نوازنده‌ای که از موسیقی جهانی، مینیاتوری ایرانی خلق کرد

لیلی افشار؛ نخستین زن دارنده دکترای گیتار

مصطفی رفعت

یکی از اخبار مهم که در دلِ رویدادهای سیاسی و اقتصادی و اجتماعیِ این‌روزها به‌نوعی «گُم» شد، خبر درگذشتِ «لیلی افشار» بود. کمترکسی از اهالیِ موسیقی و به‌ویژه فعال درزمینه گیتار کلاسیک را می‌توان یافت که نام این بانوی هنرمند با شهرت جهانی‌اش را نشنیده باشد؛ موزیسینی فرهیخته که آن‌قدر بی‌حاشیه و دور از جنجال رسانه‌ای بود که شاید بسیاری نمی‌دانستند او اگرچه مدت‌ها در کشورهای مختلف حضور داشته و زیسته؛ اما نهایتاً در همین ایرانِ خودمان از دنیا رفت. او یکی از ۱۲ نوازنده بین‌المللی گیتار بود که برای نواختن حضور «آندرس سگوبیا» در کلاس‌های پیشرفته وی، در «دانشگاه کالیفرنیای جنوبی» انتخاب شد. پس از این کلاس‌ها بود که «سگوبیا» در مصاحبه‌ای که در اخبار شامگاهی NBC پخش شد، پیش‌بینی کرد که این خانم روزی به نوازنده‌ای معروف تبدیل خواهد شد ...؛ و بله! علاقه «افشار» به موسیقیِ معاصر منجر شد که از نخستین اجراکنندگان آثار بزرگانی نظیرِ «آیستر»، «روژد»، «چوبانیان»، «ملنس»، «کولب»، «زیفرین» و بسیاری‌دیگر باشد. کنسرت‌های متعددی در کشورهای مختلف برگزار کرد و در سالن‌های مطرح بین‌المللی به‌روی صحنه رفت تا هنر نوازندگی‌اش را به‌رخ بِکشد. «واشنگتن‌پست» او را «فوق‌العاده معصوم، عالی و بی‌نقص و قابل‌توجه» توصیف کرد. مقاله‌هایش به چند زبان در نشریات «گیتار ریویو» و «گیتار» و «لوت» منتشر شده‌اند. او به‌منظور اجرای قطعات موسیقی ایرانی با گیتار کلاسیک، اقدام به نصب ربع‌پرده بر روی ساز خود کرد که مدلِ اختصاصیِ Millennium از برندِ Thomas Humphrey بود. او در سفرهای متعدد به ایران، اقدام به برگزاری کلاس‌های تکمیلی و گروهی برای نوازندگان و هنرجویان گیتار کرد. برخی از آثار منتشره این هنرمند، جهانی‌ست.

«افشار» را جز آلبوم‌‌ها، اجراها و دوره‌های ‌آموزشی‌اش، با انتشار یک کتاب ارزشمند نیز می‌شناسیم: «آموزش گیتار کلاسیک، دوره‌ی ابتدایی تا متوسطه» که در معرفیِ ‌آن آمده: اثری مشتمل‌بر هشت فصل؛ که هدف مؤلف از انتشارش، ایجاد پایه‌ محکمی برای گرفتن تکنیک گیتار و تئوری موسیقی بوده است؛ ضمن‌اینکه کمبودهایی را که در سال‌های اخیر، هنرجویان گیتار با آن روبرو بوده‌اند، رفع شود. تمام درس‌های کتاب، توسط مؤلف نواخته شده و در دو CD ‌همراه کتاب ارائه شده است.

 

«لیلی افشار»؛ هنرمند خارق‌العاده‌ای‌ست که حرفه‌اش را برپایه قویِ آموزش رسمی عالی استوار کرده و بر آن، رکوردی استثنایی از دستاوردهای نوآورانه ساخته. او با مدرک لیسانس از «کنسرواتوار بوستون»، کارشناسی ارشد موسیقی خود را در «کنسرواتوار نیوانگلند» دریافت کرد و به تحصیل در «دانشگاه ایالتی فلوریدا» ادامه داد؛ جایی‌که تبدیل به اولین زنِ جهان شد که مدرک دکترای موسیقی در گیتار دریافت کرد. او مهارت‌های بیشتری را با مطالعات تابستانی در مرکز هنرهای زیبای Banff و «جشنواره موسیقی اسپن»، آموزش پیشرفته در دو شهر ایتالیا؛ «گارنیانو» و «سیه‌نا» (در دومی در آکادمی موسیقیِ Chigiana) کسب کرد و کلاس‌های کارشناسی ارشد را با «آندرس سگوبیا» (یکی از بزرگ‌ترین گیتاریست‌های سبک کلاسیک که اسپانیایی بود) در «دانشگاه کالیفرنیای جنوبی» دنبال کرد. «افشار»، یک برنامه گیتار را در مدرسه موزیکِ Rudi E Scheidt وابسته به «دانشگاه ممفیس» برنامه‌ریزی و مدیریت کرد که به‌خاطرش برنده Eminent Faculty Award شد؛ جایزه‌ای که سالانه به اساتید عضو هیئت‌علمیِ این دانشگاه درراستایِ فعالیت‌های هنری و تأثیر شگرفشان بر فرهنگ‌وهنر نهادهای آموزش عالی، اهدا می‌شود. در سال 2011، جایزه «دانش‌آموختگان ممتاز» را از «کنسرواتوار بوستون» دریافت کرد. او در سرتاسر جهان مسترکلاس‌هایی برگزار کرد و شش DVD آموزشی به‌نامِ «اسرار گیتار کلاسیک» ارائه داد که در سطوح مبتدی، متوسط و پیشرفته به علاقه‌مندان این ساز و هنر موسیقی، آموزش می‌داد. این‌مجموعه را سایت Guitarcontrol منتشر کرده. او یک DVD باعنوان «گیتار ویرچوزو» (Virtuoso؛ فردی دارای ویژگی‌های برجسته تکنیکی در رشته خاصی از هنر) داشته است که در آن، اجرای زنده و مصاحبه‌ای با «مل بِی» (موسیقی‌دان و ناشر آمریکایی که به‌خاطر ارائه مجموعه کتب آموزش موسیقی شهرت داشت؛ ازجمله دائره‌المعارف آکوردهای گیتار) را نیز گنجانده بود. «افشار» به‌عنوان نوازنده گیتار، برنده جایزه برتر مسابقه «بنیاد گیتار آمریکا»، جایزه بزرگ مسابقه گیتار «جشنواره موسیقی اسپن»، جایزه «اُرویل اچ گیبسون» به‌عنوان «بهترین نوازنده زن گیتار کلاسیک» و جایزه بخش Arts Recording Award ازسویِ «موقوفه ملی برای دموکراسی» شد. او به‌عنوان «سفیر هنری» (در آفریقا) برای «آژانس اطلاعات ایالات‌متحده» نیز انتخاب شد. گفته شده که آهنگسازان معاصر کلاسیک، با اشتیاق او به فراتررفتن از رپرتوار گیتار سُنتی، به‌دنبال او برای همکاری‌ِ خلاقانه بوده‌اند که منجر به ارائه‌هایی قابل‌توجه؛ ازجمله در آثاری از «کارلو دومنیکونی»، «جان بوئر»، «رضا والی»، «گری آیستر»، «جرارد روژرد»، «لوریس چوبانیان»، «آرن ملناس»، «کامران اینس»، «باربارا کولب»، «مرلین زیفرین»، «دیوید کچلی» و «سالوادور بروتونز» شد. بیشتر این‌ها را می‌توان در هفت آلبومِ رسمیِ او شنید. اولین کار ضبط‌شده او «۲۴ کاپریچوی گویا» در سال 1994 بود؛ که ساخت آن‌را «ماریو کاستلنووو-تدسکو» (پیانیست و آهنگساز ایتالیایی) انجام داد که او را به برگزاریِ کنسرت چندرسانه‌ایِ منحصربه‌فردی با ترکیب اجرای موزیک و تفسیرِ بصری از طرح‌های سیاه‌وسفید «فرانسیسکو گویا» (نقاش و گرافیست اسپانیایی) هدایت کرد؛ طراحی‌هایی که الهام‌بخش ساخت قطعات گیتارِ این آلبوم بود. ضبط دوم او، A Jug of Wine and Thou (1999) نام گرفت که از اشعار معروف «عمر خیام» الهام گرفته شده و دارای تنظیم و ملودی‌های ایرانی‌ست. این اثر در ایران باعنوانِ «ساغر» منتشر شد. «افشار» با این دو پروژه، موردتوجه آهنگسازان بین‌المللی قرار گرفت؛ و سومین و چهارمین آلبوم‌هایش، «مسخ» (2002) و «گذار در نوا» (2006) درمجموع، هشت نمایش جهانی را به‌دنبال داشتند. «گذار در نوا» (باعنوانِ انگلیسیِ Hemispheres) در سال 2006 به رتبه هفتم جدول «آلبوم‌های کلاسیک برترِ» مجله Billboard رسید و توجه «رابرت سیگل» (از NPR؛ رادیو عمومی ملی) را جلب کرد که «افشار» را نوازنده‌ای که «همه‌چیز را درنظر می‌گیرد» نامید. آلبوم بعدی این چهره موفق و مستعد، «هزارویک‌شب» نام داشت که در ایران ضبط و منتشر شد. ششمین آلبوم را در سال 2013 باعنوانِ Musica da Camera ارائه داد؛ این اثر علاوه‌بر دارابودنِ ساخته‌هایی از «نیکولو پاگانینی» و «آستور پیاتزولا»؛ اولین نمایش جهانی توسط «ولادیسلاو اوسپنسکی»؛ آهنگساز روس بود. آخرین آلبوم او نیز که سال 2014 منتشر شد؛ Bach on Fire (در ایران «باخ برای گیتار کلاسیک») نام گرفت که رویکردی منحصربه‌فرد و پیچیده را به ساخته‌های «باخ» (آهنگساز کلاسیک آلمانی) با تنظیم‌های گیتار نشان می‌داد. این آلبوم را از کتاب Mel Bay’s Essential Bach: Arranged for the Guitar نوشته خودش وام گرفت. می‌توان این‌گونه توضیح داد که «میراث فارسیِ افشار» باعث به‌وجودآمدن برخی از بزرگ‌ترین نوآوری‌های موسیقی او شده است. او که در ایران و در خانواده‌ای موسیقی‌دان به‌دنیا آمده، بااستفاده‌از موسیقی محلی ایرانی و آذربایجانی، تنظیم‌هایی را برای گیتار کلاسیک انجام داد که به‌اندازه یک مینیاتور ایرانی، غنی و زیبا هستند. او برای گیتار قطعاتی را تنظیم؛ و پنج تصنیف پرطرفدار ایرانی را با «مل بِی» منتشر کرد و به خلق مجموعه جدیدی از تنظیم‌های گیتار از آهنگ‌های سنتی ایرانی و آذربایجانی پرداخت. او همچنین تماشاگران کنسرت‌هایش را گاهی با اجرای زنده ساز سه‌تار، مجذوب کرد. «تور کنسرت افشار» که یک «شهروند جهانیِ» واقعی بوده، او را در قالب‌های تک‌نوازی، موسیقی مجلسی و اجرای ارکستر در آمریکای شمالی و جنوبی، اروپا، آسیا و آفریقا قرار داد؛ از «ویگمور هال» (لندن) گرفته تا «مرکز هنرهای نمایشی کِنِدی» (واشنگتن). او در برابر طیفی وسیع از مخاطبان نوازندگی کرد و آموخت که ازطریق موسیقی‌اش، شکاف‌های فرهنگ و فاصله را پُر کند. او در مصاحبه‌ای با رسانه Cinema Without Borders به‌تاریخِ 27 آوریل 2022 عنوان کرد که قصه علاقه‌اش به موسیقی، از زادگاهش ایران آغاز می‌شود. او اشاره کرد که در تهران و در خانواده‌ای با ریشه‌های قدیمی در شمال آذربایجان متولد شد (18 اسفند 1338). 10ساله بود که حینِ ملاقات با پسرعمویش که درحال‌آموختنِ موسیقی بود، برای اولین‌بار با «گیتار» روبرو شد. به پدرش (رضا افشار؛ بنیان‌گذار هواپیمایی تجاری در ایران، اولین نماینده ارومیه در «مجلس شورای ملی» و وزیر راه پیش‌ازانقلاب؛ و استاندار استان‌های گیلان، کرمان و اصفهان) گفت که عاشق گیتار است. روز بعدش، اولین سازش را هدیه گرفت و به یادگیری پرداخت. مهارت و عشق شگرفش به موسیقی، او را به کنسرواتوار بوستون رساند؛ آموزش‌های پی‌درپیِ آکادمیک و تحصیلاتِ دنباله‌دارش، او را به اولین زنی در جهان تبدیل کرد که «دکترای موسیقی در اجرای گیتار» دریافت کرد. دقت فنیِ قابل‌توجهش بعلاوه حسِ موسیقیاییِ پُرشورش، محصول شخصیت و داستان زندگی او بود. او نه‌تنها رویکردی تازه را در استانداردهای گیتار کلاسیک درپیش گرفت؛ بلکه با موسیقیِ متفاوتی، مخاطبان را به‌وجد آورد؛ مثلاً در آلبوم «گذار در نوا» ربع‌پرده‌ها را روی ساز «فرتلس» (یا «بدون فرت»؛ گیتاری که پرده‌بندی متداول سایر گیتارها را ندارد و قابلیت نواختن فواصل ربع‌پرده «میکروتون» را دارد که در اجرای قطعات شرقی استفاده می‌شود) سوار کرد تا قطعات موردنیاز را در مجموعه‌ای التقاطی از آهنگ‌ها و تنظیم‌های جدید، به‌دقت بازتولید کند. او در تک‌نوازی‌اش در «ویگمور هال»، قطعات ربع‌پرده را به‌عنوان بخشی از برنامه گنجاند. مجله موسیقیِ Opinion (انگلستان) نیز او را به‌خاطر «خلق حسِ تازه و توانایی‌اش در جلب شنوندگان؛ به‌طوری‌که روی صندلی نیم‌خیز شوند» تحسین کرد. توانمندیِ این بانوی هنرمند، فراتر از «آمریکا» و «کانادا»، او را به سالن‌های اجرا در «انگلستان»، «ایرلند»، «فرانسه»، «ایتالیا»، «دانمارک»، «اردن»، «استرالیا»، «نیوزلند» و حتی در آفریقا کشاند. نشریه Memphis درپیِ درگذشت او، در یادنامه‌ای به‌تاریخِ 27 اکتبر 2023 تیتر زد: «به‌یادِ آن نوازنده گیتار کلاسیکی که چه در تدریس، چه در اجرا و چه در ضبط، بهترین بود» و بااشاره‌به‌اینکه تصویر او زینت‌بخشِ جلد اکتبر 2014 این نشریه بود، نوشت: «لیلی افشار بیش از سه‌دهه در دانشگاه ممفیس گیتار کلاسیک تدریس کرد و تحسین جهانی را واداشت». درادامه، بخشی از آن مطلب قدیمی را بازنشر کرد و آورد: «افشار در دوران دانشجویی در کنسرواتوار بوستون و بعدها در دانشگاه ایالتی فلوریدا در تالاهاسی، چنان بر روی ساز خویش متمرکز می‌شد که گویی شخصیت اصلی یک اپرای راک دهه 1970 است. او به‌مدت 10ساعت روزانه می‌نواخت؛ تااینکه پینه انگشتانش به خون می‌نشست. اگرچه خودش معتقد است که همین جراحت‌ها به او آموخت چگونه سرعتش را بالا ببرد؛ اما به‌نظرش هنوز دراین‌فضا مهمانی ناخوانده به‌شمار می‌رود و دنیایِ محافظه‌کارِ نوازندگیِ گیتار کلاسیک، تقریباً در سیطره مردان است. او می‌گوید که بااین‌همه هرجایی‌که باشد، آستین‌هایش را بالا می‌زند تا با تکنیک‌ها و سُنت‌ها؛ که هردو را در جغرافیایِ گیتار کلاسیک، دارایِ نقشه‌ای بی‌تغییر می‌دانند، گلاویز شود و مرزها را جابجا کند». مجله Global Rhythm درباره سبک او نوشت: «صدایِ لطیف و درعین‌حال، قدرتمندِ گیتار کلاسیک را با تزئینات ملودیک موسیقی ایرانی و باروک ترکیب کرد تا مخلوقی شنیدنی متولد شود!» او سرانجام در 24 اکتبر 2023 (2 آبان 1402) در سن 63سالگی و براثر ابتلابه‌سرطان، در «توتکابن» (مازندران) درگذشت.

ارسال دیدگاه شما

هفته‌نامه در یک نگاه
ویژه نامه
بالای صفحه