طاعون

شاید ما مردمی‌که همه‌گیری گسترده و مرگبار سال 2020 تا 2022 را به‌چشم دیده‌ایم، چندان هم با آنچه در «طاعون» (The Plague) می‌گذرد، بیگانه نباشیم. «کامو» در‌این‌کتاب، ماجرای شهر و مردمی طاعون‌زده را روایت می‌کند که هر‌یک در‌مواجهه‌با این پدیده‌ شوم، روش و نگرشی را پیش گرفته‌اند؛ اما راهی که راوی اثر پیش گرفته، شاید متفاوت‌ترین و ستایش‌برانگیزترین راه ممکن باشد. «کامو» در کتاب حاضر، از وقایع بیماری کشنده‌ای که در سال 1849 بخش بزرگی از مردم شهر «اوران (الجزایر)» را به کام مرگ کشاند، استفاده می‌کند؛ اما این اتفاقات را در بستر زمانی دهه‌ 1940 می‌گستراند. ساکنان شهر «اوران» در‌گیرودار طاعون فراگیری گرفتار شده‌اند که روزانه تعداد بسیاری از مردم را به مرگی هولناک و زود می‌کُشد. طاعون البته تنها فراگیریِ این‌شهر نیست. دیری نمی‌گذرد که ساکنان «اوران» به تبعات روانی پاندمی و قرنطینه‌ ناگریزش دچار می‌شوند: ترس، انزوا و فوبیای محیط‌های بسته. مواجهه‌ هرکس با این پدیده‌ شوم و نفرینی متفاوت است: برخی خود را به دستان سرنوشت می‌سپارند، برخی به‌دنبال پیدا‌کردن مقصر هستند و کمتر‌کسی در برابر این وحشت از خود مقاومت نشان می‌دهد. راویِ کتاب «طاعون»، به دسته‌ی سوم تعلق دارد؛ کسی که تا ابتدای آخرین فصل کتاب تعمداً خود را ناشناخته نگه می‌دارد و دست‌آخر برای این پوشیدگی، علتی بیان می‌کند. ناممکن است بتوانیم وجه فیلسوف «آلبر کامو» را از شخصیت او جدا کنیم. در تحلیل آثار «کامو» نیز ایده‌های فلسفه‌ اگزیستانسیال وی به‌چشم می‌خورد. کتاب «طاعون» را می‌توان اثری شناخته‌شده در ادبیات اگزیستانسیالیستی به‌شمار آورد. مواجهه‌‌ای بی‌پرده و صریح با مرگ‌ومیر و کثرت تجربه‌های بیماری و زوال و مرگ، راوی طاعون را با بحرانی وجودی درگیر کرده است. وقایع این رمان را می‌توان تا‌حدی تمثیلی از رنج‌های فرانسه تحت‌اشغال نازی‌ها نیز به‌شمار آورد؛ داستانی از شجاعت و اراده در برابر بی‌ثباتی وجود انسان. جایزه Prix des Critiques در سال 1947 به آن اهدا شد.

ارسال دیدگاه شما

هفته‌نامه در یک نگاه
ویژه نامه
بالای صفحه