به بهانه برگزاری هفدهمین جشنواره ملی زیبایی اسب کاسپین در بندرانزلی
تاختن زیبایی در سرزمین میراث ملی
اگر حيواني كه امروز با نام اسبچه خزر يا اسب كاسپين مينامیم پشتوانهي تاريخي نداشت، ساير ويژگيهايش نميتوانست آن را به اين اندازه با ارزش و پرطرفدار جلوه دهد. کاسپین پشتوانهاي دارد به قدمت سرزمين من، نه تنها اوج آباداني ايران در هزاره اول قبل از ميلاد را پشت سر گذاشته، كه تنها در لابلاي تاريخ گمشدهي ايران استخوانهايش كمكم پيدا ميشود، كه از كشتي نوح پيامبر پا به زمين گذاشته است. تاريخچه پرفراز و نشيب اين نژاد را از پنجهزارسال پيش بررسي ميكنيم يعني فعلاً بيشتر از اين نميدانيم. باستانشناسان، جانورشناسان و تاريخدانان علوم اسب مدت زمان زيادي است كه بر روي سير تكامل اسب در جهان تحقيقات فراواني داشتهاند و ايران هميشه جزو پر رمزو رازترين كشورهايي بوده كه به آن توجه داشتند. در سايتهاي باستاني در مناطق مختلف ايران بقاياي بسيار زيادي از استخوانهاي مربوط به تكسميان يافت شده بود كه مربوط به هزاره سوم قبل از ميلاد بود اما هيچكدام از آنها شبيه اسب نبود. بنابراين تمام محققان معتقد بودند اسب با مهاجرت اقوام هند و اروپايي در هزاره دوم قبل ازميلاد به ايران منتقل شد. اما بازيابي اسب کاسپین تحقيقات گذشته را زير سؤال برد. اكنون حيواني با ويژگيهاي يك اسب اما قد كوچك پيدا شده بود. بررسي مجدد يافتههاي باستاني و مقايسه آن با کاسپین ثابت نمود قسمت اعظم استخوانهاي كشفشده متعلق به اسبهايي از نژاد کاسپین است. رابرت كورنوك از اعضاي B.A.S.E Institute در تحقيقي به نام كوههاي گمشده نوح كه در كتابي با همين نام منتشر شد کاسپین را يكي از حيواناتي معرفي ميكند كه از كشتي نوح(ع) پياده شده است. او تحقيقات و كشفيات متعددي دارد و سرنخهايي از حقانيت تورات و انجيل را در آثار باستاني دنبال ميكند. او بازديدهاي متعددي از ايران داشته و نواحي كوهستاني واقع در شمال ايران را محل توقف كشتي نوح ميداند. پايين همين كوهها مناطقي است كه اولين باقيماندههاي اسبکاسپین در آنجا كشف شد. اين ناحيه به اعتقاد بسياري از متخصصان، خواستگاه تمدن بشري است. جالب اينجاست كه دوره زماني و محل تقريبي كشتي نوح با محل پيدايش اسب کاسپین كاملاً مرتبط است. پس جاي شگفت نيست كه آن را اسب فراموش شده كشتي نوح بدانيم. در ميان نقشبرجستههاي حك شده بر پلكانهاي شمالي و شرقي تختجمشيد، مراسم پيشكش هداياي نوروزي ملل مختلف ترسيم شده است. در اين ميان دو رأس اسب كوچك با ويژگيهاي کاسپین – كه براي هديه به حكمران ايران آورده شدهاند- درحال حمل ارابههاي جنگي ديده ميشود. برروي مهر سه زبانه داريوش كبير (522 تا 586 قبل از ميلاد) اسبهايي كوچك با همان صفات ترسيم شده است كه ارابه شاه را در حال شكار شير حمل ميكنند. داريوش براي رفتن به شكار شير كه نشانهاي از شجاعت و لياقت براي مديريت سرزمين بزرگ ايران بود، به اسبهايي چابك با قدرت مانور و توانايي بدني زياد احتياج داشت. شاپور در سال 260 بعد از ميلاد نيز براي اسبهاي كوچك احترام زيادي قائل بود؛ در نقش رستم او را سوار براسبي كوچك در جشن پيروزي بر امپراطور روم حك كردهانددر حالي كه نزديك است پاهاي او به زمين برسد. نقش برجستهي ديگري تاجگذاري انوشيروان اول، نخستين پادشاه ساساني را نشان ميدهد در حالي كه اسبهايي كه قدشان كوتاهتر از كمر انسان ميباشد ديده ميشوند. در گنجينه آمودريا موجود در موزه بريتانيا مجسمهاي طلايي از اسبهاي كوچك در حال كشيدن يك ارابه ديده ميشود. پلاكي سفالينه (مربوط به هزاره دوم قبل از ميلاد بينالنهرين) اسبي كوچك را در حال سواري دادن با حلقهاي درمنخرين نشان ميدهد(موزه بريتانيا)؛ اين اسب ،اندام باريك و دم پرپشت کاسپین را دارا است. در تمام آثار فوقالذكر، شكل كاملاً برجسته ته پيشاني، گوشهاي كوتاه و دست و پاي باريك به وضوح ديده ميشود. درگذشته در گیلان شغلی به نام چهارپاداری مرسوم بود که چهارپاداران با تعدادی اسپ کاسپین که زبان به آن گیله اسپ یا اسپ گیل میگویند مسافرکشی و بارکشی میکردند و در بسیاری از اوقات نامه و مراسلات خصوصی را نیز به همراه میبردند و از این نژاد برای کشاوزری در مزارع و شالیزارها کمک گرفته میشد که رد پای گیلِ اسب در اشعار شعرای گیلان باقی ماندهاست. شواهدی مربوط به وجود یک اسپ سواری اولیه و همچنین اسپی که متفاوت با اسپهای هند و اروپایی باشد در دست است. محققان سالها از وجود نقش یک اسپ کوچک روی حجاریها در ایران آگاه بودند اما طراحان اغلب این طور تفسیر میکردند که حجاری اسپهای کوچک به دلیل کمبود جا بودهاست. در بعضی از موارد این امر ممکن است دلیلی برای به تصویر درآوردن اندازههای متفاوت باشد، همانطور که این روش گاهی برای تمیز موقعیت دو یا چند تصویر به کار میرفتهاست ولی به ندرت در یک حجاری در مورد تندیسها یا حیوانات رزمی که دارای اندازههای کاملاً متفاوت هستند به کار گرفته شدهاست. تخت جمشید و دارابگرد نمونههایی عالی از مورد آخر هستند. در حجاریهای تخت جمشید اختلاف اندازه بین اسب نسایی و اسپهای کوچک لیدیایی به ۸/۲۱سانتیمتر میرسد. باتطابق این مقدار با اندازههای طبیعی، اختلاف قد این دو اسپ ۴۰سانتیمتر است. در حجاریهای دارابگرد که از زمان ساسانیان به جا مانده نیز اختلاف بین اندازه این اسپها در همین حد بودهاست. تصویر این اسپها در نگارههای پلکان آپادانای تخت جمشید موجود است. در مهر داریوش کبیر، در گنجینهٔ آمودریا در موزه بریتانیا و در نقش رستم و نقش شاپور اسپ کوچکی مشاهده میشود که بنا بر مطالعات فسیلشناسی بر روی بقایای اسکلتهای یافت شده در اطراف همدان، همان اسپ کاسپین است. این اسپ مدتی در حالت انقراض قرار داشت، این نژاد اسپ برای اولین بار بعد از مدتها در سال ۴۴-۱۳۴۳ شمسی توسط خانم لوئیز فیروز و با انگیزه دستیابی به اسپهای مناسب جهت آموزش سوارکاری و سواری آزاد به کودکان و نوجوانان در اطراف آمل به صورت تصادفی مورد شناسایی قرارگرفت. نامبرده به واسطه داشتن تحصیلات در علوم دامی و آشنایی با انواع نژادهای اسپ، به سرعت به ویژگیهای منحصربه فرد و ارزشهای خاص این نژاد پی برد و بر اساس مطالعات و تحقیقات خود در طی مدت کوتاهی جوامع بینالمللی پرورش اسپ را مجاب به قبول این نوع اسب کوچک ایرانی به عنوان نژادی منحصر به فرد نمود. اسپ کاسپین به لحاظ ظاهری، تناسب اندام یک اسپ بزرگ را دارد و بر خلاف بسیاری از اسپچهها که دارای دست و پای کوتاه و تنه درشت هستند، اسپی مینیاتوری محسوب میشود و شناخت آن از روی تصویر بهراحتی امکانپذیر نیست. اسپ کاسپین را دارای شباهت بسیار با اسب نژاد عرب است این اسب دارای سری کوچک، چشمهای درشت و برجسته، پیشانی کمی محدب و گوشهای کوچک است. پوزه این اسپ کوچک و دارای منخرین باز است گردن اسپ کاسپین دارای قوس است و تناسبی مناسب دارد. یال و دم پر پشت و زیبا، کمر کشیده و بدن باریک را از ویژگیهای اسپ کاسپین است و اندام حرکتی ظریف دارد و از استخوانبندی بسیار قوی و محکم برخوردار است. سم بسیار سفت و بیضی شکل است و نیاز به نعلبندی ندارد ضمن اینکه اسپ کاسپین به رنگهای «سپید»، «سیاه»، «نیلی» یا «خاکستری»، «کرنگ» و «کهر» دیده میشود. در اسپهای به رنگ سمند که مانند طلایی است، تنها موهای یال، دم و قسمتهای پایینی دست و پا سیاه است، اما در نژاد اسپ کاسپین تاکنون اسپ «ابلق» مشاهده نشدهاست. این اسب زیبا در ایران نیز جایگاه ویژهای دارد و از سال ۱۳۸۰، وزارت جهادکشاورزی همهساله بهطور منظم جشنواره ملی با عنوان زیبایی اسب کاسپین در شهرهای مختلف استان گیلان برگزار میکند. امسال نیزهفدمین جشنواره ملی زیبایی اسب کاسپین با اهداف توریجی شناسایی، حفظ ذخایر ژنتیکی، توسعه و پرورش و اصلاح نژاد اسب کاسپین در منطقه ازاد انزلی برگزار شد. رییس انجمن اسب ایران در خصوص برگزاری هفدهمین جشنواره ملی اسب کاسپین گفت: «این جشنواره هر ساله برگزارمیشود به جهت اینکه نسل اسب کاسپین رو به انقراض است و میتوان گفت که یک میراث برای سرزمین گیلان و همچنین کشوراست». هوشنگ افشاری افزود: «هفدهمین جشنواره اسب کاسپین ساعت نه صبح روز 15 آذر در باشگاه سوارکاری تکتاز منطقه آزاد انزلی برگزارشد». افشاری ادامه داد: «به جهت ملی بودن این جشنواره، از همه نقاط کشوراسبها به این محل برای عرضه آورده میشوند». وی گفت: «با تعامل سازمان منطقه آزاد انزلی، مرکز اصلاح نژاد جهاد کشاورزی، اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان و ... ان شاالله این جشنواره نیز به خوبی برگزار خواهد شد».