جایگاه ایران در آخرین رتبه‌بندی جهانی دانشگاه‌ها از نظر اشتغال؛

دانشگاه، میان‌بر کاریابی یا بیکاری؟!

نرجس بهشتیان

دغدغه‌های اشتغال یک مسئله جهانی است. معمولا خانواده‌ها همیشه خواهان شغلی با رده اجتماعی بالا و درآمد خوب برای فرزندان‌شان هستند و در این راستا سرمایه‌گذاری‌های زیادی ازجمله آموزش انجام می‌دهند. در برخی از جوامع خانواده سال‌ها پس‌انداز می‌کند تا فرزندش در یک دانشگاه معتبر بتواند تحصیل کند و سرانجام برای خودش کسی شود، نگرشی که دهه‌ها پیش در ایران نیز وجود داشت. تحصیل‌کرده‌ها در کوتاه‌ترین زمان بهترین شغل‌ها را تصاحب کرده و از منزلت اجتماعی هم برخوردار بودند. این موضوع شاید یکی از مهمترین دلایل روانی گرایش خانواده‌های ایرانی به تحصیلات دانشگاهی فرزندان‌شان شد تا شاهد روندی معکوس مبنی‌بر بیکاری بیشتر دانش‌آموختگان عالیه باشیم. طبق عرف بین‌المللی مقیاس‌های متفاوتی برای رتبه‌بندی دانشگاه‌ها وجود دارد که یکی از مهمترین آنها میزان اشتغال فارغ‌التحصیلان آن دانشگاه با درنظر گرفتن سرعت یافتن شغل، کار در شرکت‌های معتبر و ایجاد ثروت توسط این فارغ‌التحصیلان است. کیو اس، رتبه‌بندی اشتغال سالیانه فارغ‌التحصیلا دانشگاه‌ها در سراسر جهان است که نخستین‌بار در سال 2015 آمار خود را ارائه دا و با استقبال مواجه شد. در جدیدترین رتبه‌بندی کیو اس، 300 دانشگاه و موسسه آموزشی برتر معرفی شدند که متاسفانه هیچ‌کدام از دانشگاه‌های ایران در آن جای نداشته‌اند. این رتبه‌بندی براساس پنج مولفه صورت گرفته است که هرکدام از آنها سهمی متفاوت در نتیجه کلی داشته‌اند. مهمترین مولفه در این مقیاس شهرت کارفرماست که برای آن از 37 هزار کارفرما درخصوص بهترین مراکزی که می‌توانند فارغ‌التحصیل در رشته‌های مرتبط و موردنظر آنها را تربیت کنند سوال شده است. عملکرد فارغ‌التحصیلان هم 20درصد از مقیاس را در برمی‌گیرد. برای این مهم از میان 61 لیست درخصوص افراد بسیار موفق، حدود 21هزار فرد خلاق، ثروتمند و کارآفرین و خیریه‌ها تحقیق شده است. مشارکت کارفرما در مقام سومین مولفه، 25 درصد از نظام رتبه‌بندی را تبیین می‌کند. این مولفه خود زیرشاخه دارد. اول میزان همکاری نهادها با شرکت‌های معتبر جهانی در زمینه پژوهش است که باید حداقل سه سه مقاله پژوهشی نمایه شده توسط اسکوپوس داشته باشند. مورد دوم میزان اعضای هئیت‌علمی است که در صنعت هم مشغول به‌کار هستند. مولفه چهارم با تاثیر 15درصدی عبارت است از ارتباط کارفرما و دانشجو. این مولفه بررسی می‌کند که شرکت‌ها چقدر در دانشگاه‌ها برای بررسی دانشجویان و دادن اطلاعات به آنها حضور دارند. حضور آنها این موقعیت را برای دانشجویان فراهم می‌آورد تا آنها به کارآموزی حرفه‌ای دست‌یابی داشته و از فرصت‌های تحقیقاتی بهره‌مند شوند. این حضور اشکال مختلف داشته و می‌تواند شامل حضور در نمایشگاه‌های دانشگاه‌ها به طور مثال در محوطه آنها، سازماندهی ارائه شرکت و دیگر فعالیت‌های ترویجی باشد. نرخ اشتغال تکمیلی با تاثیر 10 درصدی آخرین شاخص است که درکی ساده از میزان موفقیت دانشگاه در پرورش نیروی قابل استخدام می‌دهد. این شاخص شامل اندازه‌گیری نسبت فارغ‌التحصیلان در اشتغال تمام وقت یا پاره وقت (به‌جز افرادی که قصد مطالعه بیشتر دارند) ظرف ۱۲ ماه پس از فارغ‌التحصیلی است. این شاخص نشان‌دهنده توانایی یک دانشگاه برای پرورش استخدام‌شوندگان است و از سوی عملکرد اقتصادی کشوری که دانشگاه در آن واقع شده تحت تاثیر قرار می‌گیرد. از منطقه آسیا ۷۸ موسسه در میان 300 موسسه برتر قرار گرفته‌اند که متاسفانه ایران در میان آنها نیست. ترکیه با سه موسسه، مصر و امارات متحده عربی با دو نماینده و لبنان، عربستان سعودی و رژیم اشغالگر قدس هر کدام با یک موسسه در این لیست حضور دارند. مطالعه این رتبه‌بندی می‌تواند بیانگر یک فاجعه برای کشور باشد. ما دانشگاه‌هایی داریم که نه‌تنها از لحاظ علمی در خاورمیانه و آسیا بهترین رتبه‌ها را دارند بلکه کافیست فردی دانشجوی آنها باشد تا با بهترین رقم‌های بورسیه برترین مراکز دانشگاهی مواجه شود و شغل‌های حساسی را حتی در آمریکا به دست بیاورند. با این حال در این نظام رتبه‌بندی از عربستان و امارات متحده عربی جا مانده‌ایم. این رتبه‌بندی با آمارهایی که می‌گویند حدود 40 درصد از فارغ‌التحصیلان دانشگاهی کشور بیکارند بسیار نزدیک است. علاوه‌بر آن بیانگر چند واقعیت دردناک دیگر است. یکی از آنها این است که دانشگاه‌های کشور نمی‌توانند افراد را با مهارت کافی برای اشتغال در کشور تربیت کنند. مورد دیگر این است که شاید تعداد فارغ‌التحصیلان در کشور زیاد است و به‌جای توجه به کیفیت چه از سوی دولت، نهادهای آموزشی اعم از آموزش و پرورش و وزارت علوم و تحقیقات تا خود مدارس و دانشگاه‌ها و در نهایت خانواده و افراد به مدرک‌گرایی گرایش دارند. از سوی دیگر کارفرماهای معتبر مانند صنایع عمده نه‌تنها ارتباط چندانی با دانشگاه‌های کشور ندارند بلکه برخی از آنها خود اقدام به تاسیس موسسات آموزشی با گرید پائین و به‌کارگیری اساتیدی بدون داشتن سوابق آموزشی معتبر کرده‌اند و آنها را به‌کار می‌گیرند! در واقع شغل تضمینی را عاملی برای جذب دانشجو کرده‌اند. شرکت‌های خصوصی علاقه به به‌کارگیری افراد خانواده و آشنایان دارند و در مواردی فرزندانشان تنها نیاز به داشتن مدرکی از هر دانشگاهی که شد دارند. در سازمان‌ها و شرکت‌های دولتی و نیمه دولتی هم دیگر مثل سابق نیست که محل تحصیل دانشگاهی یک امتیاز محسوب شود زیرا یا خود مدیران یا فرزندان آنها در یکی از دانشگاه‌هایی که درجه علمی معتبر نداشته تحصیل کرده یا می‌کنند. بدتر اینکه این موضوع را عدالت می‌نامند. وقتی بهترین استعدادهای کشور در چند دانشگاه انگشت‌شمار مشغول به تحصیل هستند اما نه برای محیط کار و ایجاد کسب‌وکار آماده می‌شوند نه بهترین فرصت‌های شغلی برای آنها کنار گذاشته می‌شود، مهاجرت و جذب در دانشگاه‌ها و شرکت‌های معتبر تنها گزینه پیش‌ روی آنهاست. چند سالی است که منتقدان مختلفی به نحوه تربیت افراد در دانشگاه‌ها انتقاد می‌کنند اما این رتبه‌بندی واقعیتی دردناک‌تر از انتقادها را به ما می‌نمایاند. هزینه‌های ملی و شخصی که در راه فارغ‌التحصیلی این خیل جمعیت صرف می‌شود شاید در برابر عدم‌کارایی این جمعیت چندان مهم نباشد. استقلال اقتصادی در گروی این است که علاوه بر تولید بالای علم، این دانش به تکنولوژی و روش تبدیل شده و در نهایت در کشور اجرا شود تا بتواند سبب رشد بخش‌های مختلف اقتصادی باشد. برترین دانشگاه‌های صنعتی ایران هنوز نتوانسته‌اند یک خودروی کاملا ایرانی، دانش مفید حفاری میادین و فرآوری نفت و گاز و یا داروی ایرانی را معرفی کنند. اکثر تجهیزات صنایع وارداتی هستند و این موضوع سبب وابستگی ما به کشورهای دیگر می‌شود. بی‌توجهی به نظام آموزشی سبب ضعف در اقتصاد کشور شده است. این روزها بیشتر می‌شنویم که حتی مسئولان عالی‌رتبه کشور هم مردم را به خرید کالای ایرانی تشویق می‌کنند اما چقدر از این کالاها واقعا ایرانی هستند؟ آیا صرف تولید در ایران محصول را ایرانی می‌کند؟ همانطور که خودروهای مونتاژ شده در ایران را نمی‌توان بومی حساب کرد شکلات، لوازم خانگی، لوازم الکترونیکی و حتی کابینت‌هایی که چوب آنها وارداتی است را نمی‌تواند کاملا ایرانی دانست. خرید و فروش پایان‌نامه یک معضل آموزشی نیست یک بحران ملی در زمینه کارآمدی است. اساتید و فارغ‌التحصیلانی که یکی دو دهه قبل با سختی تمام وارد دانشگاه شده و فارغ‌التحصیل شده‌اند نتوانستند در به‌کارگیری دانش و ساخت تکنولوژی بومی چندان موفق باشند با این حال قرار است دانش، صنعت، کشاورزی و مدیریت اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و علمی کشور در آینده در اختیار افرادی باشد که حتی پایان‌نامه خود را خریده‌اند و احتمالا در آینده هم واردات را بر تولید ترجیح می‌دهند.

ارسال دیدگاه شما

هفته‌نامه در یک نگاه
ویژه نامه
بالای صفحه