آزار جنسی کودکان به روایت آمار
خواب معصومانه جهان، آشفته میماند؟!
مهرداد ناظری
هر ١٠ ثانیه، یک مورد کودکآزاری در جهان گزارش میشود! این حقیقت ترسناک را سازمان غیرانتفاعی Childhelp در صفحه ورودی سایت خود منتشر کرده است که نزدیک به ٦٠سال است در فونیکس ایالات متحده به فعالیتهای اجتماعی در جهت جلوگیری از رواج کودکآزاری میپردازد. همین سایت مدعیست که سالانه تنها در آمریکا و کانادا ٦,٦میلیون کودک در معرض خطر انواع سوءاستفاده و آزار هستند که کمتر از نیمی از آنها به مرحله پروندهسازی و تعقیبات قانونی میرسند. ماجرایی که برای یکی از دختران سرزمینمان بهتازگی روی داد و ناگفته پیداست تنها یکی از بسیار مواردیست که رسانهای و برجسته شده، میطلبد تا نگاهی دوباره به آزار و اذیتهای جنسی نسبتبه کودکان در جهان امروزمان داشته باشیم؛ واقعهای که بنا بر تحقیقات انجامگرفته از سوی مسئولان مرتبط با آن در سازمان بهداشت جهانی، تفاوتی عمده با سوءرفتار نسبتبه بزرگسالان دارد و آن عدم افشاگری از سوی عمده کودکان بعد از اتفاق است؛ زیرا بیشتر متجاوزین به حقوق آنها را آشنایانی تشکیل میدهند که بعضا به آنها اعتماد داشتند. گزارش منتشره از سوی UNICEF گواه آن است که رشد سوءرفتارهای جنسی در مورد کودکان در دهههای اخیر، چنان افزایش یافته است که آمارهای سال ٢٠٠٢، رقم جهانیاش را دستکم ١٥٠میلیون مورد دختر و ٧٣میلیون مورد پسر زیر ١٨سال تخمین زد. بیشک این افزایش آماری تا به امروز که نیمهراه ٢٠١٧ را رد کردهایم، به اعدادی تاسفبارتر هم رسیده است. آزار جنسی کودکان که در ادبیات برنامههای تحقیقاتی با عنوان اختصاری CSA از آن یاد میشود، تنها یکی از موارد زیر پا گذاشتن کرامت انسانی و تعدی دردناک جسمی و روحی به حقوق و مرزهای امنیت کودکان محسوب میشود که در تمام دنیا رواج دارد؛ بهگونهای که انجمن جلوگیری از خشونت با کودکان بریتانیا موسوم به NSPCC در بهروزترین گزارش سالانه خود آورده است: «از هر ٢٠ کودک انگلیسی، یکنفرشان مورد حمله یا آزار جنسی واقع میشود که این آمار در بازه یکساله ٢٠١٥ تا ٢٠١٦ به رقم حیرتآور ٢٩٠٠نفر رسید! این درحالیست که یکی از هر سه بچه مورد آزار قرارگرفته، این امر را فاش نمیکند و البته باید گفت که متاسفانه ٩٠درصدشان توسط شخصی یا اشخاصی مورد تعرض واقع شدهاند که آشنا بودند!» این مرکز به عدد وحشتناک سالانه حدود هشتهزار تماس تلفنی با مشاوران خود خبر میدهد که گزارشی از کودکآزاری آنهم بهشکل آزار و اذیت جنسی را در میان میگذارند. گردانندگان مرکز Victims of Crime بهعنوان مرکز ملی دادهپردازی و تحقیقات جرایم آمریکا واقع در واشینگتن، معتقدند که شیوعشناسی دقیق موارد مربوط به کودکآزاری بهویژه در مسئله آزار جنسی و تجاوزها به این قشر، بسیار دشوار است؛ زیرا دادهها بر پایه گزارشاتیست که رسما مخابره میشود یا پروندههایی که بهعلت حادبودن رویداد، علنی شدهاند. درواقع، بخش بزرگی از ماجرا بهعلل گوناگون، مکتوم میماند که همین امر، بررسی موشکافانه مبتنیبر مستندات آماری دقیق یا نزدیک به دقیق را غیرممکن میسازد. بااینهمه، در گزارش این مجموعه که نتایج آن در سایت اندیشکده ThoughtCo به تاریخ هشتم مارچ ٢٠١٧ منتشر شده است، میخوانیم: «تنها در سال ٢٠١٠ مشخص شد که ٩.٢دهم موارد اعلامشده خشونت علیه کودکان مربوط به رفتارهای جنسی بود». این مرکز با استناد به تحقیقات گسترده و قابل توجه دکتر دیوید فینکلور؛ مدیر مجموعه Family Research Laboratory و البته استاد جامعهشناسی دانشگاه نیوهمپشایر، آورده است: «یکی از هر پنج دختر و یکی از هر ٢٠ پسر، قربانی سوءرفتار جنسی هستند و بررسیها نشان میدهد که ٢٠درصد زنان و پنج تا ١٠درصد مردان بزرگسال، حادثهای تلخ مرتبط با همین مسئله را در کودکیشان تجربه کردهاند». طبق مطالعات دکتر فینکلور، بیشترین میزان تعرضات جنسی در کودکان و نوجوانان مربوط به سنین هفت تا ١٧ساله است. البته مطالعات در زمینه اینگونه رفتارها که بعضا متاثر از حضور «بچهبازها» یا به تعبیر علمیاش مبتلایان به Pedophilia در جوامع است، سالهاست که محل مناقشه میان دانشمندان علوم رفتاری و مدافعان حقوق کودکان است. علت بروز «پدوفیلی» که میتوان آنرا «میل جنسی به کودکان» ترجمه کرد، همچنان ناشناخته است و در بعضی تحقیقات، آنرا ناشی از نوعی اختلال عملکرد در مغز مبتلایان میدانند. در بخش انگلیسیزبان دانشنامه عمومی Wikipedia میخوانیم: «آزمایشهایی که در سال ٢٠٠٢ انجام گرفت، نشان داد که بچهبازها معمولا از نظر بهره هوشی در سطح پایینتری نسبتبه آدمهای معمولی قرار دارند و ٦١درصدشان در طول تحصیل، سابقه مردودی داشتند یا با تجدیدیهای بسیار، دورههای درسی را میگذراندند و البته نیاز به آموزشهای ویژهتر و اضافی برای گذر از مقاطع تحصیلی داشتهاند». بر پایه آنچه در سایت مجموعه علمی Psych Central آمده است هم برخی روانشناسان معتقدند که پدوفیلی، چندان متفاوت از سایر بیماریهای روانی نیست؛ هرچند بیش از هر عامل محیطی و بیرونی، یک اختلال درونی و کاملا شخصیست. تحقیق بر روی موضوع آزار جنسی کودکان، مسئله امروز و دیروز نیست و سالهاست مورد نظر دانشمندان بوده است؛ بهطوریکه در همین منبع آمده مطالعات سال ١٩٨٦ به این نتیجه رسید که ٦٣درصد زنان، زیر سن ١٤سالگی بهنوعی آزار جنسی را توسط یکی از آشنایان یا اعضای خانواده تجربه کردهاند و نکته قابل توجه آنکه بررسیهای سالهای ٢٠٠٠، ٢٠٠٢ و ٢٠٠٥ هم به نتایجی مشابه رسید که نشان میدهد اینگونه رفتارهای آسیبزننده در طی اینسالها از دل جوامع رخت نبسته است. تحقیقات مرکز American Academy of Child & Adolescent Psychiatry گویای این حقیقت تلخ است که سالانه حدود ٩٠هزار مورد کودکآزای جنسی گزارش میشود که بسیار دور از آمار واقعی این پدیده شوم است. همین منبع عنوان میکند که ٦٧درصد موارد زیر ١٨سال، ٣٤درصدشان زیر ١٢سال و ١٤درصد نیز زیر ششسال سن دارند. سایت دادهنگار Insider Monkey در گزارشی منتشره به تاریخ ١٧ جون ٢٠١٥، نام کشورهایی با بیشترین میزان گزارشهای سوءرفتار جنسی با کودکان را فهرست کرده است که در راس آنها استرالیا قرار دارد؛ کشوری با ٥٠هزار پرونده سالانه در این مورد. نامهای بعدی بهترتیب عبارتند از آمریکا، افغانستان، انگلستان، روسیه، زیمبابوه، بوتسوانا، هند، بنگلادش و آفریقای جنوبی.