صد سال تنهایی
شهر خیالی «ماکوندو» سرزمین فریبنده و اسرارآمیزیست که سالیانسال خاندان «بوئندیا» را مفتون خود ساخته است؛ بهطوریکه ساکنین آن طی عمر خود از دهکده خارج نمیشوند و تنها راه ارتباطی آنان با جهان بیرون، کولیهایی هستند که هرازگاهی با وسایل و اختراعات جدید پا به آنجا میگذارند و همه را شگفتزده میکنند. «گابریل گارسیا مارکز» ماجرای این رمان را با اعدام «سرهنگ آئورلیانو بوئندیا» آغاز میکند و کتاب، روال خود را با مرگ و ناپدیدشدن تعداد بسیاری از اعضای شش نسل از خاندان ادامه میدهد؛ خاندانی که با «خوزه آرکادیو بوئندیا» و همسرش (اورسلا) شروع میشود. رمان «صدسال تنهایی» (One Hundred Years of Solitude) در سال 1965 در شمارگان 8000نسخه و بهزبان اسپانیایی در آرژانتین بهچاپ رسید. همه نسخههای آن طی یکهفتهنخست فروخته شد؛ اما همچنان بعد از گذشت سالها از اولین چاپ، بیش از 50میلیونجلد از آن در سراسر دنیا بهفروش رفته و به بیش از 46 زبان ترجمه شده است. ردپای اثر و استفاده از مکانهایی که «مارکز» دراینرمان خلق میکند را میتوان در آثار نویسندگان بعد از وی مشاهده کرد؛ ازاینجهت، این رمانِ الهامبخش، نقطهعطف مهمی در ادبیات بهشمار میآید. بهگفته خود «مارکز»؛ نوشتن این اثر، یکسال و سهماه زمان برده است و او در تمام این 15ماه از خانه خارج نشده است. او با تلفیق واقعیت و خیال دست به آفرینش کتابی بهسبک رئالیسم جادویی زد که حیرت همگان را برانگیخت و جایزه نوبل ادبیات را برایش بهارمغان آورد. این اثر همچنین برنده جایزه بینالمللی رمان رومولو گالیگوس و برنده جایزه بهترین کتاب خارجی توسط ناشر رابرت کارلیر در سال 1948 شده است. بهاعتقاد بسیاری؛ او سبک رئالیسم جادویی را ابداع کرد. داستانی که در آن، همه فضاها و شخصیتها واقعی و گاه حقیقیاند؛ اما ماجرا طبق روابط علیومعلولی شناختهشده دنیای ما پیش نمیروند. بعد از شهرت اثر، نام «ماکوندو» بر درودیوار شهرهای کلمبیا دیده میشود.