چرا خجالتی هستم؟

انسان؛ موجودی‌ست اجتماعی و به‌اجبار می‌بایست بخشی از نیازهای خود را در ارتباط با دیگران برطرف کند. انسان به دیگران برای زنده ماندن و تولید مثل، نیاز حیاتی دارد؛ اما تضادی در این مهم قابل مشاهده  است که بخش بزرگی از ما آدم‌ها؛ چه کودک و چه بزرگسال از برقراری رابطه با دیگران هراس داریم. در اینجا می‌توان سئوالی را مطرح کرد که چرا ما از همدیگر هراس داریم و دچار وحشت از هم در جامعه و ارتباط‌مان با یکدیگر هستیم؟ آن‌هم در‌حالی‌که به یکدیگر برای زنده‌ماندن نیاز داریم. همه ما به اهمیت دوست ‌داشته شدن، دوست‌ داشتن دیگری، مورد احترام  و تایید قرار گرفتن و احساس تعلق گروهی داشتن واقف هستیم. به‌همین‌دلیل شرط لازم و کافی برای توافق اجتماعی با دیگران، صداقت، پشتیبانی و برقراری امنیت روانی و اجتماعی برای خود و دیگران به‌طور متقابل است. اما متاسفانه همه ما در جامعه انسانی، خود توانایی به‌دست آوردن و اداره این شرایط مهم را نداریم. افرادی در محیط پیرامون‌مان که با ما دارای ارتباط هستند، نقش بسیار مهمی را در این راه برای ما ایفا می‌کنند و این ما هستیم که با توانایی‌های آموخته‌شده از دوران کودکی به برقراری این روابط اجتماعی و خانوادگی کمک و آن‌را عمیق‌تر می‌کنیم. موجود انسانی هم بایستی هم هنر توانایی برقراری رابطه و هم اداره آن‌را در خانواده هسته‌ای و سپس جامعه بیاموزد و همیشه از آن استفاده کند. برای به‌دست آوردن این توانایی، یک شرط قبل از آغاز روابط بسیار مهم است و این شرط، همانا پذیرش و قبول خود است. ما می‌توانیم خود‌پذیری و خودباوری را از راه بالا‌بردن حرمت نفس و اعتماد به‌نفس در خود به‌وجود بیاوریم. در این راستا احساس خجالت و کمرویی که اشکالی از هراس اجتماعی هستند، مانعی در برقراری روابط به‌وجود می‌آورند که آدمی را از کاروان پیشرفت و لذت روابط اجتماعی محروم می‌کند. این موانع گاه به‌حدی جدی هستند که قابلیت‌های نهفته، توانایی‌ها و استعدادهای فرد، امکان شکوفا‌شدن را نمی‌یابند.

 

ارسال دیدگاه شما

هفته‌نامه در یک نگاه
ویژه نامه
بالای صفحه