نگاهی به مشکلات معلولین و سالمندان در جامعه شهری برای همه
سروناز بهبهانی
در کشورهای جهان سوم و در حال توسعه، آن قدر مسایل ریز و درشت در جامعه وجود دارد که پرداختن به هر یک از آنها نیازمند سالها تحقیق، ژرفاندیشی و برنامهریزی در سطوح خرد و کلان سیاستگذاری-های کشور است. یکی از این مسایل را میتوان با نگاهی به اطراف و فضای شهرهایی دریافت که در آن زندگی میکنیم. اگر چه امروز كشور ما از نظر میانگین سنی جزو كشورهای جوان به شمار میرود اما آمارها حاكی از آن است كه تا سه دهه آینده جامعه ایران به جمع كشورهای سالمند میپیوندد. به همین سبب لزوم توجه به مسائل مرتبط با این قشر از جامعه و تلاش برای رفع نیازهای آنها بهویژه در زمینه برخورداری از رفاه اجتماعی نهتنها از ضروریات بلكه تضمینكننده فردایی بیدغدغهتر و سالمتر برای جامعه است. طبیعیست كه این افراد دارای نیازهای روحی و عاطفی فراوانی هستند كه در پاسخگویی به آن و دستیابی به بهداشت روانی و سلامت روحی مناسب، خانواده و اجتماع نقش حساسی را برعهده دارند و در جای خود قابل بحث و تامل است. از سوی دیگر پرداختن به مشكلات فیزیكی و جسمانی كه افراد سالمند در سطح جامعه با آن مواجه هستند و توجه به سطح امكانات و میزان برخورداری از رفاه اجتماعی، برای حضور و تردد این افراد در جامعه بسیار حائز اهمیت و قابل بررسیست. در عین حال باید به این گروه، معلولین و ناتوانان جسمی را نیز افزود كه باتوجهبه آمار بالای این افراد و وجود تشابهات بسیار نیازهای فیزیكی میان معلولین و سالمندان در زمینه بهرهمندی از امكانات اجتماعی میتوان اهم مشكلات این دو گروه را در كنار هم بررسی کرد. هماكنون 10درصد افراد جامعه را معلولین تشكیل میدهند كه آمار قابل ملاحظهایست؛ بهویژه اگر به این میزان، سالمندان و افراد سالخورده را نیز اضافه كنیم. در عین حال جدا از مسائل ژنتیكی و حادثهای در كشور ما بسیارند افرادی كه در طول سالها جنگ تحمیلی دلاورانه و جانبركف از شرف و كیان ایران دفاع كردند و در این راه سلامت جسمانی خود را از دست دادهاند، افرادی كه امروز اگر چه نامشان را بسیار میبریم اما آنچنانكه در شأنشان است با آنها و نیازهایشان برخورد نمیکنیم.
مناسبسازی، رویای شهر بیسروسامان
در حالی که مدام از رسانهها، مسئولین و اقشار مختلف جامعه میشنویم که جانبازان و معلولین از سرمایههای ارزشمند کشور محسوب میشوند و باید برای حفظ حرمت و آسایش آنها از هیچ کوششی دریغ نکرد، متاسفانه امروز در بسیاری از مراكز و مناطق شهری، معلولین از حداقل امكانات نیز برخوردار نیستند و با وجود آمار بالای این گروه هنوز هیچگونه امكانات مناسب رفاهی و تمهیدات آسایشی برایشان در نظر گرفته نشده؛ خیابانها و پیادهروهای ما هنوز هم با استانداردهای جهانی فاصله بسیاری دارند كه این مساله موجب شده تا افراد سالم نیز در بسیاری از مواقع در چالهچوله و پستیبلندیهایی كه دهان باز كردهاند، گرفتار شده و با مشكل مواجه شوند؛ حال چه رسد به معلولین و افراد خاص. همچنین در زمینه ساخت فروشگاهها و مراكز خرید، مراكز تفریحی، ادارات و ساختمانهای دولتی نیز توجهی به این مساله صورت نگرفته و شاید تنها در برخی از بیمارستانها و تعداد انگشتشماری از فروشگاههای زنجیرهای به سطوح شیبداری برمیخوریم كه برای استفاده و تردد این گروه در نظر گرفته شده است. اما آیا معلولین و سالمندان ما تنها با بیمارستانها سرو كار دارند؟! آیا آنها به خرید نمیروند؟ به خوراك و پوشاك نیاز ندارند؟ آیا تا به حال فكر كردهایم كه كودكان معلول هم از رفتن به سینما لذت میبرند؟ و آیا تابهحال با خود اندیشیدهایم كه در اتوبانهای شلوغ و خیابانها عریض پررفتوآمد تكلیف معلولین و سالمندان چه میشود وقتی كه دیدن 150 پله پلهای عابر پیاده بهخودیخود توان آدم را میبرد و حتی كودكان و جوانها نیز طاقت این همه پلهنوردی و كوهپیمایی را ندارند؟ آیا زمان طراحی و بهرهبرداری از متروها به این فكر افتادیم كه امكان استفاده از آن برای چه كسانی فراهم است؟ در حالی كه امروز متخصصان طب فیزیكی و ارتوپدها معتقدند که بالا و پایین رفتن زیاد و مداوم از پله و سطوح شیبدار موجب كندرومالاسی و سائیدگی زانوها شده و به آنها آسیب جدی میرساند. متاسفانه اینها مسائلیست كه در جامعه و در بخش ساختمانسازی، معماری شهری، سیستم و طراحی مراكزی كه هر روز در لوكسترشدنشان تلاش میكنیم به آنها توجهی نداشتهایم یا این توجه آنقدر اندك بوده كه تنها برای بهرهبرداری تبلیغاتی صورتگرفته و جوابگوی نیازهای بیشمار افراد نیست و تازه باید یادآور شد که همین حداقل توجه و امكانات نیز در مورد پایتختنشینان لحاظ میشود و بالطبع در روستاها و شهرستانها با همین تسهیلات نیز مواجه نیستیم. در حالی كه امروزه در بسیاری از كشورهای اروپایی و امریكا كه شاید میزان معلولین و سالمندان آنها بهمراتب كمتر از ما باشد، چنان تمهیداتی اندیشیده شده كه در نگاه اول گمان میكنی بخش اعظم افراد آن جوامع را معلولین و افراد سالخورده تشكیل میدهند. بهطور مثال در خیابانها و مراكز خرید كشور آلمان به كمتر جایی برمیخوریم كه برای استفاده، تردد و حمل و نقل معلولین، شرایط و طراحی ویژهای صورت نگرفته باشد كه این نشان از اهمیتدادن مسئولان به برخورداری تمام افراد جامعه از رفاه اجتماعی و مسئولیتپذیری در احقاق حقوق شهروندی افراد جامعه دارد. اما سوال اینجاست كه چرا ما نباید چنین باشیم و لااقل در مسائل مهمی از این دست از كشورهایی كه در این زمینه فعال بودهاند، الگوبرداری صحیح داشته باشیم. باید در نظر داشت که معلولین، افرادی با نیازهای ویژه هستند که گاه با وسایل كمكی همچون ویلچر، عصا، كراچ، واكر، عینكهای ذرهبینی، سمعك و گاه نیز بدون علایم ظاهری در جامعه زندگی میكنند و نیازهای آنان با نیازهای افراد عادی متفاوت است. معمولا جانبازان، معلولان جسمی،حركتی و سالمندان سعی میكنند خود را با محیطهای مختلف انطباق دهند؛ ولی وقتی این افراد در موقعیتهای جدید قرار میگیرند و چارهای جز استفاده از امکانات موجود در فضاهایی که محل ترددشان است را ندارند، مشكلاتشان بیشتر میشود. از جمله اینکه موانع جهتیابی و حركت، موجب بروز خطرات و ناامنیهای فیزیكی خواهد شد که گاه لطمات جبرانناپذیری را بههمراه خواهد داشت. به همین سبب لزوم مناسبسازی كلیه محیطها؛ اعماز اماكن عمومی، معابر، محیط شهری و بین شهری و حتی محل سكونت، بهصورت یک نیاز ضروری در جامعه احساس میشود تا این افراد بتوانند بهراحتی از تسهیلات محیطی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی جهت حفظ استقلال فردی بهرهمند شوند. به این ترتیب ایجاد حرکتهای جدی و اصولی در راه دستیابی به این مهم، لطف یا اقدام فوقالعادهای از سوی دولت محسوب نمیشود؛ بلکه همچون تأمین امنیت در جامعه و توجه به مسایل اقتصادی و رفع نیازهای اولیه افراد، از ضروریات و تکالیف حتمی و شرعی دولتمردان و مسئولان مربوطه بهشمار میرود. گفتنیست که توجه به این مسائل با مناسبسازی معابر عمومی و تجهیز و نصب علایم راهنمایی مناسب در معابر و اماکن عمومی که جزو نیازهای اولیه است، آغاز شده و در آینده نزدیک باید به ایجاد تجهیزات و امکانات رفاهی و فرهنگی در سطحی وسیع ازجمله ایجاد موزه لمسی و صوتی، كتابخانه گویا، كتابخانه بریل، ایجاد سایتهای كامپیوتری با نرمافزارهای ویژه معلولین (مانند جاورز، كرازویل و…) و احداث مراکز تفریحی استاندارد برای این افراد بیانجامد. امروز در كشور ما باید به این مساله توجه داشت كه معلولین نیز همچون دیگر افراد، مالیات خود را میپردازند و عوارض دولتی را پرداخت میكنند اما امكان برخورداری از حقوقی شهروندی حتی در ابتداییترین اشكال آن ازجمله تردد و حمل و نقل، همچون دیگر افراد برایشان فراهم نیست و این از عدالت و انصاف بهدور است. چهبسا كه اینها همان افرادی هستند كه بهرغم مشكلات عدیدهای كه با آن مواجهند، هنوز هم نقشی پررنگ در اعتلا و سربلندی كشور ایفا میكنند و نمونه بارز آن ورزشكاران جانباز و معلولین هستند كه با امكاناتی نهچندانزیاد در مقایسه با دیگر ورزشکاران همواره در مسابقات پارالمپیك از اعتبار و حیثیت ورزش ایران دفاع میکنند. مسئولیتی كه افراد سالم و بهرغم جامعه، توانمند ازنظر جسمی هیچگاه نتوانستهاند از عهده آن برآیند. به همین سبب توجه و رسیدگی ویژه به معلولین ضروری و زمینه را برای پیشرفت جامعه نیز فراهم میآورد.