار آن پی بردند؛ زیرا در سالهای گذشته گوشهای از ساختمان سارویه ویران گردید و در آن دالانی نمایان شد که با گِل سفت (ساروج) ساخته شده بود و در آن کتابهای زیادی از نوشته پیشینیان نهاده بودند که بر پوست خدنگ نوشته بودند: در دانشهای گونهگون بهخط پارسی باستانی. از این کتابها تعدادی بهدست کسی رسید که در خواندن آنها دانا و توانا بود». کتابخانههای دوران باستان در ایران عبارتاند از کتابخانه سلطنتی آشوربانیپال مربوط به قرن 7 پیشازمیلاد، کتابخانههای «گنج هاپیگان» در تخت سلیمان و «دزی ناپشت» در تختجمشید در زمان شاهنشاهی هخامنشی در ایران (۵۵۸-۳۳۰ پ.م)، کتابخانه گندی شاپور (جندیشاپور در خوزستان) در سال ۲۵۰ پیشازمیلاد.
کتابخانههای ایران پسازاسلام
کتابخانههای ایران پسازاسلام تاحدی از رونق افتادند و بهعلت تحولات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی جامعه به این مجموعههای اطلاعاتی توجه خاصی نشد و بیشتر کتابخانههای مسلمان در مساجد دایر میشد؛ اما با رویکارآمدن «هارونالرشید» و «مأمون» (دو تن از خلفای بنیعباس) و توجه آنها به نوشتن، ترجمه، کتاب و ایجاد مراکز علمی و فرهنگی، استفاده از کتابخانهها دوباره موردتوجه قرار گرفت و بهدنبالآن، بزرگترین مراکز علمی، فرهنگی و کتابخانهای بهنام «بیتالحکمه یا خزانه الحکمه» در قرن دوم ه.ق در بغداد ایجاد شد. در کتاب «دارالعلمهای شیعی و نوزایی فرهنگی در جهان اسلام» از محمد کریمی زنجانی اصل، نوشته شده است: در آغاز سده چهارم و درپی نفوذ آلبویه در دستگاه خلافت و حمایت آنها از برخی بزرگان فرهنگی و دانشمندان، مراکزی جهت نشر علم و نگهداری کتاب پایهگذاری شد که در تاریخ بهعنوان «دارالعلم» و «دارالکتب» شناخته میشدند که ازمنظر کاربردهای پژوهشی و کتابداری چندمنظوره بودند و دردسترس عموم قرار داشتند که گفته میشود اولین دارالعلم در سال 383 ه.ق توسط «ابونصر شاپور بن اردشیر» وزیر باکفایت آلبویه در محله کَرخ بغداد با نام «دارالعلم شاپور» پایهگذاری شد و پسازآن عالم برجسته آندوران معروف به سید رضی «دارالعلم شریف رضی» را در بغداد تأسیس کرد. ازآنهنگامبهبعد نهضت ایجاد کتابخانه (دارالعلم) از سنتهای رایج قرون چهار و پنج ه.ق شد. ازآنپس دارالعلمها در سراسر قلمرو اسلامی، به نهادی پویا و تأثیرگذار در نشر علوم تبدیل شدند که شمار آنها زیاد است. درهماندوران بسیاری از بزرگان و اهل علم؛ ازجمله «محمد بن عمر واقِدی»، «ابوجعفر محمد بن عبدالملک الزیّات»، «عضدالدوله دیلمی»، «جاحظ»، «ابن ندیم» و ... در بغداد در منازل خود کتابخانههای خصوصی داشتند. بااینوجود، دوران شکوفایی دارالعلمها چندان نپایید و با حملات صلیبیون و سقوط آلبویه و قدرتیابی سلجوقیان و غزنویان، دارلعلمها راه زوال را پیمودند و بسیاری از دارالعلمها ازجمله دارالعلم نیشابور و بصره غارت شده و از بین رفتند و پسازآن مدارس جدید ازجمله «مدرسه نظامیه» بغداد و مدرسه مقبره ابوحنفیه افتتاح شدند.
تقسیمبندی کتابخانهها براساس زمان تأسیس آنها
در ایران پسازاسلام
زمان تأسیس کتابخانهها در ایران پسازاسلام را میتوان به چهار دوره تقسیم کرد: 1. از آغاز اسلام تا قرن هفتم. 2. از قرن هفتم تا حکومت صفویه. 3. پس از حکومت صفویه. 4. دوران معاصر از سال 1300 ه.ش تابهامروز
1. کتابخانههای ایران از سدههای آغازین ورود اسلام به ایران: کتابخانه ابوالوفای همدانی در همدان، کتابخانه عضدالدوله دیلمی در شیراز، کتابخانه نوح بن منصور سامانی در بخارا، کتابخانه ابن العمید در ری، کتابخانه صاحب بن عباد در ری.
2. کتابخانههای ایران از قرن هفتم تا حکومت صفویه: کتابخانه رصدخانه مراغه، کتابخانه ربع رشیدی در تبریز، کتابخانه عمومی حاج میرزا حسن خازن لشگر در تبریز، کتابخانه مهندس الممالک غفاری در تهران.
3. کتابخانهها پس از صفویه: تأسیس کتابخانه پس از دوران حکومت صفویه وارد مرحله جدیدی از تحول شد. آشنایی ایرانیان با فرهنگ و تمدن غرب نهتنها در بخش آموزشوپرورش، دانشگاهها و مؤسسات عالی تأثیر بسزا داشت؛ بلکه کتابخانههای ایرانی نیز تحتتأثیر این فرهنگ قرار گرفت. نیاز به اطلاعات و فراگیرشدن آموزش باعث شد برخی دولتمردان بهفکر راهاندازی مرکزی برای جمعآوری و نگهداری کتابهای علمی، پژوهشی و آموزش موجود در کل جهان بیفتند. بدینترتیب حدود ۱۲سال پس از تأسیس مدرسه عالی دارالفنون در سال ۱۲۳۱ ه.ش، ایجاد کتابخانهها بهسبک جدید از سال ۱۲۴۳ ه.ش آغاز شد.
4. کتابخانههای ایران از سال ۱۳۰۰ تابهامروز: برخی از اولین کتابخانههای معاصر از سال 1300 ه.ش عبارتاند از کتابخانه عمومی تربیت در تبریز، کتابخانه عمومی آستارا، کتابخانه مدرسه آمریکایی تهران، کتابخانه ملی ایران و ... اولین کتابخانه ملی ایران در تهران، ۷۳سال بعد از ایجاد اولین کتابخانه در مدرسه دارالفنون (1243)، در 3 شهریور ۱۳۱۶ ه.ش بهصورت رسمی افتتاح شد. درایندوره بهدلیل افزایش سفرهای خارجی و ورود اروپاییان به ایران کتابخانهها نیز تحتتأثیر این تبادلات فرهنگی قرار گرفت و کتابخانههای سنتی جای خود را به کتابخانههای جدید و بهسبک غربی دادند و حتی ازنظر تقسیمبندی نیز تغییراتی دراینکتابخانهها بهوجود آمد و براساسآن کتابخانههای ملی، دانشگاهی، تخصصی، آموزشگاهی، عمومی و ... ساخته شدند. بدینترتیب روند ایجاد و تجهیز کتابخانه در ایران بهدلیل افزایش قشر تحصیلکرده و دانشگاهی رشد قابلتوجهی یافت.
کتابدار و کتابداری
کتابداری، دانشیست که کارکردهای ویژه فراهمآوری، سازماندهی و اشاعه دانش را با اِعمال روشهای مدیریت برعهده دارد. در «دانشنامه کتابداری» دو تعریف برای کتابداری ارائه شده است: 1. کتابداری عبارتاستاز کاربرد دانش کتب و کاربرد اصول، فنون و نظریههای مشخص در ایجاد، نگهداری و سازماندهی و استفاده از مجموعه کتابها و دیگر مواد موجود در کتابخانهها و نیز گسترش خدمات کتابخانه. «کتابداری» نام حرفه کتابداران است. 2. دانش و تبحری که مربوط به اداره کتابخانهها، مجموعه آنها، اقتصاد کتاب و کتابشناسیست. درمجموع، کتابداری علم یا فن تنظیم و سازماندهی کتابخانهها و ارائه خدمات کتابخانهای به مراجعین و کتابخوانهاست و کتابدار شخصیست که با آموزش و تحصیل دراینرشته در کتابخانه مشغولبهکار شده و شرح وظایفی درراستای اهداف کتابخانه برعهده دارد.
نتیجه
بانگاهیبه این مقاله که بهبهانه گرامیداشت هفته کتاب، کتابخوانی و کتابدار نوشته شده است، میبینیم که روند پیدایش و تاریخچه کاغذ، کتاب، تأسیس کتابخانهها، طبقهبندی آنها و ارائه خدمات کتابداران به جامعه کتابخوان از روزگاران بسیاردور و کهن تابهامروز دستخوش چه تغییرات چشمگیری شده. در ادامه این تحولات، کمکم کتابهای دیجیتال یا الکترونیکی جای کتابهای چاپی را گرفتهاند و اکثر کتابفروشیها نیز سایتهای فروش کتاب دیجیتال دارند و میشود آنلاین فایل پیدیاف کتاب را تهیه کرد و خواند. اگرچه این اتفاق در کاهش هزینه و مصرف کاغذ به جامعه و طبیعت کمک میکند؛ اما بهنظر نگارنده؛ هیچ پدیدهای نمیتواند جایگزین نسخه چاپی کتاب شود و بهاندازه آن در روح و اندیشه انسان تأثیر بهتری بگذارد و او را مجذوب خواندن کند؛ زیرا بوی کاغذ و گرفتن کتاب کاغذی در دست، تأثیرش چندینبرابر خواندن کتاب دیجیتال است. حسی که از مطالعه کتاب، مجله و روزنامه با کاغذ تحریر و با قطعات متفاوت به خواننده علاقهمند منتقل میشود، وصفنشدنیست؛ زیرا کاغذ و کتاب دو مقوله جداییناپذیرند. پس بدین بهانه نهتنها دراینهفته؛ بلکه همواره کتابخوانی را در برنامه روزمره خود قرار دهیم و با مطالعه، معرفی و هدیه یک کتاب، این فرهنگ پسندیده را در جامعه ترویج و گسترش دهیم تا درراستای آن به رشد و تعالی برسیم.