سه اشتباه رایج درباره انگیزه و موفقیت

همه‌چیز به انگیزه شما بستگی دارد! آیا انگیزه انجام‌دادن کاری را دارید؟ پس مطمئن باشید که انجام دادنش نه‌تنها ساده است؛ بلکه لذت‌بخش خواهد بود. به گزارش آلامتو؛ مردم می‌توانند بینش‌های عمیقی نسبت به رفتار خود داشته باشند. با این حال همین مردم ممکن است درباره شناخت علت رفتارهای خود و دیگران اشتباهات بزرگی مرتکب شوند. بعضی از این مردم تبدیل به نویسنده و سخنران می‌شوند و ممکن است صحبت‌های درست و غلط خود را به دیگران انتقال دهند. شکی نیست که نیت این افراد خوب است و بسیاری از آن‌ها دوست دارند که به دیگران در مسیر موفقیت کمک کنند. اما بسیار رخ می‌دهد که این افراد ایده‌ها و صحبت‌هایی را ترویج می‌کنند که به رغم جذابیتشان، اشتباه هستند. در اینجا سه مورد از افسانه‌هایی که درباره انگیزش رایج هستند، مطرح می‌شود:
فقط اهداف خود را بنویسید و موفقیت شما تضمین شده است!
داستانی هست که سخنرانان و نویسندگان انگیزشی عاشق تعریف‌کردن آن هستند که درباره ورودی‌های سال ۱۹۵۳ ییل است. طبق این داستان پژوهشگران از فارغ‌التحصیلان دانشگاه ییل پرسیدند که آیا هدفی برای آینده هست که بخواهند به آن برسند و آن را نوشته باشند. بیست‌سال‌بعد پژوهشگران یافتند که حدود سه‌درصد از دانشجویانی که اهداف مشخصی را نوشته بودند از مجموع ۹۷‌درصد دیگر ثروتمندتر بودند. خیلی حیرت‌آور است، نه؟ اگر داستان حقیقت داشت، مطمئناً خیلی حیرت‌آور بود، در حالی که صحت ندارد. من خودم دوست دارم که موفقیت این قدر ساده باشد. اگر بخواهیم عادلانه با قضیه برخورد کنیم، شواهدی وجود دارد که می‌گوید دقیق بودن درباره اهدافی که می‌خواهید به آن برسید بسیار مهم است. این امر تضمینی برای رسیدن به ثروت بی‌کران نیست، اما مهم است. به زبان دیگر دقیق بودن لازم است اما کافی نیست. نوشتن اهداف اما نه لازم است و نه کافی. اینکه اهداف‌مان را بنویسیم به کسی آسیبی نمی‌زند، اما هیچ شواهد محکمی برای این که این کار کمکی بکند، وجود ندارد.
تنها تلاش کن بهترین کاری را که می‌توانی انجام دهی!
این باور وجود دارد که گفتن «تو تلاش خود را بکن» به دیگران یا حتی خود، بسیار انگیزه‌بخش است. این جمله انگیزه بخش نیست. به لحاظ نظری این جمله باعث می‌شود که فشار زیادی روی فرد گذاشته نشود. در واقع این جمله کم و بیش این اجازه را به فرد می‌دهد که معمولی باشد و تلاش متوسطی ارائه کند. ادوین لاک و گری لاثام؛ دو روانشناس سازمانی سرشناس، چند دهه را صرف مطالعه تفاوت بین اهداف «نهایت تلاش» و نقطه مقابل آن کرده‌اند؛ اهداف مشخص و دشوار. شواهدی که از بیش از ۱۰۰۰ پژوهش انجام شده در سراسر دنیا جمع‌آوری شده‌اند، نشان می‌دهند اهدافی که نه تنها واو به واو چیزی که باید انجام شود را مشخص می‌کنند، بلکه دشواری بسیاری هم دارند، در واقع منجر به عملکرد خیلی بهتری از حالتی می‌شوند که فرد «تنها تلاش خود را کرده است». این بدین خاطر است که اهداف دشوارتر باعث می‌شوند که شما تلاش، تمرکز و تعهد خود را، غالباً به شکل ناخودآگاه، نسبت به هدف افزایش دهید، پایداری بیشتری نشان دهید و بهترین استفاده از اثربخش‌ترین راهبردها کنید.
فقط موفقیت را تصور کن!
کسانی که «تفکر مثبت» را تبلیغ می‌کنند، بسیار طرفدار این توصیه هستند؛ اما تصور‌کردن موفقیت، به خصوص موفقیت بدون تلاش، نه‌تنها کمک‌کننده نیست، بلکه بسیار باعث می‌شود که خود را به سوی شکست سوق دهید. عده کمی از مربیان انگیزشی می‌دانند که تفاوت عظیمی بین «اعتقاد به موفق شدن» و «اعتقاد به موفق شدن به سادگی» وجود دارد. مثبت‌اندیشان واقع‌گرا اعتقاد دارند که موفق می‌شوند، اما همچنین باور دارند که باید خود با تلاش، برنامه‌ریزی دقیق، پایداری و انتخاب راهبردهای درست باعث موفقیت شوند. آن‌ها از تفکر درباره چیزهای منفی فرار نمی‌کنند، چیزهایی مثل اینکه با چه موانعی روبه‌رو خواهند شد و چگونه باید از آن‌ها عبور کنند. از طرف دیگر مثبت‌اندیشانی که واقع‌نگر نیستند، اعتقاد دارند که اگر موفقیت را زیاد و زیادتر تصور کنند، موفق خواهند شد. پژوهش‌های اخیر نشان می‌دهند که این کار در واقع انرژی لازم برای رسیدن به اهداف را از ما می‌گیرد. افرادی که زمان زیادی را صرف رویاپردازی درباره آینده‌ای بی‌نقص می‌کنند، برایشان سوخت کافی برای رسیدن به آن‌جا باقی نمی‌ماند. شما می‌توانید دیدگاه مثبت واقع‌گرایانه‌تری را با ترکیب کردن اعتماد به توانایی خود در رسیدن به موفقیت و ارزیابی صادقانه چالش‌های پیش رو، به دست آورید. موفقیت را تصور نکنید، گام‌هایی را تصور کنید که باید برای رسیدن به موفقیت بردارید.

ارسال دیدگاه شما

هفته‌نامه در یک نگاه
ویژه نامه
بالای صفحه