فوتبال لعنتی!
«در جستجوی اریک»؛ فیلمی کمدی-رمانتیک، محصول سال ۲۰۰۹ و به کارگردانی کن لوچ کارگردان مشهور و چپگرای بریتانیایی، داستان پستچی فقیری به نام اریک بیشاپ (با بازی استیو ایوتز) در شهر منچستر است که در اثر یک تصادف مجبور به ملاقات با همسر اولش لیلی (با بازی استفانی بیشاپ) میشود که اریک او را سالها پیش، پس از تولد دخترش ترک کرده. این ماجرا و مشکلات دیگری که با پسر خواندهاش دارد او را به بحرانی روحی میکشاند که باید تصمیمهای جدیدی در زندگی و دیدگاهش به آن بگیرد. او تسلی خاطر و آرامشش را به شکل غیر منتظرهای دریافت میکند؛ فوتبالیست اسطورهای دهه نود باشگاه منچستر یونایتد؛ یعنی اریک کانتونا، به شکل مرموزی دربرابر او ظاهر میشود تا به او مشاوره دهد. «فوتبال فقط یک بازیه»؛ این جملهایست که کسانی که از فوتبال متنفرند مغرورانه بر آن پافشاری میکنند. ما هم میدانیم که این فقط یک بازیست. بهخاطر همین دوستش داریم. ما میدانیم که واقعا اهمیت ندارد. به همین خاطر دوستش داریم. حالا او اینجاست، درنقش خودش، در فیلمی کمدی به کارگردانی اسطوره چپگرا، کن لوچ. فوتبال لعنتی! فیلم «در جستجوی اریک» یک شگفتیست. نه به خاطر اینکه شیفتگان کن لوچ درباره علاقه او به فوتبال نمیدانند، بلکه به این دلیل که هیچکس نمیتوانست این جفتشدن را (علاقه او به فوتبال و ساخت فیلمی دربارهاش) پیشبینی کند، و همچنین هیچکس نمیتوانست پیشبینی کند محصول نهایی میتواند تا این حد تاثیرگذار و خندهدار باشد. از زمانی که اریک کانتونا زمین فوتبال را با پرده نقرهای سینما عوض کرده، هرگز سطح خود را پایین نیاورده، اما نتوانسته از موفقیتهایی که در زمین فوتبال داشته فرار کند. هرگز هم نمیتواند. درحالی که بسیاری از بازیکنان سابق از دوران اوج گذشته خود رنجیده هستند، اریک طرفداران خود را با آغوش باز میپذیرد و از آن لذت میبرد. این طور به نظر میرسد که کانتونا مردیست که با خود در صلح است. او حس شوخ طبعی دارد که اجازه میدهد استیو ایوتز از گرایشات فلسفی او سوء استفاده کند، و با علاقه وافر به تمسخر شرایط و موقعیت متعالی خود میپردازد. «من یک مرد نیستم…من کانتونا هستم.» پس پادشاه اریک بر پرده سینما هم سلطنت میکند؛ اما آنچه فیلم «در جستجوی اریک» را خاص میکند و آن را به بهترین فیلمی که تاکنون در باره فوتبال ساخته شده تبدیل می کند این است که این فیلم تلاش نمیکند که افتخارات و شکوه فوتبال را به داستان تبدیل کند، به جای آن، این فیلم درباره احساسیست که ما به این بازی زیبا داریم. تنها بخشهایی که این فیلم به بازی فوتبال میپردازد، کیلیپهای واقعی از صحنههای بازی اریک کانتوناست، و در حالی که این میتواند باعث به هیجان آوردن هر کسی که برای فوتبال فریاد شادی یا ناامیدی سر داده بشود، اما اینها این فیلم را تنها به فیلمی برای طرفدارن فوتبال محدود نمیکند. چون کانتونا در اینجا نشاندهنده چیزی فراتر از خودش است، او نماینده امید است. هرکسی به چیزی فراتر از خود متصل میشود تا او را از سختیها عبور دهد. البته که بخشهایی از فیلم «در جستجوی اریک» درباره کانتوناست، اما به همچنین این فیلم درباره اریک بیشاپ هم هست، یک انسان شکست خورده که سعی دارد راه رستگاری و رهایی را پیدا کند. مردی که در حال غرقشدن در دریای حسرت و پشیمانیست. استیو اونتز باشکوه است. چهره اش از درد درهم است، اما هنوز با تظاهر میخندد، و دوستی او با همکار پستچیش میت بال (با بازی جان هن شاو)، به روش خودش، درگیر کننده است. همینطور تلاشش برای ایجاد ارتباط دوباره با همسر سابقش که مدتها نادیدهاش گرفته بود. «در جستجوی اریک»؛ یک فیلم کمدی رمانتیک به سبک کن لوچ است. فیلمی که درباره همه انواع عشق است. همانطور که کانتونا میگوید: «باید همیشه به همتیمیهات اعتماد داشته باشی، در غیر این صورت بازی رو میبازی».