راه و نگاه
تفاوت مدیریت در یارانهی سوئیسی با ایرانی
ناصربزرگمهر
هفته قبل یعنی روز 16 خرداد 1395 برابر با 5 ژوئن 2016 مردم سوئیس در یک همهپرسی با طرح تعیین حقوق حدود 2500یورو برای تمام شهروندان این کشور مخالفت کردند. در این همهپرسی ۷۸درصد مخالف و ۲2درصد موافق به این طرح رأی دادند. سوئیس کشوری است در اروپای غربی که از شمال با آلمان، از شرق با اتریش، از جنوب با ایتالیا و از غرب با فرانسه همسایه است. این کشور ۷٫۵ میلیون نفر جمعیت و مساحتی بالغبر ۴۱٬۲۹۰ کیلومتر مربع دارد. سوئیس کشوری است به صورت جمهوری فدرال و از ۲۶ ایالت تشکیل شده است. پایتخت آن شهر برن است و قطبهای اقتصادی این کشور دو شهر ژنو و زوریخ هستند. سوئیس یکی از ثروتمندترین کشورهای جهان است و درآمد سرانه در این کشور با ۳۹هزار دلار برای هر نفر از بالاترینها در جهان است. سوئیس دارای سابقهی طولانی بیطرفی در مناسبات جهانی است، به طوریکه این کشور از سال ۱۸۱۵ تاکنون وارد هیچ جنگی نشده است، این کشور مقر بسیاری از سازمانهای بینالمللی چون صلیب سرخ و سازمان تجارت جهانی است. یکی از دفاتر سازمان ملل نیز در این کشور قرار دارد. حالا موضوع این است که در کشوری با این مشخصات و درآمد سرانهی 39هزاردلاری، می خواهند به هرکدام از مردم مبلغی یارانه بدهند و به عبارتی دولت ماهانه مبلغی پول مفت به هر نفر بدهد و مردم میگویند نمیخواهند. مجموع آنچه که در سوئیس اتفاق افتاده از هر جهت قابل بررسی و پندآموزی برای همهی جهان و خصوصا کشورهای توسعهنیافته و در حال توسعه است که به چند مورد اشاره میکنم:
1-چگونه حکومتی بر سر چنین موضوعی رفراندوم برگزار میکند؟
میگویند در سوئیس هر شهروندی میتواند با کسب حمایت و امضای 50 هزار نفر از سوی مردم، دولت را مجبور به برگزاری رفراندوم کند و از دموکراسی مستقیم استفاده کند. به همین دلیل یک شهروند سوئیسی سوسیالیست تصمیم به چنین طرحی گرفته و با جمعآوری 100هزار امضا، دولت را مجبور به برگزاری همهپرسی کرده است. آیا دولت که رفراندوم را برگزار کرده است به عنوان مغز متفکر ملت با این طرح موافق بوده است؟ ظاهرا دولت هم از مخالفان طرح بوده است و ضمن برگزاری همهپرسی از مردم میخواهد که رای ندهند و مردم هم با رای منفی خود نشان دادند که به دولت هم احترام میگذارند.
2- نقش اساتید دانشگاه و اقتصادیون در این میان چه بوده است؟
بیشتر گروه اقتصادی دولت و اساتید دانشگاهها در جمع مخالفان بودهاند و استدلال مخالفان، تردید در تأمین مالی چنین طرحی عنوان شده است. آنها میگویند، دولت میتواند تنها با افزایش شدید مالیاتها این هزینه را تامین کند که در چنین صورتی، آهنگ رشد اقتصادی به شدت کند خواهد شد.
3-روزنامه نگاران در مقابل چنین طرحی چه کردهاند؟
ظاهرا رسانهها ضمن انعکاس خبر، استدلال کردهاند که اجرای این طرح میتواند از انگیزههای اقتصادی و نیز از حس مسئولیت فردی شهروندان بکاهد.
4- چرا ۷۸ درصد مردم با دریافت ۲5۰۰ یورو برای هر فرد در ماه رای منفی دادهاند؟
زیرا بسیاری از مردم افکار سوسیالیستی را باور نداشته و معتقدند در ابتدا باید ثروت را تولید و سپس توزیع کرد یا به عبارتی «نابـرده رنـج گنج میسّر نمیشـود، مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد». رفراندمی که برگزار شد و رای نیاورد میخواست چیزی حدود تقریبا 9میلیون تومان به هر شهروند پرداخت کند، حالا فکر کنید قرار باشد به ما به طور ثابت چنین مبلغی را بپردازند، عکسالعمل ما چه خواهد بود؟ بدیهی است با توجه به سابقه موجود و هجومی که برای دریافت یارانه انجام شد، لابد مردم باید دیوانه باشند که به چنین بهشت مجسمی رای منفی بدهند و حتما آن ۷۸درصد مردم سوئیس که به این طرح رای منفی دادند، جمعیت نافهم (!) این کشور را تشکیل میدادند که دریافت پول مفت ماهانه از طرف دولت را رد کردند.
دلیل عمده این تصمیم از سوی افکار عمومی نافهم!، استدلالهای اقتصادی مخالفان طرح بود که معتقدند پرداخت ماهانه پول، آن هم با این مبلغ بالا نه تنها کمکی به سطح رفاه و شرایط اقتصادی نمیکند، بلکه برای اقتصاد سوئیس مضر هم هست. از تورمزایی طرح و گرانی سرسامآوری که به بار میآورد تا ضربهای که به بازار کار میزند و تاثیری که بر روی روحیه و انگیزه کارکنان میگذارد، ضمن آنکه همه معتقد بودند که باید حق آیندگان را حفظ و هرگونه بودجه اضافی دولت در امور زیربنایی سرمایهگذاری شود و کمک به نیازمندان فقط از طریق سازمان مشخصی انجام شود.
حدود 10سال است که در نقطهی دیگری از دنیا با جمعیتی 10برابر کشور سوئیس بدون توجه به زیر ساختها و آیندهی نسلهای بعدی، هرماه برای حدود ده پانزده فرانک سوئیس سرو دست میشکنیم. بلایی که با پرداخت یارانه بر سر ملت ما آورده شد تا سالها باقی خواهد ماند و متاسفانه دولت دهم هم با همه تلاشی که برای کم کردن آن انجام داده است، تاکنون قادر به پاک کردن صورت مساله نشده است. وقتی پرداخت یارانه به قشرهایی مانند نماینده مجلس تا هیئت وزیران و مدیران عامل بانکها و سازمانها تا ثروتمندان و خارجنشینها و روسای شعب بانک و مدیران شهرداریها و امثال هم در دستور مجلس محترم قرار میگیرد و بعد از 10سال پرداخت، تازه حذف میشود، بدیهی است که قشر ضعیف و متوسط جامعه از هیچ ریالی روی گردان نباشد. حالا در این شرایط، بازهم یک عدهای با وعدهی پرداخت ارقام خیلی بیشتر از یارانههای قبلی و با شعارهای گذشته عدالت و پول نفت و سفرهخانهی ما و شما، بازهم سرو کلهشان پیدا شده است، خدا آخر و عاقبتمان را بهخیر کند. فرهنگ را باید ساخت، یاد بگیریم که «به جز از کِشته خویش، ندروی» یا به زبان خداوند: «وأنَّ لَیسَ للإنْسانِ إلاّ ما سَعی» و انسان را نیست جز آنچه کوشش کند (سورهی نجم، آیهی 39).