صدیقه دولتآبادی
دوشنبه، 23 شهریور 1388 در طول تاریخ، زنان بسیاری بر سرنوشت اجتماعی، سیاسی و فرهنگی عصرخود تاثیرگذار بودهاند؛ اما بدلیل فراز و نشیبهای تاریخ مرد سالار کمتر نامیاز آنان به جای مانده است. بر همین اساس چارهای نیست جز اینکه نخستین اطلاعات مستند موجود در هر زمینه را به عنوان آغاز تاریخ آن مقوله به شمار آورد. یکی از زنان فعال سیاسی در دوران مشروطه صدیقه دولتآبادی ست که از او به عنوان اولین زن روزنامه نگار ایرانی نیز یاد میشود. دولتآبادی در سال 1258 هجری شمسی در خانوادهای مذهبی اما متجدد به دنیا آمد. پدرش حاج میرزا هادی دولتآبادی از روحانیون روشنفکر زمان خود بود و مادرش خاتمه بیگم نام داشت. برادر او یحیی دولتآبادی نیز از مردان آزادی خواه ایران بود که اثر مهم «حیات یحیی» از اوست. خانم دولتآبادی اگر چه در خانوادهای پر جمعیت و پس از هفت پسر به دنیا آمده بود، اما بر خلاف فرهنگ رایج سنتی در خانوادههای قشری آن روزگار، بسیار مورد توجه و محبت بود. گفته میشود زمانی که صدیقه شش سال داشت حاج میرزا هادی دولتآبادی به او میگوید: «حالا که پس از هفت برادر در محیطی پر از جهل و تبعیض به دنیا آمده ای، به تو میگویم اگر مانند برادرانت درس بخوانی، مانند آنها از من ارث خواهی برد وگرنه تو را از ارث محروم خواهم کرد.» وی تحصیلات ابتدایی خود را در زمینههای فارسی و عربی نزد شیخ محمد رفیع عطاری در تهران آغاز کرده و مراحل بعدی را توسط معلمان وقت دارالفنون فرا گرفت. دولتآبادی در سن 18 سالگی با پزشک خانوادگیشان دکتر اعتضادالحکما ازدواج کرده، صاحب فرزندی نشد و پس از یکسال تقاضای طلاق کرد، که این مساله نیز حاکی از تفاوتهای روحی خود او و قابلیتهای فرهنگی خانوادهاش میباشد که نسبت به طلاق، نگاه سخت گیرانه و منفی روزگار خود را نداشتهاند. او در سال 1296 نخستین دبستان دخترانه را به نام «مکتب خانه شرعیات» تاسیس کرد و پس از آن توانست مجوز انتشار نشریه «زبان زنان» را در اصفهان دریافت کند که در مورد اصول تعلیم و تربیت و به منظور آشنایی زنان با حقوق و جایگاه آنان منتشر میشد. هر چند به دلیل سنتهای نانوشته و تعصبات یک سونگرانه در کوچه و خیابانهای اصفهان نشریه«زبان زنان» را به آتش میکشیدند و عاقبت نیز دو سال پس از انتشار به علت انتشار مقالهای بر علیه وثوق الدوله «زبان زنان» توقیف شد. گفتهاند در آن زمان رئیس نظمیه به صدیقه دولتآبادی گفته بود:« خانم، شما صد سال زود به دنیا آمدید» و صدیقه در پاسخ گفته بود:« آقا من صد سال دیر متولد شدم. اگر صد سال زودتر به دنیا آمده بودم، نمیگذاشتم زنان چنین خوار وخفیف در زنجیر شما مردها اسیر باشند» در همین احوال در حالی که سه ماه بیشتر از تاسیس « مکتب خانه شرعیات» او در اصفهان نمیگذشت، وزارت فرهنگ دوره قاجاریه نیز، مدیران آن را به جرم دایر کردن مدرسه دخترانه که در آن زمان ممنوع بود، حبس کردند. اما با همه این اوصاف خانم دولتآبادی نه تنها پا پس نکشید بلکه مصممتر از پیش به تهران رفته و در ضمن تاسیس مدرسه دختران«ام المدارس»، «انجمن آزمایش بانوان» را نیز تاسیس کرد. گفتنی است او در محیط سیاسی پس از مشروطه به عنوان یک فعال سیاسی، در مبارزه و اعتقاد به اصول آزادی و عدالت همواره پیشتاز بود. او که از موسسان انجمن مشروطه خواهانه«مخدرات وطن» بوده در جریان مخالفت جناحهای ملی، مذهبی با قرارداد 1907 میلادی که ایران را تحت سلطه انگلستان و روسیه قرار داده بود، بسیار فعالانه اقدام میکرد تا جایی که به همراه گروهی از زنان همفکر خود با حضور در قهوه خانههای تهران،آنها را به عدم استفاده از قند خارجی تشویق میکرد. وی در سالهای بعد نیز به عنوان اولین زن ایرانی در یک کنگره بینالمللی زنان در برلین شرکت کرد. او در سال 1302 برای تحصیل دررشته تعلیم و تربیت راهی فرانسه شد و در 1927 میلادی از دانشگاه پاریس، فارغ التحصیل و پس از بازگشت به ایران در وزارت فرهنگ مشغول به کار شد. این روزنامه نگار ایرانی و فعال حقوق زنان در ایران که خدمات ارزندهای را در هموار ساختن راه پیشرفت و حرکتهای آزادی خواهانه برای زنان انجام داد، سرانجام در سن 82 سالگی بر اثر بیماری سرطان در گذشت.