به‌پاس هشت‌دهه فعالیت هنری یک پیشکسوت

توران مهرزاد؛ بانوی مهر

در شبی برای «توران مهرزاد»؛ هنرمندی که در سینما، تئاتر و رادیو فعال بوده است، «بهزاد فراهانی» گفت: «مکتب‌خانه میدان ارک بزرگانی نظیرِ پرویز بهرام، ژاله علو و ... را پرورش داده و افرادی در رادیو حضور داشتند که از تک‌تکشان می‌توان آموخت؛ اما همیشه یک اَبَربانو به‌نام توران مهرزاد در‌زمینه صدا حرف اول را می‌زد. «منوچهر والی‌زاده» هنرمند عرصه دوبله هم که روی صحنه حاضر بود، ادامه داد: «خانم مهرزاد افتخار مملکت و بزرگ ما هستند» و خطاب به این هنرمند گفت: «نوکر شما هستم!» او اشاره‌ای نیز داشت به‌اینکه همسایه «توران مهرزاد» بوده و دوباره تأکید کرد: «از کودکی، نوکر شما هستم!» در‌این‌مراسم، ‌«همایون ایزدپناه» (دبیر اجرایی آیین نکوداشت) گفت: «هنرمندان پیشکسوت ارزش‌های والای جامعه هنری ما بوده و مادامی‌که درقید‌حیات‌اند، باید مورد ارج و توجه قرار گیرند». او ادامه داد: «برگزاری چنین مراسم‌هایی باعث می‌شود این عزیزان بدانند که همچنان مورد‌توجه جامعه هنری و مردم هستند». نیز «حسن خجسته» (مدیر اسبق رادیو) اظهار داشت: «نمی‌دانم چرا این‌قدر رادیو را دوست دارم. بزرگداشت خانم مهرزاد بهانه‌ای شد تا اهالی رادیو دور‌هم جمع شوند و دیداری تازه کنند. ارتباط اهالی رادیو صمیمی‌ست و به‌نظرم رادیو همچنان یک خانواده بزرگ و پرقدرت است». او با‌اشاره‌به‌اینکه بزرگان و قدیمی‌ها ثروت هستند و ادب‌کردن در مقابلشان ذخیره‌ای معنوی برای خود فرد است، افزود: «گاه جوان‌ترها غفلت دارند و متوجه اثر وضعی این غفلت نیستند. هر‌چه به بزرگان و پیشکسوتان احترام بیشتری بگذاریم، آثار بهتری در زندگی خود می‌بینیم». به‌این‌مناسبت، مصاحبه‌ای قدیم از «ایسنا» (۴ شهریور ۱۳۹۳) را مرور کرده‌ایم؛ وقتی این مادر دوست‌داشتنی و مهربان سینما، تئاتر و تلویزیون چند‌روزی در بیمارستان بستری بود ...

آیین نکوداشت «توران مهرزاد» با‌عنوان «بانوی مهر» به‌پاس هشت‌دهه فعالیت هنری این پیشکسوت طی سلسله شب‌های «فرهیزش»؛ شامگاه یک‌شنبه ۲۸ آبان‌ماه 1402 در «فرهنگسرای ارسباران (هنر)» برگزار شد. «مهرزاد» به‌دلیل کهولت سن دقایقی کوتاه صحبت کرد و خطاب به حاضران گفت: «من عاشق شما هستم!»

شنیدن خبر بستری‌شدن این بازیگر به‌سرعت ما را به بیمارستان کشاند و باتوجه‌به سن‌وسال «توران مهرزاد» انتظار داشتیم او را در‌حال‌نامساعدی ببینیم اما خوشبختانه حال او بسیارخوب است و خودش می‌گوید: «پایم روی سنگ خانه سُر خورد و به زمین افتادم و از ناحیه صورت و کمر دچار مشکل شدم و چندروزی‌ست در بیمارستان تحت مداوا بوده و به‌خاطر کهولت سن، امکان اینکه عمل جراحی انجام شود، وجود ندارد و باید زمان دردم را آرام کند». وی که با خوش‌رویی پذیرای ما شده، گفت: «نزدیک به 70‌سال خدمت کردم و همه را دوست دارم. همه هم من را دوست دارند؛ خصوصاً شما خبرنگاران که همیشه رابطه خوبی بین ما بوده است». این بازیگر که از آخرین کارش تله‌فیلم «حبیب» نزدیک به چهارسال می‌گذرد، با ابراز رضایت از استقبالی که از این فیلم شد، اظهار کرد: «بازخورد بسیارخوبی داشتم و خوشحالم دراین‌کار حضور یافتم. همیشه روالم این‌گونه بوده که یا چیزی را قبول نمی‌کنم یا وقتی قبول می‌کنم باجان‌ودل در آن حضور پیدا می‌کنم. به‌هرحال بچه تئاتر هستم و بزرگ‌شده مکتب نوشینم». مهرزاد ادامه داد: «خود آقای ضرغامی به من گفت؛ پنج‌دفعه تله‌فیلم حبیب را دیده است و هر‌دفعه به صحنه من که رسیده، گریه کرده؛ که گفتم نزدیکی زیادی به این نقش داشتم و باتمام‌وجود آن‌را حس می‌کردم». وی فعالیت این سال‌ها را بیشتر در رادیو عنوان کرد و گفت: «رادیو مثل خانه‌ام است و از آقای خجسته تشکر می‌کنم که توجه زیادی به من دارند. هروقت هم از من دعوت می‌کنند باجان‌ودل به آنجا می‌روم و در نمایشی حضور پیدا می‌کنم یا شعر می‌خوانم». توران مهرزاد با زمزمه شعری از حافظ اظهار کرد: «نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت/ به غمزه مسئله‌آموز صد مدرس شد». این بازیگر که در صحبت‌هایش بارها به عبدالحسین نوشین اشاره می‌کند، ادامه داد: «او افتخار ایران بود و اکثر کارگردانان و تهیه‌کنندگان شاگرد نوشین بوده‌اند. خود من هم از 14‌سالگی با او کار کردم». مهرزاد بااشاره‌به تنها فرزندش که در خارج‌ازایران زندگی می‌کند، گفت: «پسرم؛ کامران خاشع در ایتالیا زندگی می‌کند و آهنگساز مطرحی‌ست و افتخار من محسوب می‌شود. دو نوه هم دارم که هر‌دو تحصیلات عالیه دارند و در کارشان بسیارموفق‌اند. بعد از مملکتم، دل‌خوشی من پسر، عروس و نوه‌هایم محسوب می‌شوند». این بازیگر که همچنان علاقه زیادی به بازیگری دارد، ادامه داد: «دیگر پیر شده‌ام و توان کارکردن ندارم. علی‌رغم‌اینکه علاقه‌ام زیاد است، برای حبیب هم چون علاقه‌مند بودم، نقش را قبول کردم و برای چهارروز 20‌میلیون به من دادند؛ اما بعدازآن مریض شدم و دیدم در توانم نیست که بخواهم مقابل دوربین باشم». وی درعین‌حال خاطرنشان کرد: «البته اگر حالم خوب شود حاضرم در فیلمی که دوست داشته باشم کار کنم؛ اما به‌شرط‌آنکه نقش طولانی نباشد. علاقه‌مندم نقش مادری را بازی کنم که با فداکاری فرزندش را بزرگ کرده؛ مانند خودم که فرزندم را بدون‌اینکه پدرش بالای سرش باشد، بزرگ کردم». وی باردیگر با یادآوری خاطرات سال‌های اول شروع کار هنری‌، گفت: «با حمید سمندریان در یک کلاس بودیم و علی‌رغم‌اینکه جایگاهی یافته بودم؛ اما نوشین به ما می‌گفت که همیشه باید کار کرد؛ چیزی‌که من به پسرم می‌گویم». این بازیگر که با کارگردان‌های مطرح همکاری داشته است، از نوشین به‌عنوان بهترین کارگردانی که در تئاتر با او کار کرده است نام برد و گفت: «در تلویزیون هم همکاری با داود میرباقری در سریال امام‌علی‌(ع) بسیار لذت‌بخش بود که نقش اسماء را بازی کردم و حتی درآن‌سِن، صحنه‌های سوارکاری داشتم که میرباقری از این‌کار من بسیار تعجب کرده بود». وی افزود: «در سینما هم سه فیلم با داریوش مهرجویی کار کردم که آن‌هم بسیارخوب بود. درواقع ازطریق عزت‌الله انتظامی که از بچگی باهم بزرگ شدیم به مهرجویی معرفی شدم و در فیلم هامون بازی کردم. بعدازآن‌هم پری و لیلا را با این کارگردان کار کردم. او انسان بسیار باشعور و فهمیده‌ای‌ست و احترام زیادی به هنرمندان می‌گذارد؛ همیشه هم پیگیر حالم بوده است». این هنرمند همچنین با یادآوری سابقه همکاری‌اش با علی حاتمی در فیلم «دلشدگان» از او به‌عنوان مردی بسیار نازنین یاد کرد و گفت: «بسیار فهمیده بود و انگار خدا او را برای نویسندگی و کارگردانی سینما خلق کرده بود. باوجوداینکه نقشم کوتاه بود اما تجربه خوبی بود و صد‌حیف که زود از میان ما رفت». وی درباره ارتباط با هم‌دوره‌هایش اظهار کرد: «الآن بیشتر با بچه‌های رادیو ارتباط دارم. خواهرم (ایران بزرگمهر) که از دوبلورهای بسیارخوب است، نزدیکیِ خانه‌ام زندگی می‌کند و ارتباط زیادی باهم داریم». این بازیگر با ابراز رضایت از وضعیت زندگی‌اش گفت: «هنرمند باید همیشه عزت‌نفس داشته باشد. من هیچ‌وقت به‌خاطر پول کار نکردم. حتی خیلی‌ها پول زیاد به من می‌دادند و بااینکه به‌تنهایی بچه‌ام را بزرگ می‌کردم اما همیشه با آبرو بوده‌ام و با سربلندی کار کردم و خوشحالم که دوام آوردم. هیچ‌وقت هنر را به پول نفروختم و الحمدالله تابه‌حال محتاج کسی نشدم. گله‌ای هم از کسی ندارم». وی باردیگر با نام‌بردن از ضرغامی و خجسته ادامه داد:‌ «آن‌ها احترام خاصی به من می‌گذارند و اکنون رادیو را خانه خود می‌دانم و بچه‌هایی که آنجا هستند را مانند فرزندانم دوست دارم؛ به‌خصوص خانم شهین نجف‌زاده که همیشه پیگیر حالم است». این بازیگر پیشکسوت خطاب به جوانان علاقه‌مند به بازیگری گفت: «عزیزان دل من که با زحمت درس خوانده‌اید؛ به شما توصیه می‌کنم فقط به‌دنبال اینکه بازیگر شوید نباشید. باید این هنر در رگ‌و‌ریشه‌تان باشد و اگر می‌بینید در جای دیگری مفیدتر هستید، سعی کنید کاری کنید تا مملکت ترقی کند». ایرج راد (بازیگر و کارگردان تئاتر) درباره او می‌گوید: «همکاری با خانم مهرزاد در عرصه نمایش، از افتخارات دوران حرفه‌ای‌ام بوده. دو‌ساعت و ۱۰‌دقیقه مصاحبه تصویری با ایشان در خانه تئاتر داشتیم و سعی‌مان بر‌این‌بود حتی ثانیه‌ای از صحبت‌هایشان حذف نشود؛ چرا‌که سخنان ایشان نکات مهمی درباره تاریخ تئاتر ایران در‌بر‌داشت. از اینکه از چنین بزرگانی قدردانی می‌شود، تشکر می‌کنم و باعث افتخار است که سپاسگزار بزرگان عرصه تئاتر کشور هستیم». اسماعیل خلج (بازیگر و کارگردان پیشکسوت تئاتر) نیز در سخنانی گفت: «در سال‌های دور تئاتر کسری در لاله‌زار بود که خانم مهرزاد هم آنجا بازی می‌کردند. من دو نمایش گناهکاران بی‌گناه و محاکمه را در‌این‌سالن دیدم. سال‌ها‌بعد سریال‌سازی در تلویزیون را آغاز کردم و به‌دلیل علاقه‌ام به هنرمندان رادیو و تئاتر، برای بازی در‌این‌مجموعه‌ها از آنان دعوت کردم. نخستین کارم سایه همسایه نام داشت که طی ۱۳۶۴ تا ۱۳۶۵ افتخار همکاری با خانم مهرزاد را داشتم. در‌این‌سریال ۱۳‌قسمتی با بازیگران هم مشورت زیادی داشتیم. بزرگداشت خانم مهرزاد را به ایشان تبریک می‌گویم و از ملاقات دوباره با ایشان بسیار‌خوشحالم». میکائیل شهرستانی نیز در حاشیه این مراسم گفت: «خوشحالم در‌زمانی‌که خانم مهرزاد در‌قید‌‌حیات هستند، این بزرگداشت برگزار شده و با‌شوق به این‌مراسم آمدم. بانو مهرزاد تکرار‌نشدنی‌ست و ساختمان رادیو با وجود این بزرگوارها؛ مثل خانم‌ها مهرزاد، شمسی فضل‌الهی، ژاله علو و ... معنا پیدا می‌کند». این هنرمند با نام اصلی «فاطمه بزرگمهری راد» متولد 1309 در تهران است. وی فعالیت هنری را از ۱۳۲۳ در عرصه تئاتر زیرنظر عبدالحسین نوشین آغاز کرد و از بازیگران اصلی «گروه نوشین» در تئاتر فردوسی و تئاتر سعدی بوده ‌است. بازی در نمایش‌های رادیویی را از سال ۱۳۳۵، فعالیت در دوبله را از سال ۱۳۳۸، بازی در سینما را از سال ۱۳۴۷ با فیلم «تنگه اژدها» (ساخته سیامک یاسمی)؛ و بازی در تلویزیون را نیز از سال ۱۳۵۲ آغاز کرد. وی اولین گوینده زنی بود که در رادیو «دعای صبحگاهی» خواند. گویندگی به‌جای «سوزان هیوارد»، «سوفیا لورن»، «جینا لولوبریجیدا» و «لورن باکال»؛ گویندگی در «پلکان مارپیچ» (دوروتی مک‌گوایر)، «فردا گریه می‌کنم» (جو وان فلیت)، «پروفسور کم‌حافظه»، «لوکرس بورژیا»، «اسپارتاکوس» (هلنا)، «در ایتالیا اتفاق افتاد» (اولیویا دی هاویلند)، «قهرمان» (لولا آلبرایت)، «دلهره» (لی‌لی رضوانی)، «گنج قارون» (ملیحه نظری)، و ... از فعالیت‌های وی هستند. «عینک دودی»، «قرمز»، «جان‌سخت»، «لیلا»، «برج مینو»، «پری»، «دل و دشنه»، «دلشدگان»، «همه یک ملت»، «هامون»، «مکافات»، «برزخی‌ها»، «میهمانی خصوصی»، «خط قرمز»، «پرواز در قفس»، «شارلوت به بازارچه می‌آید»، «شب آفتابی»، «کنیز»، «عیالوار»، «فتانه»، «لج و لجبازی»، «پنجره»، «تنگه اژدها» و ... از حضورهای سینمایی وی به‌شمار می‌روند.

ارسال دیدگاه شما

هفته‌نامه در یک نگاه
ویژه نامه
بالای صفحه