فیلمهایی که پیش از مرگ باید ببینید!
فرشته آبی
«فرشته آبی» فیلمی کمدی-تراژدی اثر «جوزف فون اشترنبرگ» است که در سال ۱۹۳۰ منتشر شد و بهعبارتی، از «مارلنه دیتریش» یک ستاره جهانی ساخت. از دیگر بازیگران آن باید به «امیل یانینگز»، «کورت گرون» و «ولفگانگ اشتاوته» نام برد. این اثر، اقتباسیست از رمان «هاینریش مان» باعنوان «استاد اونرات» (۱۹۰۵). این اثر، همزمان به دو زبان آلمانی و انگلیسی فیلمبرداری شد و اولین فیلم صدادار آلمانی محسوب میشود. این اثر 108دقیقهای، داستانی کلاسیک از اغراض نفسانی، عشق و دیوانگی را روایت میکند: پروفسور «امانوئل راث» در کاباره محلی، با زن زیبایی بهنام «لولا» آشنا میشود و هوش از سرش میپرد. حضور چندباره درآنمحل بدنام و منفیشدن نگاهها نسبت به پروفسور، نهایتاً منجر به اخراج او از مدرسه میشود؛ اما اینمسائل برای «امانوئل» اهمیتی ندارد. او عاشق شده است، میخواهد با «لولا» ازدواج کند و شک ندارد خوشبخت خواهند شد. خوشحالی آنها اما کوتاهمدت است و سقوط پروفسور، او را تبدیل به «دلقکی» میکند که امیالش و حسادتها تمام وجودش را فراگرفته است. فیلم، هبوط شأن انسان در بند هوای نفس را بهخوبی تصویر میکند. «اشترنبرگ» تا سال ۱۹۲۹، چندین فیلم برای استودیوی «پارامونت» تولید کرده بود که هیچیک، ازنظر تجاری موفق از آب درنیامدند. از شانس خوب او، شرکت خواهر «پارامونت» که UFA نام داشت؛ در آلمان فعالیت میکرد و به او پیشنهاد اولین داد تا اولین فیلم ناطق اینکشور را تولید کند. «دیتریش» که درآستانه ۳۰سالگی، در بیش از ۱۸ فیلم حضور یافته بود، با «فرشته آبی» به اوج شهرت رسید و یکی از اولین نمونههای «زن اغواگر مدرن» را ارائه داد. زنان افسونگر، شیک و بهیادماندنی فیلمهای نوآر دهه ۴۰ میلادی را باید مدیون «مارلنه دیتریش» باشیم. «فرشته آبی» نهتنها حکایتیست دربابِ ظاهرسازیهای سطحی بورژوازی؛ بلکه در پسِ شاگردان نفرتانگیزِ پروفسور روبهقهقرا، به ریشههای خلق انسانهایی همچون «هیتلر» هم میپردازد. تا مدتها نسخه انگلیسیزبان این اثر «گمشده» تلقی میشد؛ تااینکه سرانجام یک کپی از آن در جشنواره San Francisco's Berlin and Beyond سال 2009 اکران و با استقبال نیز مواجه شد.