آتشسوزیها چگونه تیشه بر ریشه درختان جهان زدند؟
مصطفی رفعت
طبق آمار ارائهشده توسط پژوهشگران «دانشگاه مریلند»؛ جهان در سال 2019 با 11.9میلیونهکتار از جنگلهای بارانخیز خداحافظی کرد که تقریباً یکسوم آن معادل 3.8میلیونهکتار، در محدوده مرطوب استوایی بود؛ یعنی جاییکه بهلحاظِ تنوع زیستی و تعدیل ذخایر کربن، بسیارمهم و حیاتیست. اگر بخواهیم نمایه روشنی از عمق این فاجعه را تصویر کنیم؛ بهمثابه ایناستکه گویی در یکسال، در هر ششثانیه، زمینی پوشیده از جنگل بهوسعت یک زمین مسابقه فوتبال را از دست دادهایم!
میزان نابودیِ جنگلهای موسوم به «اولیه»، در سال 2019 نسبت به سال قبلازآن، 2.8درصد بیشتر بود؛ آنهم درحالیکه طی 20سالگذشته تلاشهای جهانیِ بسیار جهت کاهش جنگلزدایی صورت گرفته است. درباره جنگلهای اولیه باید دانست که آنها درحقیقت، همان جنگلهای بکر و دیررس هستند که بیهیچ عامل مزاحم قابلتوجه، به سنی بالا رسیدهاند و درنتیجه، ویژگیهای اکولوژیکی منحصربهفردی از خود نشان میدهند. «سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد» (FAO) جنگلهای اولیه را جنگلهایی تعریف کرده که بازسازی خود را بهشکلی درونی و طبیعی انجام دادهاند و در آنها هیچ نشانهای مشخص از فعالیت انسانی دیده نمیشود؛ ازاینرو، اکوسیستم اینمکانها نیز اساساً مختل نشده یااینکه تغییرات حاصله، تأثیر محسوسی بر حیات گونههای جانوری و پوشش گیاهیشان نگذاشته است. تنها کمی بیش از یکسوم (34درصد) جنگلهای جهان، جنگلهای اولیه هستند. با ازدسترفتنِ مقدار جنگل اولیه طبق گزارش سال 2019؛ دستکم 1.8گیگاتُن از گاز سمیِ دیاکسید کربن در هوا آزاد شد که رقمیست معادل نتیجه احتراق موتور 400میلیوندستگاه خودرو دریکسال. اگرچه میزان نابودی جنگلها در سال 2019 بهنسبت سالهای 2016 و 2017، کمتر بوده؛ بااینحال، از ابتدای قرن گذشته، سومین رکورد فاجعهبار این رویداد است.
یکی از بدترین نمونههای نابودی جنگلها در سال 2019 که موعد انتشار آخرین آمار «انستیتوی منابع جهانی» (WRI) درباره جنگلها نیز محسوب میشود؛ مربوط به آتشسوزیهای گسترده در «بولیوی» (در مرکز آمریکای جنوبی) بوده که درایناتفاقِ تلخ، با افزایش 80درصدیِ نابودی جنگلهایش نسبت به سال 2018، بهنوعی پوشش درختیِ این کشور کلاً نابود شد؛ بهطوریکه دانشمندان تخمین زدهاند نوسازی اکوسیستم درآنمنطقه حدود 300سال طول خواهد کشید. دلیل آتشسوزیهای وسیعی که در سال 2019 بهوقوع پیوست را میتوان ترکیبی از شرایط آبوهوایی و دخالتهای بشری دانست؛ بسیاری از آتشسوزیهای «بولیوی» بهاحتمالزیاد منشأ انسانی داشته؛ همانطورکه کشاورزان آنجا مانند بسیاری از نقاط جهان، هرساله برای پاکسازی زمینها برای کاشت بیشتر، شروع به سوزاندن پوششهای گیاهی میکنند؛ اما گاه بهدلیل وزشهای پایدار باد و میزان بالای خشکی هوا، شعلهها مسیر خود را به دل جنگلها باز کرده و اینروند چنان سرعت، شدت و قدرت میگیرد که دیگر از کنترل خارج میشود. کشاورزی در مقیاس وسیع متأثر از مزرعهداریِ صنعتی، عامل اصلی جنگلزدایی در «بولیوی»؛ بهویژه برای کشت سویا و دامداریست. دولت «بولیوی» در سالهای اخیر، سازوکارهای نظارتی مختلفی را درمورد گسترش کشاورزی ایجاد کرده است که ازآنجمله باید به قوانین سوزاندن کنترلشده زمینها اشاره کرد؛ اما گویا این محدودیتها کافی بهنظر نمیرسد.
نمونه دیگرِ اینماجرا را در «برزیل» شاهد بودیم که بیش از یکسومِ تمام جنگلهای نابودشده بارانی و اولیه جهان در سال 2019، متعلق به آنجا بود. جدای از فجایع آتشسوزی در سالهای 2016 و 2017 که منجر به نابودی بخش عظیمی از پوشش جنگلی این کشور شد؛ آنچه در سال 2019 رخ داد، بدترین سال را در 13سالگذشته برای جنگلهای اولیه آنجا رقم زد. دادههای آماریِ مرجع جنگلها و منابع طبیعی جهان؛ Global Forest Watch نشان داده که زمینههای متعددی برای جنگلزدایی در «برزیل» وجود دارد که از سوزاندن زمینها برای کشت گرفته تا قطع پرشمار انتخابیِ درختان خاص، متغیر است و هریکازآنها بهشکل و اندازهای دراینبحران نقش ایفا میکنند. پاکسازی محیطهای جنگلی بهجهتِ کاربریهای جدید نیز از علل کاهش تعداد درختانِ آن کشور طی سالهای 2018 تا 2019 عنوان شده. برخلاف کشور همسایهشان؛ «بولیوی»، آتشسوزی در «برزیل»، عامل عمده و اصلی در ازبینرفتن جنگلهای اولیه در سال 2019 نبود. منطقه «آمازون» در آنجا طی ماه اوت آنسال با تعداد بالای آتشسوزی روبهرو شد؛ اما بسیاریازاینموارد، در مناطقی رخ داد که قبلاً جنگلزدایی شده بودند. تحلیل تصاویر فضایی نشان داده که مناطقی جدید در «برزیل» شاهد الگوی نابودسازیِ جنگلهای اولیه شدهاند که «پارا»؛ یکی از ایالات شمالی، شامل اینمناطق است. قلمروهای بومی دیگری نیز بهخاطر تصرفهای غیرقانونی و زمینخواری، با این معضل مواجه شدهاند که اینموارد در سال 2019 به اوج خود رسیدند. از مسئله استخراج معادن در محدودههای جنگلی نیز نباید بهسادگی گذشت که تهدیدی جدی برای پوشش درختان مناطقی مانند Munduruku و Kayapó که زیستگاه بومیان نیز هست، بهشمار میرود. اینرویه درحالی موردتوجه حامیان طبیعت قرار گرفته که دولت «برزیل» تصویب لایحه جدیدی را در فوریه 2020 پیشنهاد داد که استخراج معادن سنگها و فلزات؛ و استخراج نفت و گاز در مناطق بومی را قانونی و مجاز میدانست.
کشورهای مجاور «حوضه کنگو» نیز در سال 2019 ازبینرفتن جنگلهای اولیه یا وخامت حال این منابع را تجربه کردند؛ ازجمله کشور «جمهوری دموکراتیک کنگو» که اگرچه تلفات جنگلهایش نسبت به سال 2018، اندکی کاهش داشت؛ اما رده سوم بالاترین میزان خسارات سالانه دراینزمینه را در جهان ثبت کرد. گویا بیشترین میزان نابودیِ جنگلهای بکر در آنجا در مناطقی بوده که محل انجام کشاورزی دورهایست که عمده محصولات آن معمولاً جمعیتهای محلی را تغذیه میکند؛ بااینهمه، شواهد موجود نشان داده بخشیازاینماجرا به قطع درختان بهجهتِ امور تجاری، استخراج معادن و گسترش مزارع در مقیاس بزرگ، مرتبط است. نابودیِ جنگلهای اولیه در مناطق حفاظتشده «کنگو» تاحدودی در سال 2019 افزایش یافت؛ بهویژه در قسمت شرقی آن کشور که فشار جمعیت کشاورزان فقیرش بیشتر است.
آفریقای غربی پسازآنکه شاهد افزایش قابلتوجه ازدستدادن جنگلهای اولیه در سال 2018 بود؛ روند نزولیِ امیدوارکنندهای را در سال 2019 تجربه کرد. «غنا» و «ساحل عاج» نسبت به سال قبل از انتشار این گزارش، بیش از 50درصد از میزان جنگلزداییِ خود را کاهش دادند که تعهدات دولت هردو؛ و شرکتهای بزرگ تولید کاکائو و شکلات برای پایان جنگلزداییهای درآنکشورها را باید اقدامی مفید دراینزمینه قلمداد کرد.
درراستای اخبار مثبت درباره مرگ جنگلهای اولیه و بارانی، باید به «اندونزی» نیز اشاره کرد که برای سومینسالِ متوالی با کاهش سطح نابودی این منابع ارزشمندِ طبیعی مواجه بود و در سال 2019، حدود پنجدرصد نسبت به سال 2018، جنگل کمتری را از دست داد. اینعدد هرچند اندک، زمانی ارزش واقعی خود را نشان میدهد که بدانیم این کشور از ابتدای قرن گذشته تاکنون، چنین سطح کاهشی را بهخود ندیده بود و همیشه اعداد بسیاربالاتر از اینرا در گزارشهای سالانه ثبت میکرد. دراینکاهش، عوامل متعددی نقش داشتهاند که شاید مهمترین آنها تشدید نظارتها بر اجرای قوانین مربوط به آتشزدن جنگلها و پاکسازی زمین برای مصارف کشاورزی بوده؛ همچنین ایجاد وقفههای طولانیمدت در قطع درختان نخل که رویهای معمول دراینکشور بوده. دو منطقه «پاپوآ» و «پاپوآی غربی» که مجموعاً بیش از یکسوم جنگلهای بکر «اندونزی» را در خود جا دادهاند نیز با اجرای قوانین سختگیرانه دراینمورد، شرایط تثبیتشدهتری پیدا کردهاند.
«کلمبیا» که در سالهای 2017 و 2018 بخشی قابلتوجه از جنگلهای اولیه خود را از دست داده بود، در سال 2019 اینمیزان را کاهش داد تا گامی امیدوارکننده دراینباره بردارد. درگیریها میان دولت و «نیروهای مسلح انقلابی کلمبیا» معروف به FARC که حدود نیمقرن طول کشید، اثری انکارنشدنی بر افزایش سرعت جنگلزدایی در «کلمبیا» داشت؛ بهطوریکه وقتی مذاکرات صلح در سال 2016 بهثمر رسید، از سرعت اینروند بهشکلی محسوس کاسته شد. البته توافق صلح، خلأ قدرتی را در اراضی اشغالشده از قبل در آمازون نیز بهدنبال داشت که مشکلاتی را برای منابع طبیعی آنجا ایجاد کرد. دولت «کلمبیا» برای احیای طبیعت نابودشده بهسرعت وارد عمل شد؛ ازاینرو، کاشت میلیونها درخت در نواحیِ آسیبدیده را در دستورکار قرار داد؛ ایناقدام، با طراحی عملیات Artemisa تکمیل شد؛ بهاینشکلکه رئیسجمهوری «کلمبیا» از ارتش، پلیس و سایر نهادهای عمومی برای جلوگیری از جنگلزدایی در پارکهای ملی این کشور استفاده کرد. ایناقدامات اگرچه مفید بوده؛ اما کافی نیست. نابودیِ جنگلهای اولیه آنجا در سال 2019 هنوز بیش از میزان ثبتشده هرسال قبل از توافق صلح بود. خسارات وارده به مناطق حفاظتشده و پاکسازیها با زمینخواری و گسترش دامداری، آنقدر زیاد است که از مرز هشدار نیز گذشته و کارشناسان محیط زیست نگراناند که مبادا ماجرای کاهش نرخ ازدسترفتن جنگلهای اولیه دراینکشور، کوتاهمدت باشد.
خارج از جغرافیای استوایی، اواخر سال 2019 و اوایل سال 2020 شاهد آتشسوزیهای گسترده در «استرالیا» بودیم؛ این حادثه، نابودیِ ششبرابری پوشش درختی آنجا نسبت به سال 2018 را درپی داشت و از آن، به «بدترین سال تاریخ استرالیا» تعبیر میشود. صدها میلیون جانور دراینجریان جان باختند و گونههای گیاهیِ مختلف و متعددی نیز از چرخه طبیعت «استرالیا» حذف شدند. خسارات ثانویه این آتشسوزیها و تبعات آن نیز بعدها آشکار خواهد شد.
بهرغم موفقیتهای بارز برخی کشورها در مهار نابودیِ جنگلها، دادههای سال 2019 این گزارش، بر یک واقعیت تأکید دارند: مبارزه برای ادامه حیات بیدغدغه جنگلهای گرمسیری، پایان ندارد. در سال 2020 شاهد بودیم که اکثر کشورها و شرکتها، از تعهدات خود درمورد جنگلها برگشتند و اقدامات همهجانبهای که قول داده بودند را عملی نکردند. همهگیری کرونا نیز تهدیدی بیشتر برای جنگلهای جهان شده است؛ زیرا کشورها درتلاش برای تأمین نیازهای فوری مردم، اولویتها را تغییر دادهاند و بیشک، حمایت از محیط زیست، جزو اولینهای فهرست اولویتها نخواهد بود. بعضاً در کوتاهمدت، جنگلها تحتتأثیر اجرانشدن قانون قرار گرفته و میزان پاکسازیها و آتشسوزیهای غیرقانونی بیشتر شده است. در میانمدت نیز رکود اقتصادی و اقدامات محرک جانبی میتواند منجر به ازبینرفتن بیشتر جنگلها شود؛ زیرا بعضی دولتها سعی دارند اقتصاد بیمار خود را با استخراج منابع، تقویت کنند؛ همانطورکه در «اندونزی» در جریان بحران مالی آسیا رخ داد؛ایندرحالیستکه سرمایهگذاری در ترمیم و نظارت صحیح جنگلها باعث اشتغالزایی و کمک به اقتصاد پایدارتر خواهد شد؛ کمااینکه حمایت از اکوسیستمهای جنگلی موردنیاز جهان، بهبود شرایط آینده ما را تضمین خواهد کرد.